حسن رضایی

۹ آپریل ۲۰۲۰

در شرایطی که جهان را بیماری اپیدمی ویروس کرونا تهدید به مرگ می کند و هیچ قدرتی جلو نفوذ آن را تاهنوز نتوانسته است، بگیرد. بنابراین، همدلی empathy یک امری اخلاقی، عاطفی و انسانی است. سعدی در این راستا زیبا سروده است:

 

بنی‌آدم اعضای یک‌پیکرند
که در آفرینش زیک گوهرند
چو عضوی به‌درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی‌غمی
نشاید که نامت نهند آدمی
گفته می شود به این شعر، نخست وزیز اسپانیا در شرایط بحرانی کرونا در این کشور که در حدود ۱۴۸٫۲۲۰ نفر به ویروس کرونا کووید ۱۹ آلوده دارد و تا هنوز در حدود ۱۴٫۷۹۲ تلفات انسانی داشته، استناد کرده، جهان و مردمش را به همدلی فرا خوانده است. آنچه نگارنده در این نبشته می خواهم بیان کنم نه تنها اهمیت همدلی در این وضعیت دشوار بهداشت جهانی نیست؛ بلکه یک نکته را می خواهم یاد آور شوم که از گذشته، تا اکنون، این مسأله جز فرهنگ اجتماعی در حوزه فرهنگ و تمدن زبان فارسی بوده است. ما از دوران نوجوانی شنیده بودیم، که این شعر سعدی با خط زرین بر سر دروازه سازمان ملل متحد نوشته است. امروز، در همین رابطه در کتاب آقای سفیر(منطور جواد ظریف است) نیز در همین راستا می خواندم در صفحهٔ ۲۱۶، ظریف می گوید:«ما از کودکی در کتاب هایمان خوانده بودیم که بر سر در سازمان ملل متحد این شعر سعدی را نوشته اند که بنی آدم اعضای یکدیگر ند که در آفرینش ز یک گوهرند. من از همان سال ۱۳۶۱ که برای اولین بار به نیورک و سازمان ملل متحد رفتم، همه ساختمان را گشتم، اما چنین شعری را پیدا نکردم. در نیویورک و نه در ژنو». برای نگارنده هوش سیاسی ظریف در خور ستایش است که بعد تصمیم می گیرد فرش دست باف و گران بهایی را از دوست خود بگیرد که در آن این شعر سعدی بافته شده، نقش بسته است و به سازمان ملل متحد اهدا کند تا در یکی از تالارهای سازمان ملل متحد نصب شود.
شور بختانه باید بگویم که در حدود چهل سال جنگ در افغانستان آنچه نگارنده، تجربه کرده ام، این است که این فرهنگ همدلی و احساس تعلق انسانی به همدیگر نه تنها لطمه دیده، از بین رفته است؛ بلکه فرهنگ خشونت، بی رحمی، انتحار، انفجار در پوشش اشتشهاد و جهاد ترویج و در حال نهادینه شدن است.
بنابراین آنچه گفته آمدیم، باز گشت به فرهنگ غنی و انسانی خویش، یا رویکرد به فرهنگ انسانی، نیاز مبرم به نظام سیاسی سالم و دولت- ملت پاسخ گو و زمامدار شایسته و لایق دارد که انسانی بیاندیشد. و بدون نظام سیاسی عدالت محور و سالم، نمی توان با فرهنگ خشونت محور مبارزه نمود و سیستم آموزشی سالم و انسانی را در جامعه نهادینه کرد. وقتی که در هرم رهبری جامعه کسانی باشند که رویکرد فاشیستی و هژمون قومی داشته، فساد پیشه و دزد باشند، جامعه نیز بدان سمت و سو خواهد رفت. اگر رییس جهمور و یا افراد دیگری که در پست های کلیدی باشند، از جوال بدزدند، رعیت از مزد خواهند دزدید. به مصداق شعر معروف که ضرب المثل شده است: تو از بار دزد ومن از مزد دزدم/ کجا خیر ماند میان دو دزد/ از آن بدتر، ترویج فرهنگ خشونت محور و روحیه پر قصاوت و پر تعصب است.