نویسنده: حسن رضایی

حمله‌های انتحاری سازمان یافته ی اخیر در لوگر، غزنی، و مرکز موعود، خواب از چشم‌هایم ربوده‌بود.

احساس می‌کردم در آتش و گدازه‌های آتشفشانی که در شهر سنایی، البیرونی و سلطان محمود غزنوی، تروریست‌های طالب افروخته اند، جزغاله می‌شوم. به تعقیب‌آن انتحاری که قلب دانایی و معرفت را نشانه گرفت و جان در حدود ۷۰ تن از دانشجویان جوان قربانی شد و جمعی را زخمی کرد، کارد به استخوانم خلیده، و استخوان در گلویم گیر بود. نمی‌توانستم، جز باواژه ها ی چون، قتل عام دانی، و تراژدی غم انگیزی که چلچراغ‌های دانی و خرد ورزی را خاموش کرد، درد‌های درونی‌ام را تسکین دهم.

غروب هنگام ۱۸، آگست ۲۰۱۸، با جمعی از دوستان، برای تسلیت گفتن، در خانه آقای دریابی رفته‌بودیم. شنیده‌بودیم، که ایشان، در سوگ پدرش نشسته‌است، و ما طبق فرهنگ اجتماعی مردم خود باید می رفتیم و به ایشان تسلیت می‌گفتیم؛ ولی آنجا که رفتیم، درد ما مضاعف شد، زیرا دریابی نه تنها در سوگ پدر نشسته بود، که یکی از فرزندان برادرش، در جمع شهدای دانایی، نیز به ابدیت پیوسته بود. ما به ایشان تسلیت گفته، به روان گذشتگان، درود فرستادیم.

در همین مجلس، فرهیختگان جامعه‌ی ما از سیدنی حضور داشتند، تصمیم اتخاذ کردند تا به مجروحان تراژدی غزنی و مرکز موعود، ابراز همدردی و کمک انسانی شود. برخی از دوستان مسؤولیت اطلاع رسانی از طریق سیدنی گروپ را به عهده گرفت. فردا نیز در مرکز ارشاد، جمعی بزرگ‌تری از خیر خواهان جامعه گرد آمدند و در سطح وسیع‌تری تصمیم گرفته شد، تیم کاری تشکیل داده شد تا حد اقل مرهمی روی زخم مجروحان حادثه خونین کابل و غزنی گذاشته شود. برخی از فرزانگان خیر جامعه‌ما، برنامه ریزی نموده، و دوستانی را از داخل سازماندهی کرده بود، تالیستی از مجروحان ترتیب دهند و پیش‌از پیش به مجروحان رسیدگی شود و هچنان استقبال گرم مردم بیدار ما در سیدنی در  مراسم فاتحه دیروز در مرکز ارشاد، که کمال همدردی و همدلی شان را عملا نشان‌دادند، قابل و سزاوار تحسین است.

د یروز وقتی حضور گرم و پر شکوه مردم خود را در مرکز ارشاد دیدم،احساس کردم، جامعه ما زنده است. ترور، انتحار و انفجار نمی تواند، کاروان همیشه پیروز دانائی را، از حرکت و شتاب باز دارد. به مردم خود افتخار کردم و به هوشیاری و بیداری مردم خود بالیدم. ملت و مردمی که به خودآگاهی اجتماعی می‌رسند، و به سوی افق روشنایی و دانایی توسن همت را با پایداری و پشتکار رکاب می‌زنند، سر انجام پیروز خواهند شد. تاریکی‌ها در سپیدمان طلوع خورشید دانایی زدوده خواهد شد و روزی روشنایی خانه‌های تار مردمی که از روشنایی به طور تبعیض آمیز محروم شده‌اند را روشن خواهدکرد. «توانابود هر که دانابود».

در پایان احساس همدلی و همدردی مردم بیدار ما در سیدنی در خور ستایش و قابل قدر است. حق‌یار شما باد طلایه داران و پیش‌آهنگان کاروان همبستگی و همدردی سیدنی!

نوت:عکس از صفحه علیزاده کاپی شده است.

۲۰ آگست ۲۰۱۸

 

 

 

 ۲۰ آگست ۲۰۱۸ سیدنی