نویسنده: محمد رجا رفیق

بنا را بر مختصرمی گذاریم. خرافات به طور خلاصه؛ رفتارو کردارفردی ویا اجتماعی است که پایه ی عقلی ومبنای علمی ندارد.خرافات در سایه وحمایه ای فرهنگ, دین وعقاید که مبنای علمی وعقلی نداشته ویا کمتر دارند, دررفتار اجتماعی مردم انعکاس می یابد. به هر اندازه که جامعه ,از نور دانش وآگاهی بهره مند باشد به همان تناسب خرافات ازروان اجتماعی رخت بر می بندد. در جامعه ای که علم ودانش حضور دارد تمام رفتارها وروابط انسانی بر اساس سنجش, حساب وکتاب عقل وآگاهی انجام می یابد. در چنین جامعه ای, انسان ها معمولا برای انجام رفتار فردی وکردار اجتماعی , سود وزیان آن را می سنجد. بطور نمونه خرافات در جامعه ما این ها است . برای سوگواری در محرم تیغ زنی,زنجیرزنی, قمه زنی,زنجیرانداختن به گردن انسانی که مثل حیوانات درزیارتگاها بادست راه می روند ویا ملای برسراوسوار می شوند. دست بوسی سادات, نحس شمردن روز ها یا تاریخ از ماه مثل چهار شنبه یا تاریخ13 ,آب انداختن از پشت مسافر,پاک نکردن خانه از پشت مسافر برای یک هفته... البته این ها نمونه ها است. در هرآیین ودین وفرهنگی ,منطقه وکشوری, با انواع خرافات مواجه هستیم.

 

1.نادانی وفقدان دانش انسان, اساس خرافات است. وقت انسان از فهم جنبه های روانی وجسمی خود عاجز است وازتعامل طبیعی وخصلت مادی موجودات پیرامون زندگی چیزی نمی داند ,می تواند به راحتی شکار خرافات گردد.

  1. فرهنگ ,مذهب ودینی که مبنای علمی وعقلی ندارد ,بیشتر احساس ادم ها را تحت کنترول در می اورد وتسخیر می نمایند.
  2. ندانستن فعل وانفعالات وتعاملات مادی جهان وآنچه در او است , انسان را وادار می نماید که برای رسیدن به هدف ,به حد اقل های کمک های معنوی, تشبث نماید. مثلا دعا, طالع دیدن وتعویذ...
  3. درهرجامعه, دین وفرهنگی بطور طبیعی ادم های استفاده جو, فرصت های مناسب را برای کسب معیشت وامتیاز های معنوی جستجومی نماید. تعویذ نویس,طالع بین, روضه خوانهای دروغ پرداز ,ملایان ترویج کننده خود زنی وقمه زنی, برای گرم کردن بازارکسب وکار.

5.حکومت های دینی ویا استبدادی برای مصروف کردن وتحمیق خلق خدا , می تواند عامل تشویق وزمینه سازخرافات باشد.

  1. فهم این که انسان برای انجام دینی وادای تکلیفی خلق شده است. چنین برداشت معمولا از سوی افراد, بدون درک کرامت وارزش محوری انسان در مجموعه ای هستی زمینه ذهنی وروانی انجام خرافات را باعث می شود. هرگونه برداشت دینی که در ان انسان ,محوردین وآیینی نباشد باعث تحمیق ادمیان گردیده وبه راحتی انسان درخدمت ریاکاری ,سوء استفاده وبهره کشی قرار می گیرند.

زیان وضرر خرافات در جامعه : تمام خرافت هر کدام به تناسب وزن خود, در جامعه وافراد,ضرر می رساند. خرافات رشد طبیعی عقل ادمی را کند می نماید. صدمه ای به روان وخرد ودانایی انسان وارد می سازد. انسان را از فهم درست مشکل عاجز می سازد. خشونت وخشم را گسترش می دهد. جاری شدن خون ادمی را مباح وعادی می سازد. فرهنگ مردمی را از عقلانیت وخردمندی تهی می سازد. افراط گرای ودر نتیجه تجاوز بر حقوق دیگران را آسان می سازد. ترس وهراس ادمی را نهادینه می سازد. حد اقل ترین ضررخرافات, خسران جسمی وروحی به افراد وجامعه است.نفس مصروف شدن یک جامعه به کار های غیر عقلانی وغیر علمی , نادانی واگاهی مردم را استمرا ر بخشیده ومانع رشد دانای وخود آگاهی انسان از خود, جهان وفعل وانفعالات دنیای می گردد. دنیای که انسان در ان زندگی می کند ونیاز دارد تا جهان واطراف خود را برای تعیین نسبت خود با تعاملات ان بشناسند.

چگونگی مبارزه با خرافات:

بی هیچ شکی ایجاد تغییر ودگرگونی های اجتماعی, روانی وفرهنگی به دانش گستری نیاز مند است. رشد دانش واگاهی ادمی , به همان تناسب که انسان را توانا ومسلط بر خود ومحیط اش می نماید, انسان را  از هرگونه سوء استفاده های زورمدارانه ویا ریاکارانه, آزاد ومستقل می نماید.تنها دانایی وتوانایی انسان است که خرافات واعتقادات بی ربط به انسان را ازروان ودرون جامعه های انسانی دور می سازد.

تمام آنهای که می داند خرافات چیست, مسئولیت آگاهی دهی دارند. یعنی طبیعت جامعه بشری همین است که کسی از زیان وضرریک پدیده اشنای دارد به دیگران به عنوان عضومسئول جامعه به هر زبانی که مناسب است آگاهی خود را منتقل نماید.به دلیل اینکه خرافات در روان هر شخص واز طریق شخص در روان جمعی ادمیان نهادینه شده وبه عادت اجتماعی تبدیل می گردد؛ وظیفه ای است جمعی وانسانی. خرافات زدای به آگاهی نیازدارد. بانیان مراسم  جمعی ومبلغین مذهبی می تواند از خرافات در مسجد ووروابط اجتماعی جلو گیری نماید.اگر انها نخواهند ودر گسترش ان سود ومفاد خودش را بیبیند مردم می توانند خود از آن جلوگیری نمایند.

در مسجد ومراسم که باید آگاهی دهی گردد.آگاهی های که باعث شفافیت روح وروان جامعه گردد, باعث کرامت وکردار نیک ادمی شود, جوانان با تجویزملا وبانیان مراسم؛ زنجیر را گرفته ودر برابر چشم کودکان واطفال از جان لخت وبرهنه ی خود خون جاری می نمایند. فهم این کردار, به عنوان" خرافات" هیچ نیازی نیست که در درون کتاب ها پشت ادله ای  شرعی ,عقلی وعلمی بگردیم. فهم زیان خرافات به کارشناس, صلاحیت دار ومتخصص نیاز ندارد, تا خرافات زدای را موکول کنیم به درون کتاب ها, تعاریف وکلمات نا مفهوم به اصطلاح اندیشمندان.

بی هیچ شکی خرافات در جامعه ریشه های علمی و روانشناسانه اجتماعی دارد. تا عوامل و ریشه های ان را درست ندانیم , راه خرافات زدای را نمی دانیم . اما این مسئولیت را به گونه ای مقدس ودور از دست رس فهم , نسازیم که نسل ما ومردم ما منتظرکارشناسان خرافات ویا فتوای مجتهدی بگردد تا خرافات زدای نماییم.همه ای ما عضوی جامعه ای هستیم که از هر نظر وناگذیردر ان نفس می کشیم. به همین دلیل هم حق داریم وهم مسئولیت داریم, تا در فضای صاف وبی غبارنفس بکشیم. بنا برین غبار زدای از فضا وهوای زندگی  و"گند زدای" ازشرایط ومحیط زندگی ما, مسئولیت همه کسانی است که درآن زندگی می نماید.