اسحاق محمدی
 
محمد علی اختیار در سال ۱۹۳۵ میلادی در شهر کوئٹه مستعمرہ ای هند بریتانیا و پاکستان کنونی در یک خانوادهٔ تجار به نام علی اصغر دیده به جهان گشود. علی اصغر یکی از بازماندگان نسل کشی ھزارہ ھا بدست عبدالرحمان بود که مجبور به مہاجرت شده بود. زمین ھای پدری آنها زمین سرسبز وشاداب دائچوپان بود که عبدالرحمان بپاس شرکت کوچی ها در جنگ تحمیلی علیه ھزارہ ھ به آنھا بخشیدہ بود.
 
شادروان اختیار تحصیل خود را در یکی از مکاتب شهر کوئٹه پاکستان به نام سنڈیمن ھائی اسکول خواند و در یک ادارہ دولتی به نام 601 ورک شاپ به حیث سپروایزر، زندگی عملی خود را آغاز کرد.
از نوجوانی علاقمند شعر و شاعری بوده و در این زمینه با کمک و رهنمایی های پدربزگوار و برادر بزرگش شادروان محب علی اختیار و جناب نادر علی خان پسر کاکا (بچه ابغه) که شاعر معروف زبان دری در کوئٹه بود، کار کرده بود.
 
در فعالیت های اجتماعی و فرهنگی میان قومای کویته کار می کرد. در آن زمان مردم ھزارہ کوئٹه اتحاد و اتفاق خوبی داشتند، اما از نگاہ اقتصادی ضعیف بودند و محصلین آنها نمی توانستند در فاکولته های مسلکی ادامه تحصیل کنند که بیشتر در شهرهای بزرگ و دور دست کراچی و لاهور بودند۔ وی با درک این مشکلات، احساس مسؤولیت کردہ، یک انجمن به نام انجمن فلاح و بهبود ھزارہ با بعضی از رفقای با احساس خود در سال 1963 راہ اندازی کرد که فعالیت این ادارہ بیشتر برای کمک به دانش آموزان بوده است. در نتیجه این تلاش ها جوانان زیادی از مردم ھزارہ مھندس و دکتر شدند و بیشتر آنها در ادارہ ھای دولتی موظف به کار شدند و تا ردہ ھای بالا ارتقاء یافتند. لا زم به یاد آوری می باشد که قبل از این در سال ۱۹۶۲میلادی تعدادی از ھزارہ ھای با درک و احساس، اولین نھاد قومی را بنام «الشباب الهزاره» (جوانان ھزارہ) در عراق تاسیس کرده بودند که انجمن «فلاح و بهبود ھزارہ» در کوئته پاکستان، در حقیقت نهاد دوم به شمار می آمد که به ابتکار اختیار مرحوم تشکیل شده بود.
 
در سال ۱۹۷۱ میلادی جناب اختیار با همکاری اعضای انجمن فلاح و بهبود، ادارہ جدید را به نام تنظیم نسل نو ھزارہ مغل بنیاد گذاشتند که خودش تا مدت طولانی منحیث سرپرست اعلی در تنظیم نسل نو هزاره مغل ایفای وظیفه کرد. تنظیم نسل نو ھزارہ نه تنها در پاکستان معروف بود که میان ھزارہ های افغانستان وجهان نیز امید هایی را ایجاد کرده بود. تنظیم نسل نو در زمینه های تعلیم تربیه و فعالیت های گوناگون سیاسی، اجتماعی و ورزشی فعال بود و فعالیت های ارزشمندی داشت. علاوه بر این، نشریه ای بنام «ذوالفقار» که از شهرت خوبی برخوردار بود، توسط آقای اختیار مدیریت می شد. ذوالفقار به زبانھای اردو، دری و ہزار گی پخش می شد۔ جناب اختیار در هر برنامه سیاسی، علمی، فرہنگی و قومی سهم فعال داشت و نقش مدریت را ایفا می کرد. وی تا آخرین نفس عضویت تنظیم را داشت و از حقوق حقه مردم خود بدون در نظرداشت خط و مرز سخن می گفت۔
 
در سال ۱۹۷۳ اولین بار برنامه ھزارگی از رادیو پاکستان کویته که بنام «برنامه هزارگی» شهرت داشت را، آغاز کرد که مدت نیم ساعت به صورت زنده نشر می شد. بعد ها این برنامه به خاطر شهرت بیشترش، از نیم ساعت به یک و نیم ساعت ارتقا یافت که در افغانستان، بخشهای از ایران قابل شنیدن بود. در این برنامه یک برنامه معروف که 30 دقیقه وقت داشت به نام «پیتو» بسیار معروف شده بود که اساسن صحبت میان دو نفر بنام «چمن لالی و بیگ صاحب» بود. این برنامه مسایل مختلف را طنزگونه به بحث می گرفت.
 
نقش «چمن لالی» را اشخاص مخلتف از جمله محمد حسین، محمدعلی ممتان، شهید حسین علی یوسفی و در آخر، زمان دهقان زاده اجرا می کردند. اما نقش «بیگ صاحب» را از اول تا آخر جناب اختیار انجام می داد. آقای اختیار موضوعات و مسایل گوناگون سیاسی، تاریخی مانند قتل عام و مہاجرت اجباری و محرومیت سیاسی ھزارہ ھا و زندگی روزمرگی مردم را به طریق بسیار ماهرانه مطرح می کرد که این سبب شد تا این برنامه دوران دولت ھای سردار داود و رژیم خلق با ممنوعیت روبرو شود۔ نیز شخص وی چندین بار از طرف دولت مردان کابل و حزب اسلامی گلبدین حکمتیار تهدید هم شد، اما این تهدیدها نتوانست او را از اجرای برنامه هایش منصرف کند. من این افتخار را دارم که دیالوگ (گفتگوی) چمن لالی و بیگ صاحب را بیش از دو دھه می نوشتم۔ رادیو پاکستان در سال 2000 میلادی برای خدمات ارزشمند مرحوم اختیار جایزه ای بهترین اجرا کننده را اهدا کرد.
 
شادروان اختیار به فارسی، اردو و ھزارگی شعر سروده است که سروده هایش بیشتر حماسی بوده و پیام ویژه برای نسل جوان داشت. جناب اختیار دو مجموعه شعری بنام های «گلچین اختیار» که مجموعه اشعار فارسی و ھزارگی است و «سلسبیل» که یک مجموعه شعری به زبان اردو است، به چاپ رسانیده است که در بازار کتاب موجود هستند و از استقبال خوبی هم برخوردار گردیده اند. در سال ۲۰۰۷ میلادی دولت ولایتی بلوچستان مجموعه فارسی اش را جائزہ علمی و ادبی داد. مجموعه اردو اش را دولت پاکستان برای دریافت جایزه (صدارتی ایوارڈ) انتخاب کردہ است. اشعار حماسی ای ایشان را آواز خوانان معروف از قبیل داود سرخوش، استاد غضنفر و رجب حیدری با موزیک خوانده اند.
 
شادروان اختیار دوران مقاومت غرب کابل که از زمین و آسمان گلوله و آتش می بارید همراه با هیات تنظیم نسل نو هزاره مغل از کابل به عنوان سخنگوی تنظیم دوبار دیدن به عمل آورد و علاوہ به دیدار و ملاقات با رهبر مقاومت، شهید بابه عبدالعلی مزاری بزرگ، از خطوط مقدم رزمندگان نیز بازدید کرد۔ در این بارہ راوی جریان مقاومت احد بهادری می نویسد: " هیأت تنظیم نسل نو هزاره مغل دوبار کابل آمد، بار اول قبل از سقوط افشار بود و بار دوم پس از سقوط افشار و در زمانی که حزب وحدت در عرصه‌ی نظامی و سیاسی جایگاه تثبیت شده‌ای یافته بود.
 
محمد علی اختیار عضو هیأت بود، با این‌که غلام‌علی حیدری رییس تنظیم نسل نو بود اما در همه‌ی ملاقات ها مخصوصاً در ملاقات با بابه مزاری سخنگوی اصلی، محمد علی اختیار بود. اختیار وقتی صحبت می‌کرد شیرین و روان حرف می‌زد، آهسته و با تفکر، کلمات را انتخاب می‌کرد و حس می‌کردم صحبت هایش از بار درد تاریخی عمیق برخوردار است. بعد از هر باری که بابه مزاری با اختیار صحبت و قصه می‌کرد فکر می‌کردم چهره‌ی بابه مزاری بشاش‌تر و خوش‌حال تر است، بابه مزاری بیشتر از هر کسی تنهایی و غربت مقاومت غرب کابل را درک می‌کرد و قدر حمایت هایی که از آن مقاومت می‌شد را می‌دانست و احترام می‌کرد. محمد علی اختیاری دوست و رفیق بابه مزاری و مقاومت غرب کابل بود"
در سال ۲۰۰۷ میلادی در یک دوره اروپا، از کشورھای سویدن، دنمارک، ناروی، آلمان و هالند دیدن کرده است و در سال ۲۰۱۱ میلادی سفر دیگری در آسترالیا داشته است.
 
شادروان محمد علی اختیار به تاریخ ۳۰ اپریل سال ۲۰۲۰ میلادی چشم از جهان پوشید که از او دو دختر و سه پسر بجا مانده است. روح این مرد صادق و نستوہ شاد و یاداش گرامی باد!