نویسنده: حسن رضایی


امنیت اجتماعی و ثبات سیاسی و رونق اقتصادی از جمله فاکتورهایی حیاتی، برای بقا و تداوم یک نظام سیاسی است. در افغانستان فعلا چیزی که وجود ندارد امنیت اجتماعی و رونق اقتصادی و ثبات سیاسی است. از طرفی جای پرسش این جاست چه کسانی امنیت اجتماعی، ثبات سیاسی و رونق اقتصادی را به خطر انداخته است؟ یا گفته می شود، مردم افغانستان نزدیک به چهل سال است، که در آتش جنگ های ویرانگر می سوزد، چه کسانی این جنگ خانمانسوز را بر مردم ما تحمیل کرده اند؟

اگر دولت مداران افغانستان ابراز می دارند، تروریسم و تروریست های بین المللی این جنگ را دوام داده و از مردم ما قربانی می گیرند، این تروریست های بین المللی و یا منطقه ای به غیر از افغان ها کدام مردم اند؟ اگر چچینیایی، عربی، پاکستانی، ایرانی و ازبکستانی اند، پس چرا مخالفان مسلح و یا برادران ناراضی اشرف غنی احمدزی و کرزی اند. بنا براین تا هنوز رژیم، تعریف روشن از جنگ با تروریسم و دشمن، بعد از خروج نیروهای اشغالگر روسیه از افغانستان وجود نداشته است. جنگ با تروریسم بین المللی و حتی جنگ نیابتی عنوان های فریبنده و گراه کننده اند. اوضاع در افغانستان و به خصوص کابل، بسیار شکننده است و انتحاری ها هدفمندانه، هر روز از بخشی از مردم افغانستان، قربانی می گیرند، ولی نیروهای امنیت ملی فلج شده و یا دست در آتش دارد. به عنوان مثال گزارش های ذیل باز تاب دهنده این واقعیت تلخ است.

بر اساس گزارش واشنگتن پست، دیروز چهارشنبه (۹ می ۲۰۱۸)، دو حمله مرگبار را تروریست ها و انتحاری ها در کابل پایتخت افغانستان نجام دادند، به نقل از یک مقام رسمی، در اثر این حادثه خونین، ۵ تن کشته و ۱۶ نفر دیگر زخمی شده اند.
در این گزارش از قول سخن گوی وزارت صحت عامه وحید ومجروح آمده است، که جنگ با انتحاری ها در یکی پایگاه های پلیس ادامه داشته است.

گزارش واشنگتن پست می افزاید که گروه داعش و برخی از مقامات رسمی رژیم ادعاکرده است، که در حمله نخست دو نفر پلیس کشته شده اند.

حمله دوم را طالبان ادعا می‌کنند که به ساعت ۲ و ۴۵ دقیقه بعد از ظهر انجام داده‌اند.
اما سخن گوی وزارت داخله نجیب دانش گفته است، که دو نفر سرباز نیز در حمله انتحاری دیروز در غرب کابل[در حوزه ۱۳، دشت برچی] کشته شده اند. رئیس پلیس کابل، جنرال داوود امینی می گوید، دو سرباز دیگر زخمی شده اند.
براساس گفته مقامات رسمی حداقل سه حمله در پایتخت افغانستان، در روز چهار شنبه صورت گرفته‌است.

رادیو آزادی از قول مرتضوی سخن‌گوی ریاست جمهوری افغانستان شاه حسین مرتضوی گزارش می دهد که در حمله روز چهارشنبه ۷ نفر کشته و ۲۰ زخمی شده اند.
بنا برآنچه گفته آمد؛ رژیم کنونی نه تنها ناکارآمد بوده و استراتژی جدی مبارزه با تروریسم، انتحاری و استشهادی نداشته است؛ بل در مخروط قوای مسلح افغانستان شخصی مریض به اصطلاح رئیس جمهور قرار داشته و فرماندهی کل قوای افغانستان را به عهده دارد، وی از لحاظ نظامی تاهنوز تعریف درست از تروریسم داخلی و تروریسم بین المللی و تروریسم سازمان یافته ندارد. فرمانده لایق کسی است، که اطلاع دقیق از سپاه دشمن و تعریف از دشمن داشته باشد. اطلاعات چشم و گوش یک نظام با ثبات است؛ وقتی چشم کور و گوشت کر و پاه لنگ باشد، دوست و دشمن را تشخیص داده نشود، لزوما دشمن جنگ و ترور را در خانه زمامدار می کشاند. رژیم کابل همیشه واقعیت ها را پنهان می کند. رژیم کنونی داییم با مردم دروغ گفته است و ارقام کشته شدگان را پنهان می کند.

از آنجایی که دسترسی به طرح و پلان و یا اطلاعات دقیق از نقشه های استخبارات منطقه، و یا دشمن امری دشواری است، ولی یک فرمانده زیرک و کاردان می تواند نیات دشمن را تشخیص دهد، در صورتی که از دشمن تعریف مشخص و روشن داشته باشد، در حالی که رژیم نه تنها دشمن شناسی و استراتژی روشن برای مبارزه و یا سرکوب نمودن تروریسم و انتحاری نداشته است، بلکه هم تباری و تعلق خونی باعث می شود، که تروریست ها را تبرئه و از زندان  آزاد کند. این روند رژیم را به پرتگاه و ورطهٔ نابودی قرار می‌دهد، یا این زمامدارا خود با تروریستان در پشت پرده برای بقای حاکمیت قبیله ای خود در تبانی هستند از طرهمین زمامداران به ضعف و ناتوانی خود اعتراف نیز می کنند:

به گزارش صدای آمریکا، وزیران دفاع و داخله و رئیس امنیت افغانستان گفته‌اند، که از تاریخ ۹ تا ۱۶ ماه ثور ۱۳۹۷ خورشیدی ۲۵۲ نفر نظامی دولت افغانستان در جنگ با مخالفان مسلح دولت کشته شده و در طی همین مدت ۳۶۳ تن نظامی دیگر زخمی شده اند.

در همین گزارش از قول وزیر دفاع ملی افغانستان بیان می کند:«در یک هفته – از ۹ تا ۱۶ ثور – ۱۳۱ منسوب اردوی ملی، ۱۱۵ منسوب پولیس ملی و شش کارمند امنیت ملی در جنگ کشته و ۲۰۹ سرباز اردوی ملی، ۱۱۷ منسوب پولیس و ۳۷ کارمند امنیت ملی افغانستان زخمی شده اند».

از آنجایی که رژیم، و وزیران نهادهای قوای دفاعی و امنیتی افغانستان، از انتحاری ها و تروریست ها، نه تنها تعریف روشن ارائه نمی کنند؛ بلکه از آن ها به عنوان مخالفان سیاسی و برادران ناراضی نام می برند. آن در تمامی بیانیه های رسمی دولت به طور غیر مستقیم به تروریست ها هویت سیاسی می دهند. در واقع ژرفای فاجعه و عمق زخم اجتماعی از همین تعبیرها منشأ  گرفته، بازتاب داده می شود. به صراحت می توان گفت، این اعتراف‌ها پرده از نیات شوم سیاسی رژیم بر می‌دارد که دولت به اصطلاح ملی، رویکرد هژمونی و شیونیستی دارد و می‌خواهد افغانستان را پشتونیزه کند. توزیع تذکره با هویت افغان، در این راستا قابل فهم و درک است و بدتر از آن توجیه و توصیه های درباری ها و کسانی که از آدرس مردم به ارگ و سپیدار راه یافته اند. تا زمانی که این روحیه و نیات در زمامداران وجود داشته باشد، بحران و ترور و انتحار بیداد خواهد کرد. پس نباید آرام نشست و سخن نگفت و حقایق را بیان نکرد و راه هکار برای بیرون رفت این بحران نجست، باید به مردم آگاهی داد. چاره ای دیگر اندیشید و طرح نو بر انداخت، زیرا امنیت و ثبات اجتماعی از اولویت های زندگی است.

نوت: عکس برگرفته شده از واشنگتن پست است