دیوید شیمر، دانشیار دانشگاه ییل و نامزد دکترای روابط بین الملل در دانشگاه آکسفورد

اکبر گنجی
فارن افرز

ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه تمایل دارد تا به سؤالات درباره دخالت دولتش در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2016 با ترکیبی از تکذیب ها و اتهامات متقابل پاسخ دهد. وی در ژوئن 2017 آمریکا را متهم می کند که در سراسر جهان به طور فعالانه در رقابت های انتخاباتی دیگر کشورها دخالت می کند. هدف از طرح این ادعا، بهانه جویی و دور کردن روسیه از چنین اقداماتی است و در بسیاری از کشورها این تاکتیک جواب داده است. از کی یف تا بروکسل و لندن، مقام های دولتی به من گفتند که آنها تصور می کنند که آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا بارها در انتخابات سایر کشورها دخالت کرده است.


البته این برداشت قابل درک است: برای چندین دهه، درست بوده است. اولین اقدام پنهانی سیا، اقدام برای دستکاری انتخابات ایتالیا در سال 1948 بود. مأموران اطلاعاتی آمریکا تبلیغات فزاینده‌ای را گسترش دادند تا نامزد مورد نظر خود را تحت تأثیر قرار دهند و نیروهای سیاسی را به نفع نیروهای میانه رو و به ضرر رقبای چپگرا بسیج کنند. دیوید روبارگ مورخ ارشد سازمان سیا در این باره به من گفت: پس از شکست حزب کمونیست ایتالیا، عملیات 1948 به یک الگو تبدیل شد و سازمان سیا از آن پس در بسیاری از کشورهایی که با ک گ ب شوروی سابق در رقابت بود، همین اقدام را انجام داد. از شیلی و گویان گرفته تا السالوادور و ژاپن، سیا و کاگ‌ب انتخابات دموکراتیک را در سراسر جهان هدف قرار دادند. برخی از عملیات ها مستقیماً صندوق های رأی را دستکاری می کردند و در برخی دیگر افکار عمومی را تحت تأثیر قرار می دادند، همه این اقدامات با هدف نفوذ بر نتایج انتخابات بود. پس از آن، جنگ سرد پایان یافت و اهداف متضاد عملیات های انتخاباتی مسکو و واشنگتن- به منظور گسترش یا مهار کمونیسم- منسوخ شد. از آن زمان به بعد، اطلاعات روسیه در بسیاری از انتخابات خارجی دخالت کرده است، نه برای پیشبرد یک ایدئولوژی بلکه برای ترویج و حمایت از نامزدهای اقتدارگرا، تا شاهد هرج و مرج و سردرگمی و نامشروع شدن الگوی دموکراتیک در این کشورها باشد. ولی سازمان سیا چطور؟

طی دو سال گذشته، من با بیش از 130 مقام در مورد تاریخ صد ساله عملیات مداخله پنهان در انتخابات مصاحبه کردم، یا تلاش های خارجی برای دستکاری در آرا دموکراتیک. مصاحبه شوندگان من شامل هشت مدیر سابق سیا و بسیاری دیگر از افسران سیا، و همچنین مدیران اطلاعات ملی، دبیران ایالت، مشاوران امنیت ملی، یک ژنرال کاگ‌ب و یک رئیس جمهور سابق ایالات متحده بودند. من دریافتم که در قرن بیست و یکم، مقامات ارشد امنیت ملی واشنگتن، استفاده از سیا را برای مداخله در انتخابات خارجی، حداقل دو بار در نظر گرفته‌اند. یک مثال در سال 2000 در صربستان که منجر به اقدام شد، زیرا سازمان سیا میلیون ها دلار برای تلاش علیه اسلوبودان میلوسویچ ظالم و ستمگر هزینه کرد. در مورد دیگر، در عراق در سال 2005 میلادی، سازمان سیا شکست خورد. سیاستگذاران ایالات متحده، مزایای بالقوه اقدام پنهانی را در برابر خطرات حس شده، سنجیدند. این داستانهای پشت پرده نشان می دهد که چرا برخلاف ادعاهای پوتین، واشنگتن برخلاف مسکو، از مداخلات مخفی در انتخابات فاصله گرفته است.

*یک آستانه مرگ وجود دارد و میلوسویچ از آن عبور کرده است

نخستین مورد در سال 2000 اتفاق افتاد، هنگامی که میلوسویچ، رئیس جمهور یوگسلاوی، برای انتخاب مجدد در صربستان رقابت می کرد. میلوسویچ چیزهای زیادی بود: یک کمونیست همسو با مسکو، یک ناسیونالیست صرب و یک ناقض بزرگ حقوق بشر. در اواسط دهه 1990، او فعالیت های مربوط به پاکسازی قومی در بوسنی و هرزگوین را فعال کرده بود. چند سال بعد، او همین کار را در کوزوو انجام داد، همانطور که سربازانش به طور سازمان یافته، آلبانیایی تبارها را ترور می کردند، به قتل می رساندند و اخراج می کردند. شدت این قساوتها باعث شد ناتو، در سال 1999، یک عملیات هوایی علیه نیروهای میلوشویچ انجام دهد و یک دادگاه بین‌المللی وی را به عنوان جنایتکار جنگی تحت تعقیب قرار دهد. لئون پانتا، رئیس کارکنان کاخ سفید در زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون از سال 1994 تا 1997، به من گفت: «میلوسویچ بعنوان یک آدم بد قلمداد می شد، کسی که می خواست آن بخش از جهان را وارونه کند، اگر قدم هایی برای تعقیب او برداشته نمی شد.» انتخابات 2000 چنین فرصتی را ارائه داد.

جیمز اوبراین فرستاده ویژه کلینتون برای امور بالکان در این باره گفت: «من نمی دانم که ما علناً گفتیم که هدف ما تغییر رژیم است»، ولی «ندیدیم که میلوسویچ قادر به رهبری یک کشور عادی باشد.» از اواسط سال 1999 تا اواخر سال 2000، سازمان های دولتی و خصوصی ایالات متحده تقریباً 40 میلیون دلار برای برنامه های صربستان هزینه کردند، نه تنها برای حمایت از مخالفان میلوسویچ بلکه برای حمایت از رسانه های مستقل، سازمان های مدنی. اوبراین توضیح داد که از طریق این تعامل آشکار، ایالات متحده قصد داشت تا در انتخاباتی که میلوسویچ قصد دستکاری در آن را داشت، میدان بازی را متعادل کند.

در حالی که وزارت خارجه آمریکا، آژانس توسعه بین المللی ایالات متحده (USAID) و سازمان های غیردولتی با حمایت مالی ایالات متحده (سازمان های غیردولتی) بر انتخابات صربستان تاثیر گذاشتند و بر آن نفوذ کردند، سازمان سیا نیز مخفیانه همین کار را انجام داد. جان سیفر به من گفت که بین سالهای 1991 تا 2014، یعنی زمانی که به عنوان مأمور عملیات سیا مشغول خدمت بود، از یک عملیات "موفق" برای مداخله در انتخابات آگاه بوده است: در صربستان سال 2000. سیفر افزود: یک تلاش مخفیانه برای حمایت از مخالفان میلوسویچ وجود داشت. وی یادآوری کرد که پس از آنکه کلینتون به اعضای منتخب کنگره اطلاع داد، سیا حمایت و تامین مالی لازم برای کمک به نامزدهای خاص مخالف را آغاز کرد. این ماموریت اصلی بود. سیفر، که درست پس از انتخابات رئیس دفتر سیا در صربستان شد، توضیح داد که سازمان سیا قطعاً میلیون ها دلار به کارزارهای انتخاباتی ضد میلیوسویچ تزریق کرد که بخش عمده این کمکها از طریق ملاقات و دیدار با دستیاران اصلی رهبران مخالف صرب در خارج از مرزهای این کشور بوده است. همان طور که وزارت خارجه و سازمان های غیردولتی با تأمین مالی ایالات متحده در حال نفوذ بر انتخابات صربستان بودند، سیا نیز مخفیانه همین کار را انجام داد.

کلینتون در مصاحبه‌ای تأیید کرد که به سیا دستور داده است تا در انتخابات 2000 به نفع مخالفان میلوسویچ مداخله کند.

وی درباره برنامه عملیات مخفی سیا به من گفت: «من مشکلی با آن ندارم.» زیرا میلوسویچ «یک قاتل سنگدل بود و باعث کشته شدن صدها هزار نفر شد.»

همانطور که رؤسای جمهور آمریکا در دوران جنگ سرد معتقد بودند که با تضعیف کاندیداهای کمونیست می توانند دموکراسی های خارجی را تقویت کنند، کلینتون نیز اعتقاد داشت که می تواند دموکراسی صربستان را با همکاری علیه میلوسویچ تقویت کند. کلینتون به من گفت: «این مرد یک جنایتکار جنگی بود.» «من میلوسویچ را کاندیدای دموکراسی نمی دانم. من فکر کردم او سعی دارد از شر دموکراسی خلاص شود.» در صربستان، تمرکز اصلی CIA روی تأثیرگذاری بر اذهان و افکار عمومی به جای دخالت در آراء بود. کلینتون افزود: «ما در رای گیری تقلب نکردیم و آگاهانه به رأی دهندگان دروغ نگفتیم تا آنها را برای حمایت از افرادی که امیدواریم برنده شوند، جلب کنیم.» در عوض سیا پول و سایر کمکها را برای کارزار مخالفان تأمین کرد. رهبران کنگره از این طرح مخفی آگاه بودند و از آن حمایت کردند. ترنت لوت، رهبر اکثریت سنا، به این مسئله اشاره می کند که وقتی درمورد عملیات سیا اطلاعاتی به او داده شد، از صمیم قلب از آن حمایت کرد. لوت به من گفت: «[میلوسویچ] کاملاً از کنترل خارج شده بود.» «ما نمی خواستیم حمله کنیم، اما یک هرج و مرج و آشفتگی وجود داشت، و ما مجبور بودیم کاری انجام دهیم.» افسران سیا، بر خلاف دیگر مقامات دولتی ایالات متحده ، می توانستند مخفیانه فعالیت کنند.

داگلاس وایز، افسر سابق عملیات سیا مستقر در بالکان، در این باره گفت: «به دلیل ماهیت نحوه کار ما ، صربستان نسبت به کسانی که آشکارا فعالیت می کنند، بسیار نفوذ پذیرتر بود.» وی ادامه داد: «دخالت جامعه اطلاعاتی آمریکا در انتخابات "اساسی و قابل توجه» بود، زیرا واشنگتن از «همه ابزارهای قدرت ملی ما برای دستیابی به نتیجه‌ای استفاده می کرد که برای ایالات متحده خوشایند باشد.»

اما آیا کافی بود؟ با نزدیک شدن به انتخابات، کلینتون نگران بود که میلوسویچ برای پیروزی تقلب کند. وی گفت: «این انتخابات مهم خواهد بود، اما احتمالاً آنها عادلانه نخواهد بود.»

مطابق با متن منتشره از گفتگوهای کلینتون با پوتین، کلینتون این اظهارات را به ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور جدید روسیه، دو هفته و نیم قبل از رای گیری گفته است.

(پوتین در پاسخ ، از مداخله ناتو طی سال گذشته شکایت کرد. «با ما درباره تصمیم برای بمباران یوگسلاوی مشورت نشد. این عادلانه نیست.»)

وی گفت: «میلوسویچ در نظرسنجی عقب افتاده است، بنابراین احتمالاً او آن را خواهد دزدید. شاید برای او بهتر باشد تا شکست بخورد اما او احتمالاً تصمیم خواهد گرفت که این کار را نکند.»

سازمان های حامی دموکراسی در ایالات متحده ، با نگرانی های کلینتون موافق بودند، آنها به دنبال اطمینان از این مسئله بودند که میلوسویچ نمی تواند شمارش آرا را جعل کند.

یک سازمان غیردولتی با بودجه ایالات متحده بیش از 15000 فعال را برای نظارت بر مکان های رای گیری آموزش داده است. در روز انتخابات، اعضای مخالف در کنار مقامات دولتی رأی دادند. شمارش آراء دولت حاکی از آن بود که میلوسویچ پیشتازی ناچیزی دارد. با این حال، شمارش موازی، حقیقت را آشکار کرد: او به طرز چشمگیری شکست خورده بود. اعتراضات بزرگ فوران کرد. میلوسویچ که نتوانست انقلاب مردمی را سرکوب کند، مجبور به استعفا شد.

دست سیا مخفی ماند. دو دهه بعد، مأموران بازنشسته اطلاعاتی آمریکا ابراز اطمینان کردند که کار آنها برای پیروزی در میلوسویچ حیاتی و اساسی بود. سیفر درباره "موفقیت" عملکرد سیا توضیح داد. وایس گفت که ایالات متحده "تفاوت بزرگی" ایجاد کرده است و "ترکیبی" از تاکتیکهای پنهان و آشکار "نتیجه مثبتی" به همراه داشته است. با این حال ، مانند همه عملیات های مخفی برای تحت تأثیر قرار دادن رأی دهندگان، سیا نتوانست تأثیر دقیق آن را ارزیابی کند. سیفر اذعان کرد: "ارزیابی آن سخت است." اما وی خاطرنشان کرد که مقامهای دولت صربستان پشت درهای بسته، برای پیروزی سیا ارزش قائل شدند. سیفر گفت: «بسیاری از بازیگران اصلی که در دولت بعد، از چهره های ارشد شدند ، همچنان با ما ملاقات می کردند و به ما می گفتند که این تلاش های ما بود که منجر به موفقیت آنها شد.» «از نظر کمک به آنها در هر کاری، از تبلیغات گرفته تا تأمین مالی تا نحوه انجام کارها» در طول رقابت انتخاباتی.

در مصاحبه ها، بیشتر مقامات ارشد دولتی، از هرگونه اشاره به سیا و شکست میلوسویچ ناراحت شدند. جان مک لافلین، معاون سیا در سال 2000، گفت: «من چیزهایی در این باره می دانم، اما قادر به صحبت در مورد آن نیستم.»

این ناراحتی معقول بود: دخالت سیا در انتخابات 2000 نمایانگر عملیات پس از جنگ سرد سازمان سیا نبود. چندبار می توان یک جنایتکار جنگ را با رأی گیری ساقط و سرنگون کرد؟

استیون هال، افسر سابق عملیات سیا که در منطقه مستقر بود، گفت: «به نظر می رسید که سطح آسایش بالاتری نه تنها در بخش اطلاعاتی جهان بلکه در بخش سیاسی جهان وجود داشت که باید کاری در بالکان انجام شود.»

وایس افزود، برای واشنگتن، "دستکاری انتخاباتی" به "ابزاری برای آخرین راه حل" تبدیل شده است، و مورد صربستان "استثناء کامل" بود، بخشی از آن به دلیل ظلم های میلوسویچ و بخشی دیگر به دلیل "مقبولیت"، "اعتبار" و "جذاب" بودن ماهیت مخالفت. وایس برای چنین مواردی، به طور کلی این گونه استدلال می کند، «اهداف ابزارها و وسائل را توجیه می کنند. خطر این است که شما ممکن است کاری را انجام دهید که از نظر برخی، غیر آمریکایی باشد.» اما نتیجه این است که «یک دیوانه نسل کش، دیگر قدرت ندارد.» وقتی از کلینتون سؤال کردم که چرا اقدامات پنهانی در صربستان مجاز است ، او به سادگی گفت: «یک آستانه مرگ وجود دارد ، و میلوسویچ از آن عبور کرد.»

*سیا به حاشیه رانده می‌شود

در سال 2004، رئیس جمهور آمریکا جورج دبلیو بوش در آستانه صدور مجوز دیگری از این نوع عملیات قرار گرفت. این مسئله در "اتاق وضعیت" کاخ سفید بررسی شد، جایی که در تابستان و پاییز مقامات امنیت ملی تنها یک پیشنهاد آشنا داشتند: این سازمان سیا است که باید دخالت پنهانی در انتخابات داشته باشد. این بار، هدف عراق خواهد بود. در مارس 2003، ایالات متحده برای برکناری صدام حسین، دیکتاتور دیرینه این کشور، به عراق حمله کرد و سلاح های کشتار جمعی ادعایی را که گفته می شد در اختیار دارد، توقیف کرد. دولت صدام طی چند هفته سقوط کرد، اما چنین سلاح هایی پیدا نشد. بوش در تلاش برای توجیه جنگ، هدف خود را تلاش برای تحول در سیستم سیاسی عراق اعلام کرد. در اواخر سال 2003، وی گفت: «دموکراسی عراق موفق خواهد شد» و شهروندان از نمایندگان مردمی برخوردار خواهند شد.

آرتورو مونوز، افسر سابق عملیات سیا، گفت: «برای [دولت آمریکا] در آن زمان داشتن انتخابات آزاد و عادلانه بسیار مهم بود زیرا این امر در واقع، اشغالگری و تجاوز را توجیه می کرد.» زمانی که سلاح های کشتار جمعی پیدا نکردیم، به نوعی ناامید شدیم و تصمیم گرفتیم تا خودمان را توجیه کنیم، بنابراین حداقل می توانیم در این مکان دموکراسی ایجاد کنیم.

سازمان های آمریکایی حامی دموکراسی منابع مالی را به عراق سرازیر کردند. به طور خاص، مؤسسه بین المللی جمهوریخواه و مؤسسه ملی دموکراتیک، برنامه های قابل توجهی را در آنجا آغاز کردند، با هدف کمک به آموزش رأی دهندگان، آموزش مقامات حزب و تسهیل مباحث سیاسی و فعالیت های مربوط به اخذ رأی. اگرچه هدف از انتخابات این است که رأی دهندگان برای تعیین مسیر دولت خود تلاش کنند. به این معنا، بوش یک مشکل داشت: گزارش های اطلاعاتی حاکی از آن بود که نامزد برگزیده وی، ایاد علاوی، در اولین دوره انتخابات پارلمانی عراق، که قرار بود در ژانویه 2005 برگزار شود، شکست می خورد. انتقال از مهار کمونیسم به سوی ترویج دموکراسی، مداخلات انتخاباتی را به یک گزاره خطرناک تر تبدیل کرد. جامعه اطلاعاتی آمریکا مدعی بود که ایران در انتخابات به نفع مخالفان علاوی دخالت می کند.

بوش و مشاورانش درباره این مسئله بحث می کردند که آیا با اقدام پنهانی پاسخ دهند. جان نگروپونته، که در آن زمان سفیر آمریکا در عراق بود، مرتباً در جلسات تلکنفرانس از بغداد که یک موضوع اصلی دستور کار آن بود؛ شرکت می کرد: دخالت انتخاباتی به رهبری سیا.

نگروپونته گفت: ما واقعاً سخت درباره آن فکر کردیم. با سایر مقام های دولت آمریکا نیز درباره احتمال انجام چنین کاری بحث کردیم.

بحثها تا آنجا جدی شد که کاخ سفید، رهبران کنگره را در جریان برنامه ریزی های خود قرار داد.

تام داشل، رهبر سابق اقلیت سنای آمریکا، گفت: «خط اول این بود که در اینجا فرصتی برای دخالت و مشارکت به روشی وجود دارد که می تواند یک نتیجه بسیار تضمینی را فراهم کند.»

مقاماتی که با آنها مصاحبه کردم نتوانستند جزئیات عملیاتی برنامه سیا را به یاد بیاورند یا مایل به اشتراک گذاری نبودند، گرچه داشله به من گفت که این برنامه شامل «فعالیت های زیادی است که ما فکر می کنیم صرفاً غیرقابل تحمل و غیرقابل اجتناب است.»

برای سیا، دخالت در انتخابات عراق آخرین نمایش از یک عملیات قدیمی بود و تا پاییز 2004، این آژانس به سمت اقدام پیش می رفت. علاوی انتظار کمک پنهانی داشت.

وی در سال 2007 گفت: «رویکرد اولیه ایالات متحده، حمایت از نیروهای میانه رو، از نظر مالی و در رسانه ها بود. پس از آن، به طور غیر منتظره، این کمک "متوقف شد"، به این بهانه که ایالات متحده نمی خواهد دخالت کند.»

در سازمان سیا، کنگره و کاخ سفید، اتحاد دور از ذهن و بعیدی از مسئولان علیه مداخلات مخفی انتخاباتی شکل گرفته بود.

نگروپونته به یاد می آورد که "تعداد کمی از مقام های رسمی خواستار مشارکت در این عملیات بودند." چرا که فاش شدن این عملیات موجب افزایش انتقادات از سازمان سیا می شد.

مک لافلین با خنده گفت: "با خاطرات" نگوپونته مخالفت نخواهم کرد. وی افزود: ما به یک کشور حمله کردیم تا آن را دموکراتیک کنیم. پس این چقدر ریاکارانه است که بخواهیم انتخابات این کشور را تحت الشعاع قرار دهیم؟

مونوز نیز گفت: اگر می خواهید انتخابات را خراب کنید، و این مسئله برملا شود و مسائل غالباً درز پیدا کند، از این پس کلمات معانی خود را از دست خواهد داد، زیرا سازمان سیا هرکاری بخواهد انجام می دهد و شما فقط کل ماجرای سیاست خارجی را که آغاز کرده‌اید، خراب خواهید کرد.

رهبران کنگره نیز نسبت به این طرح اعتراض کردند. برای داشله، استدلال ها علیه اقدام پنهانی دو صورت بود. مورد اول مربوط به مساله شناسایی بود: اگر این طرح فاش می شد، تا چه حد هولناک و وحشتناک به نظر می رسید. دوم، هنجاری بود.

وی گفت: دیگر جنگ سردی وجود نداشت. انجام کارهایی که حتی بیست سال قبل از آن انجام داده بودیم، صرفاً مناسب نبود.

داشل به یاد می آورد که نانسی پلوسی، همکارش در مجلس نمایندگان، به شدت مخالف این طرح بود. پلوسی، یک همفکر دیگر نیز داشت و او کسی نبود جز کاندولیزا رایس مشاور امنیت ملی ایالات متحده.

نگروپونته گفت: "تا آنجا که من این بحث را شنیدم من فهمیدم که ارزش ندارد و افراد زیادی نمی خواهند این کار را انجام دهند ،و ما آن را رد کردیم."

بوش در تلاش برای ایجاد دموکراسی، حاضر به دخالت پنهانی در انتخابات آن دموکراسی نبود.

مک لافلین گفت: «شما می خواستید که هنگام دخالت در روند انتخابات آنها، بسیار پاک و آزاد باشید. من در بسیاری از برنامه ریزی های اقدام پنهانی و تصمیم گیری ها دخالت داشتم، و شما همیشه باید از خودتان بپرسید، عواقب ناخواسته آنچه را که ما پیشنهاد می کنیم انجام دهیم یا به فکر انجام آن هستیم، چیست؟»

برنامه سیا خاتمه یافته بود. و در ژانویه 2005، ائتلاف علاوی در رقابتی که با بی ثباتی و حملات تروریستی همراه بود، با قاطعیت شکست خورد. سپس یک ائتلاف حاکم با روابط نزدیک با تهران، قدرت را در دست گرفت.

*عصر جدید

بنابر این نقش نقش سیا در دوره پس از جنگ سرد چگونه تغییر کرده است؟ وقتی اطلاعات روسیه دوباره انتخابات را در سرتاسر جهان دستکاری می کند، سیا مسیر مخالف را ترسیم کرده است. عملیات صربستان، به گفته مقامات مختلف ایالات متحده، اقدامی "خارق العاده" بود که منعکس کننده شرایط فوق العاده‌ای بوده است. برای انتخابات عراق، که حاکمی مانند میلوسویچ در آن شرکت نداشت، سیاستگذاران ایالات متحده به این نتیجه رسیدند که خطرات ناشی از اقدام پنهانی بسیار زیاد است.

در سالهای گذشته، بر اساس مصاحبه های من با 7 مدیر سازمان سیا از جولای 2004 تا ژانویه 2017، و همچنین مدیران سابق اطلاعات ملی و معاونان سیا، منطق پشت تصمیم عراق به یک امر عادی تبدیل شده است. برخلاف ادعاهای پوتین، واشنگتن از استفاده از مداخلات مخفی انتخاباتی صرف نظر کرده است. در مصاحبه های درباره برنامه های اقدام پنهانی جدید سیا، رؤسای جاسوسی سابق ایالات متحده به دو گروه تقسیم می شوند. اولین گروه تأکید می کنند که سازمان سیا دیگر درگیر مداخلات مخفی انتخابات نیست.

دیوید پترائوس، که در سالهای 2011 و 2012 ریاست سیا را بر عهده داشت، گفت که از وجود چنین عملیات هایی آگاهی نداشته‌ام.

جان برنان، مدیر سیا از سال 2013 تا 2017، اطمینان بیشتری درباره این موضوع داد: وی گفت: «با اوباما و بوش، هیچ تلاشی برای تأثیرگذاری بر نتیجه انتخابات دموکراتیک صورت نگرفت. ما معتقد بودیم که انجام این کار بر خلاف روند دموکراتیک است. وی ادامه داد، سیا یک زمانی انتخابات خارجی را هدف قرار داده بود، اما در طول 18 سال گذشته، این چنین نبوده است.»

دسته دوم از مقام های رسمی، به طور مطلق صحبت نمی کنند، در عوض بر این باورند که سیا از تأثیرگذاری بر انتخابات در خارج از کشور از دور شده است، اما لزوماً آن را متوقف نکرده است.

از زمان عملیات صربستان تاکنون، چنین عملیاتی حداقل در بالاترین سطح مقام های دولتی آمریکا مطرح شده است. دولت بوش در مورد طرح عراق بحث کرد؛ دولت اوباما نیز پیشنهادهای مشابهی را ارزیابی کرد.

تونی بلینکن که در پست های ارشد امنیت ملی در دولت باراک اوباما خدمت می کرد، گفت: «اینگونه نیست که این ایده ها وجود نداشته نباشند، اما حداقل در دولت اوباما رد شدند.»

از این گروه دوم، لئون پانتا، مدیر سیا از سال 2009 تا 2011، متاخرتر است. او گفت که هرگز "مستقیماً دخالتی در تغییر آراء یا گسترش اطلاعات نادرست" نداشته است. ولی در برخی موارد نادر، سازمان سیا بر رسانه های خارجی پیش از انتخابات تأثیر می گذاشته است تا نوع نگرش در داخل آن کشور را تغییر دهد.

روش CIA این بود که «رسانه هایی را در یک کشور یا در منطقه‌ای پیدا کنید که بتوانید به خوبی از آن برای ارسال یک پیام خاص یا کاری خاص استفاده کنید تا» بر کسانی که ممکن است عناصر رسانه را در اختیار داشته باشند، تأثیر بگذارد تا آنها نیز شما را برای ارسال آن پیام خاص همراهی و کمک کنند. برنامه هایی که پانتا در خصوص کارزارهای انتخاباتی توصیف کرد، دقیقا همان هایی است که در ایتالیا در سال 1948 و در صربستان 2000 انجام شده است.

وی گفت: "حتی اگر ما به صورت پنهانی عمل می کردیم ،" شما باید مطمئن شوید که روش های آشکار که مورد استفاده قرار می گرفتند، حداقل همان پیام را ارسال می کردند. حتی این نوع عملیات خطراتی را ایجاد کرده است.

پانتا افزود: شکی نیست که این یک قمار است، به همین دلیل این گزینه، گزینه آخر بود و به همین دلیل تاکتیک های تهاجمی تر کنار گذاشته شد.

هر مصاحبه‌ای به همین نتیجه گیری اشاره داشت: برای سیا، مداخلات مخفیانه انتخاباتی، به جای یک قاعده، به یک استثنا تبدیل شده است.

در هر صورت، سازمان سیا دیگر به دنبال تأثیرگذاری بر نتایج انتخابات نیست، همانطور که برنان و پترائوس گفتند، یا در موارد نادری هنگامی که مانند میلوسویچ، یک مستبد را می توان با رأی اخراج کرد، این کار را انجام می دهد.

حقیقت دقیق ناشناخته است. اما این تغییر کلی، نشانگر دوری چشمگیر از جنگ سرد است، هنگامی که سیا در انتخابات بسیاری از کشورها دخالت می کرد.

نگروپونته، مدیر سابق اطلاعات ملی درباره این تکامل گفت: صادقانه بگویم، اقدام سیاسی از این نوع، واقعاً بخشی از گذشته است. عراق من را در این مورد متقاعد کرد. هیچ تمایلی برای مداخله انتخاباتی وجود نداشت.

بدبینان اصرار دارند که رؤسای اطلاعات آمریکا دروغ می گویند. اما با در نظر گرفتن واقعیت های امروزی، ممکن است افراد بدبین منطق را رد کنند. این برای سیا یک شکست به شمار می رود که در انتخابات های خارجی غیر از موارد استثنایی دخالت و دستکاری کند. یکی از دلایلی که مربوط به پایان جنگ سرد است و سیا را از اهداف دیرینه خود دور کرد: مقابله با اتحاد جماهیر شوروی. میلوسویچ یادگار دوران گذشته بود. در سپتامبر 2001، سیا تمرکز جدیدی را برای مقابله با تروریسم پیدا کرد، که خواستار حمله هواپیماهای بدون سرنشین و عملیات شبه نظامی بود، نه مداخله در انتخابات. رهبران پس از جنگ سرد ایالات متحده، عصر دموکراسی لیبرال را معرفی کردند که با انتخابات آزاد و منصفانه تعریف شده است. این انتقال، از مهار کمونیسم به ترویج دموکراسی، مداخلات مخفیانه انتخابات را به یک گزاره خطرناک تر تبدیل کرد.

همانطور که مایکل هایدن، مدیر سابق سیا توضیح داد، مداخله در یک روند انتخاباتی باعث لطمه خوردن به باورهای اساسی ما می شود. شاید بخواهید این کار را انجام دهید تا زمین بازی را هموار کنید، شاید بخواهید فقط به دلیل مطالبات امنیت ملی این کار را انجام دهید، اما این احساس درست نیست.

مک لافلین چشم انداز تحولات واشنگتن را این گونه شرح داد. وی گفت: اگر شما در انتخابات دخالت می کنید و در معرض این کار هستید، نسبت به آنچه که در جنگ سرد ظاهر می شدید بسیار ریاکارتر خواهید بود.

با این حال، ریاکاری، قبلاً نیز سیا را متوقف نکرده بود. و در سالهای اخیر، با آغاز مجدد رقابت بزرگان، ایالات متحده در بسیاری از انتخابات های خارجی سهم داشته است. بنابراین، تغییر در سیاست های مهم، تا حدی این تغییر نوع فعالیت سیا را توضیح می دهد. بقیه این داستان مربوط به گسترش اینترنت است که انتخابات آمریکا را در معرض مداخله خارجی قرار داده است. مقامات واشنگتن دیگر تمایلی به انجام این نوع از عملیات ندارند که کشورشان آسیب پذیر شود.

پترائوس گفت: «اگر در خانه شیشه‌ای هستید، سنگ پرتاب نکنید.» «و ما بزرگترین خانه شیشه‌ای در هنگام اتصال به اینترنت هستیم.»

عصر دیجیتال همچنین محرمانه بودن عملیات پنهان برای دستکاری در انتخابات خارجی را دشوارتر کرده است.

پترائوس افزود: «مخفی نگه داشتن این نوع فعالیت ها در نهایت، بسیار دشوار است.»

آویل هاینس معاون سابق سیا نیز گفت: اگر ایالات متحده به عنوان مروج اطلاعات نادرست در انتخابات شناخته شود، این مسئله می تواند اعتبار و تلاش های سیاسی ما را تضعیف کند، با توجه به اینکه چنین اقداماتی، در تضاد با ارزشهای تبلیغی ما خواهد بود که در قلب قدرت نرم ماست. «در مورد روسیه نیز صادق نیست.»

https://www.foreignaffairs.com/articles/united-states/2020-06-21/cia-interferes-foreign-elections?fbclid=IwAR1rZEUqWv_kIEQbXBcf5ZjZSTY20WzTIV-wIaYl8oGQ090HSImOhuRVno8