آصف دانش


درکشوری چون افغانستان که بی عدالتی در آن بیداد می‌کند. به وجود آمدن جریان‌های عدالت‌خواهی، یک امر طبیعی وضروری است. مخصوصا درچند سال اخیر وبا روی کار آمدن حکومت به اصطلاح وحدت ملی، و به اوج رسیدن تبعیض وبی عدالتی در تصمیمات ظالمانه وهدفمند حلقه های فاشیزم درون حکومتی ، حرکتهای میلیونی عدالتخواهی چون جنبش تبسم وجنبش رشنایی هم شکل گرفت.

 

گرچند ماهیت این جنبش‌ها کاملاً مردمی وخود جوش بود؛ اما نقش بعضی از نخبگان وبزرگمردان را درروند شکل گیری وتداوم این مبارزات نمی‌توان نادیده گرفت. احمد بهزاد وکیل دردمند مردم شریف هرات درپارلمان، از معدود سیاست مدارانی بود که از آغازین روزهای این جریان‌ها تا اوج فعالیت‌ها وتا به امروز، با کنار گذاشتن تمام منافع و مسایل زندگی شخصی خویش، مردانه وار به پای آن ایستاد وفریاد زد که (جهان را بر تبعیض گران تنگ خواهیم کرد).این سخن که ناشی از همت بلند واراده پولادین او بود، درابتدا یک ادعای واهی وغیر ممکن به نظر می رسید که حتی گاهی از آن به مسخره یاد می‌شد.

اما ازحق که نگذریم بهزاد وجنبش روشنایی، این ادعا را به یک واقعیت خارجی تبدیل وبه آن جامه عمل پوشاند. راه اندازی ده‌ها اجتماع عظیم، درده‌ها نقطه‌ی جهان، با کمترین امکانات در دست داشته، درغگو خطاب شدن ریس جمهور درحین سخنرانی درقلب اروپا از سوی هوادارن جنبش روشنایی، احضار مکرر نماینده سیاسی افغانستان در سویدن مبنی بر وجود تبعیض دردرون حکومت افغانستان، چیزی بود که اشرف غنی حتی تصور آن‌ را هم نمی‌کرد ودست آورد کمی برای یک جنبش مدنی درجهان نیست.

تنگ کردن جهان طبعا به معنای کوچک کردن فیزیکی جهان نیست؛ بلکه به معنای بی آب‌رو و بی اعتبار شدن یک حکومت در سطح بین المللی توسط حرکتهای مدنی است.

گرچند دست تک تک هواداران جنبش روشنایی درسراسر جهان درتمام مراحل فعالیت‌های جنبش روشنایی بوسیدنی است؛اما از انصاف که نگذریم، نقش بهزاد نقش محوری و موتورِ محرکه بوده‌است . فکر نکنم، بعد از شکل گیری جنبش روشنایی ، بهزاد هیج شبانه روزی را به دور از دغدغه ونگرانی‌های اهداف جنبش روشنایی سپری کرده باشد.

بهزاد را می توان از جمله وفاداران ومدافعین واقعی خون 86 شهیدی نامید که جان‌های شیرین شان را درراه دفاع از حق وحقوق پایمال شده شان قربانی نمودند .

زندگی ساده وبی الایش بهزاد بیانگر تعهد اخلاقی او درامر سرنوشت اجتماعی مردمش است که درمدت دو دور وکالتش در پارلمان به دور از دزدی وچپاولهای میلیونی وظیفه اجرا کرده است.

پایمردی او در امر مطالبات برحق جنبش روشنایی تا آخرین مرحله ممکن، امروزه، او را به عنوان یکی ازمحبوب ترین چهره‌های مورد اعتماد مردم تبدیل کرده‌است. اگر قرار است، ما درپارلمان کسانی را بفرستیم که از حقوق مان دفاع کند، بدون شک او یکی از بهترین چهره هاست. گرچند مطمین هستم بهزاد درپارلمان باشد یا نباشد، مزاری وار درکنار مردمش خواهد بود.