چرا پوپولیست ها خواهان دنیای چند قطبی هستند؟ آنان که دلبسته اقتدارگرایی اند، از نظام لیبرال خسته شده و به دنبال حمایت روسیه و چین هستند.

الکساندر کولی و دنیل نکسون

اکبرگنجی 
فارن پالیسی

با وخیم تر شدن بحران کووید-۱۹ در کشورهای اتحادیه اروپا، الكساندر ووسیچ، رئیس جمهور صربستان با انتقاد از عملکرد این اتحادیه گفت: همبستگی در اروپا وجود ندارد و این ایده تنها یک افسانه روی کاغذ بود. او همچنین چین را به خاطر تمایل‌اش برای کمک به مبارزه با همه گیری، ستایش کرد. در سوی دیگر حتی سیاستمداران ایتالیایی که معمولاً از اتحادیه اروپا حمایت می‌کنند، پس از تأمین تجهیزات کشورشان توسط پکن در ستایش از چین و انتقاد از بروکسل به همتایان پوپولیست خود پیوستند.

این تحولات تأکید می‌کنند که نظم بین‌المللی در یک نقطه انفجاری قرار دارد و این امر ناشی از عدم رهبری آشکار از سوی دولت ترامپ است. در این بین تلاشهای رو به افزایش چین برای به نمایش گذاشتن الگوی سیاسی داخلی و وضعیت خود به عنوان قدرت برتر اقتصادی هم مزید بر علت شده است. این احتمال وجود دارد که این بیماری همه‌گیر باعث ا

فزایش واکنش‌های پوپولیستی علیه لیبرالیسم سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شود.

این فشارها در حقیقت کاملاً متمایز از یکدیگر نیستند. نمونه‌های صربی و ایتالیایی یک رابطه مهم اما غالباً نادیده گرفته شده از سقوط هژمونی آمریکا و ظهور پوپولیسم را به نمایش می‌گذارد. با وجود اختلافات مهم منطقه‌ای، فرهنگی و سیاسی بسیاری از پوپولیست‌های معاصر پذیرای نظم چند قطبی در نظام بین‌الملل هستند، به بیانی دیگر آن‌ها از یک نظم بین‌المللی متشکل از چندین قدرت بزرگ و نه یک یا دو ابرقدرت استقبال می‌کنند. این رهبران حاکمیت ملی را بر حقوق و ارزش‌های لیبرال برتر دانسته و از آن به عنوان ابزاری برای افزایش آزادی عمل خود بهره می‌جویند.

همانطور که ژان ورنر مولر فیلسوف سیاسی استدلال می‌کند، پوپولیست‌ها در سرتاسر جهان شکل خاصی از هویت شخصی و ملی را به اشتراک می‌گذارند، این هویت به طور ذاتی ضد کثرت‌گرایی است و بر برتری اخلاقی بر مخالفان سیاسی تأکید دارد. پوپولیست‌ها در حقیقت به دنبال از بین بردن استقلال نهادهای سیاسی، حقوقی و اقتصادی نظام بین‌الملل هستند.

لفاظی‌ها و سیاست‌های پوپولیستی که به منزله رد جنبه‌های مهم نظم لیبرال پس از جنگ سرد است در واقع، ناشی از ترکیبی از نگرانی‌های ایدئولوژیک و ابزاری است.

اول، دیدگاه ایدئولوژیک ارائه شده توسط اکثر پوپولیست‌ها معمولاً به انترناسیونالیسم به منزله تهدیدی برای جامعه سیاسی نگاه می‌کند. در پوپولیسم راست گرایانه، این حساسیت بیانگر این ایده است که سیاست معاصر ناشی از کشمکش بین ملی‌گراها و جهانی‌گرا هاست. بنابراین پوپولیست‌ها بر اهمیت اساسی برخی از جنبه‌های حاکمیت مثل مرزهای سرزمینی و هویتی در کنار فرهنگ ملی تأکید می‌کنند. آنها به طور مرتب ادعا می‌کنند که نیروهای شرور خارجی به دنبال تضعیف آن‌ها هستند. بنابراین ایجاد موانع مهاجرتی و سرکوب فعالیتهای سازمان‌های غیردولتی همگی بخشی از ابزار پوپولیستی رهبران هستند. از جمله این رهبران می‌توان رودریگو دوترت، رئیس جمهور فیلیپین، ویکتور اوربان، نخست وزیر مجارستان و رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه را نام برد.

دوم، پوپولیست‌ها برای اجرای سیاست‌های خود باید از خودشان در برابر فشارهای مختلف محافظت کنند، حقوق بشر، حفظ حاکمیت قانون، مبارزه با فساد و احترام به تکثرگرایی داخلی از جمله مسائلی است که همواره علیه این حاکمان مطرح می‌شود. البته حتی آمریکا در دوران اوج خود به عنوان یک قدرت هژمونیک در دهه ۱۹۹۰ و اوایل ۲۰۰۰ به طور مداوم چنین فشارهایی را بر روی سایر کشورها اعمال نکرد. آمریکا اغلب بطور جدی از رژیم‌های سرکوبگر حمایت می‌کرده است. چنین ریاکاری که قدرتهای پیشرو اروپایی نیز در آن سهیم هستند، این موضوع را که فشارهای لیبرال از طریق معاهدات متعدد و ترتیبات نهادی در نظم بین المللی نهادینه شده زیر سوال می‌برد. همچنین این واقعیت را تغییر نمی‌دهد که آمریکا و سایر قدرت‌های بزرگ لیبرال اغلب مطابق با منافع سیاسی و اقتصادی لیبرال با دیگر کشورها رفتار می‌کنند. سال گذشته واشنگتن تحریم هایی را علیه رهبران بلندپایه ارتش میانمار به خاطر قتل اقلیت روهینگیا اعمال کرد.

در این بین پوپولیست‌ها در اروپا به درستی ارزش‌های لیبرالی اتحادیه اروپا را مانعی برای برنامه‌های سیاسی خود می‌دانند. به عنوان مثال، اوربان مرتباً به خاطر فساد و تمامیت‌خواهی از سوی بروکسل سرزنش می‌شود. در نتیجه، دیدگاه‌های پوپولیستها به این عقیده پیوند خورده‌ که یک سیستم بین‌المللی چند قطبی به بهترین وجه در خدمت منافع آنها خواهد بود و بنابراین باید از آن استقبال کرد. در اصل، آنها به موضع‌گیری روسیه و چین در سال ۱۹۹۷ علیه هژمونی و به نفع تنوع در روابط خارجی رسیده‌اند. البته نباید فراموش کرد که متاسفانه خود رئیس جمهور آمریکا امروز یک پوپولیست راستگرا است و دولت وی چشم انداز نظم بین‌المللی لیبرال را تهدید می‌کند.

پوپولیست‌ها تمایل دارند که بر وجود شرکای خارجی جدید معمولاً چین یا روسیه تأکید کنند. بیشتر اوقات، آنها پکن و مسکو را به عنوان تأمین کنندگان کالاهای بین‌المللی و کالاهای خصوصی می‌شناسند که در طول دهه ۱۹۹۰ و اوایل ۲۰۰۰ انحصار آن در اختیار آمریکا، اتحادیه اروپا و ژاپن بود. آن‌ها همچنین سازمان‌های بین‌المللی چند جانبه مانند بانک جهانی و صندوق بین المللی پول را آلت دست کشورهایی مثل آمریکا و اتحادیه اروپا و ژاپن می‌دانند. حمایت‌های اخیر از سوی چین شامل کمک‌های توسعه‌ای برای ابتکار کمربند جاده ابریشم جدید چین (BRI)، وام های کوتاه مدت، حمایت کالایی و در حال حاضر کمک‌های بهداشت عمومی می‌شود.

در پاسخ به شیوع بیماری در اروپا، چین و روسیه با ارسال تجهیزات پزشکی و پرسنل آموزش دیده به ایتالیا و دیگر کشورهای اروپایی یک نوع نمایش جهانی را اجرا کردند. آن‌ها قصد دارند این روایت را تبلیغ کنند که ما در جایی قدم گذاشتیم که آمریکا و اتحادیه اروپا در آن شکست خورده‌اند.

این تجارت کالاها دارای اهمیت زیادی است زیرا خرید و فروش کالای بین المللی و خصوصی سازوکاری اصلی است که قدرت‌های بزرگ به وسیله آن سیاست‌های بین‌المللی را شکل می‌دهند، البته کشورهایی مانند چین و روسیه اغلب در واقع کالاهای برتر و معامله‌ای را برای کشورهایی که آمریکا و متحدان آن ارائه می‌دهند، نمی‌فرستند.

در مجموع بسته شدن مرزها و محدود کردن مبادلات اقتصادی بین‌المللی، جذابیت روایت‌های ملی را که توسط پوپولیست‌ها درباره خطرات جهانی‌شدن مطرح شده، افزایش می‌دهد. همانطور که ایوان کراستف کارشناس علوم سیاسی استدلال می‌کند، این چالش‌های عمیق موجودیت اتحادیه اروپا را تهدید می‌کند. به طور گسترده‌تر، چگونگی مدیریت قدرت‌های اصلی مانند چین و آمریکا بین حمایت از بهداشت عمومی و باز بودن اقتصادی بر قدرت آنها برای رهبری نهادهای جهانی تأثیر می‌گذارد و برنامه‌های بین‌المللی را پیش می‌برد.

سرانجام، برای كشورهای كوچك پوپولیست، نظم چند قطبی ممكن است امنیت ملی آن‌ها را افزایش دهد. علی‌رغم اینکه پکن همواره از حق حاکمیت ملی در عرصه بین‌المللی دفاع می‌کند، اما خود این کشور در مواقع ضرور مانند سایر قدرت‌های بزرگ این حق کشورهای دیگر را نقض می‌نماید. مسکو قبلاً عدم نگرانی خود از نقض حاکمیت کشورها و شرکای خودش را نشان داده است. شاید برخی از پوپولیستهای طرفدار نظام چند قطبی استقلال ملی را معقول بدانند اما احتمال دارد دیری نپاید که آن ها دلتنگ نظم قدیم شوند.

https://t.me/ganji_akbar/10309