تهیه کنند: شاولی شاخص صالحی
 
ما باید آنان را دچار و متحمل هزینه بسازیم البته از راه و روش های معقول، مدنی و قانونی که در جهان پذیرفته شده است و جهان به آن احترام می گذارد. البته این کار (مبارزه مدنی و مطالبه عدالت خواهی) ما را هم آرام نخواهد گذاشت! متحمل هزینه ساختن حکومت به آسانی میسر نیست، پیگیری و تلاش همه جانبه نیاز دارد. راه انداختن تظاهرات(هواداران جنبش عدالت خواهی روشنایی) در هر سفر سران حکومت افغانستان، در کشورهای دیگر کار آسانی نیست! این تظاهرات ها به آسانی سازماندهی نمی شود! مردم و هواداران جنبش روشنایی در آن کشورها بی کار نیستند! مردم، در آن کشورها گرفتار ترین مردمان هستند. کسی که می خواهد در یک تظاهرات شرکت کند باید از یک ماه جلوتر برنامه ریزی بکند تعطیلات شان را محاسبه کند و...تا از زندگی خود نماند. این کارها همه هزینه نیاز دارد باید هزینه پرداخت کنیم تا به پیروزی برسیم.
14. سومین دستاورد جنبش روشنایی این است که جنبش روشنایی توانسته است حکومت اشرف غنی را تحت فشار اذهان عمومی جهانیان قرار بدهد. اینکه اشرف غنی خود می رود برای افتتاح برخی پروژه ها در هزارستان و خود کلنگ آن را می زند! این به خاطر این است که تحت فشار است، دنیا از او سؤال می کند! ما در کابل وقتی با اتحادیه اروپا مذاکره داشتیم و اسناد خود را به آنان نشان دادیم که این سروی هاست که توسط موسسه های معتبر صورت گرفته است ولی حکومت آنها را نقض می کند! برای اینکه انسان هزاره صاحب صنعت و اقتصاد نشود! ما این را تحمل نمی توانیم. در قرن 21 از ما توقع نداشته باشید ما در غار زندگی کنیم! از ما توقع نداشته باشید تبعیض را بپذیریم! وقتی این حرف ها را می زنیم کسی با بحث نمی کند به ما احترام می گذارد. دنیا هم نگاه می کند که ما تا چه اندازه جدی هستیم، آیا یک تعداد جوان احساساتی هستیم که چیزی به ما نرسیده دست به آشوب می زنیم! یا نه به حرفی که می زنند ایمان دارند، باور دارند و حاضرند وقت بگذارند، انرژی صرف کنند و هزینه بپردازند و این مطالبات برحق را پیگیری و تامین کنند. دیگران که توانسته اند سد تبعیض، بی عدالتی، قومی، نژادی و تمامیت خواهی را بشکنند، سالها در زندان خوابیده اند. هزاران انسان قربانی داده اند، قتل عام ها شدند اما ایستادند و سرانجام حکومت های خودکامه و جهان در برابرشان سر تعظیم خم کردند و به حقوق برابرشان حرمت گذاشتند. ما به عنوان عناصر فعال جامعه و جامعه ما وظیفه دارند که بحث انسان هزاره را از مرزهای افغانستان فراتر ببرند و تبدیل به یک بحث جهانی بسازند و الحمدلله این فرصت امروزه در اختیار ما است. فرصتی که در دوران مقاومت غرب کابل رهبر شهید بابه مزاری در اختیار نداشت! بابه افرادی مانند استاد بربری و تقی امینی کم داشت. در ایران دنبال افرادی می گشت که لیسانس داشته باشند! بابه مزاری شهید در آخرین سفرشان من شاهد بودم در مشهد درخانه تک تک کسانی که دانشگاه رفته بودند را زدند که بیایید ما در افغانستان کدر نداریم! اما امروز الحمدلله ما نیروی عظیم علمی انسانی داریم. دانشگاه های افغانستان را فتح کردیم و با تدبیر دانشگاه های دنیا را هم می توانیم فتح کنیم.
15. ما در سفرهای اروپایی حتی قبل از جنبش روشنایی برنامه ای را تحت نام بورسیه شهید مزاری مطرح و پیشنهاد کردیم که دوستان ما با دانشگاههای محل زندگی شان وارد گفتگو شوند و با کمک های خودشان هر ساله بتوانند چند دانشجو از مردم ما را بورسیه کنند. بحمدالله ما امروز در تمام جهان حضور داریم. از سواحل سدنی تا سواحل کالیفرنیا انسان هزاره حضور دارد و هیچ کسی نمی تواند ما را انکار کند. ما باید از این حضور به نفع مردم خود استفاده درست و شایسته بکنیم.

16. دستاورد مهم و دیگر جنبش روشنایی ایجاد همبستگی، همصدایی، پیوند و اتحاد مردم هزاره بر محور منافع مشترک مردم ما در سراسر جهان است، مردمی و مجموعه هایی که بیش از ده سال بود که به نوعی از هم جدا شده بودند چنانکه همین جلسه ثمره این دستاورد مهم است. امروز ما می توانیم چنین برنامه های ( نیروهای کیفی و موثر جامعه) را در گوشه گوشه جهان هر وقت اراده کنیم برگزار کنیم.
از ایرادهای که بر جنبش روشنایی وارد می کنند این است که می گویند: جنبش روشنایی جامعه ما را چند پارچه ساخته است. این حرف، سخنی درستی نیست؛ زیرا جنبش روشنایی جامعه ما را متحدند و یکپارچه تر ساخته است. ببینیم اتحاد و انسجام حول چه چیز است؟ اتحاد و انسجام جامعه ما حول منافع یک نفر؟! اگر منظور این باشد بلی! حرف ایراد کنندگان درست است چون جنبش عدالت خواهی روشنایی در این رابطه هیچ اقدامی نکرده و نخواهد کرد. جنبش عدالت خواهی روشنایی مردم ما را حول منافع مشترک مردم یکپارچه و متحد ساخته است. طبیعی است که عده ای ناراحت شوند و عده ای تهمت هم بزنند! خوب بزنند! این که ما زیر باران اتهامات قرار می گیرم آزار دهنده است؛ زیرا مردمی، مجموعه ای و کسی که در برابر حکومت فاشیستی،جابر و ستمگر قرار دارد از بین مردم خود هم مورد اتهام و شایعه سازی قرار بگیرد بسیار زجر آور و درد آور است اما آنچه که شخصا خودم را تسلی می دهد درک این مطلب است که تمام فشارهای را در این دو سال تحمل کردم به اندازه فشارهای یک روز رهبر شهید بابه مزاری نیست که متحمل شد. بابه مزاریِ که از همین حوزه علمیه بلند شد توسط عده ای از معممین متهم به کفر و بی دینی شد! مگر در همین قم متهم به کفر و بی دینی نشد؟!
مگر نمی گفتند که او دست از مذهب شیعه برداشته و دنبال مغول گرایی راه افتاده است! کسی که بخواهد سر منافع مردم خود بایستد وتن به خیانت و معامله ندهد اول باید حساب این تهمت ها و شایعات را بکند.
و از نظر روحی هم آمادگی این اتهامات را داشته باشد ما که تا هنوز خیلی هزینه ای هم در این ارتباط پرداخت نکرده ایم. مخالفان جنبش روشنایی که می خواهند با این اتهامات و شایعات ما را مغلوب بسازند بدانند که ما دانش آموختگان دبستان دانشسرای رهبر شهید بابه مزاری هستیم. همچنانکه او اتهامات را به جان خرید و سر حق مردم خود تن به خیانت و معامله نداد، نسل روشنایی هم تن به معامله و خیانت نخواهد داد.
17. از تمام بزرگان، علما، اساتید، دانشگاهیان، دانشجویان و تمام فرهیختگان به ویژه حوزه علمیه قم و دوستانی فرهیخته ای که چهره های درخشان شان در این جلسه باعث دلگرمی ما و بزرگترین پشتوانه تئوریک جنبش روشنایی است. کسانی که با تولید متن، تحلیل های علمی، فعالیت های فرهنگی و هر نوع حمایت حتی با یک عکسی که از خود منتشر می کنند،خواهش می کنم که جنبش عدالت خواهی روشنایی را با تولید متن، راهنمایی ها، جهت دهی های تئوریک، تبیین اندیشه های عدالت خواهانه، تبیین اندیشه رهبر شهید بابه مزاری بزرگ و تبیین و تشریح اهداف مقاومت غرب کابل حمایت و پشتیبانی نمائید؛ زیرا حمایت تان می تواند کار و اهداف ما را برای رسیدن به مطالبات عدالت خواهانه قابل وصول و بسیار آسان و راحت بسازد و همینطور اجازه ندهید که یاران شما، اهداف و آرمان شهدای نخبه ای جنبش روشنایی توسط عده ای به حاشیه رانده نشوند.
18. از دیگر دستاوردهای جنبش روشنایی تولید متن در مورد انسان هزاره، در زبان های خارجی به ویژه زیان انگلیسی است که بحمدالله بسیار متن تولید شده است. در حوزه کارهای تئوریک در درون جامعه ما نیز این مسئولیت به عهده شما بزرگان و نخبگان در حوزه علمیه قم است؛ زیرا از شما توقع و انتظار همکاری در این مورد بیشتر از دیگران است به دلیل فراغت خواطر، دسترسی به منابع، توانایی‌های علمی که شما دارید. این زمینه برای دوستان و یاران عدالت خواه شما در داخل و دیگر کشورها شاید فراهم نبوده و میسر نباشد بنابراین فعالین و یاران عدالت خواه شما در جنبش روشنایی از شما در این رابطه، توقع و انتظار حمایت جدی را دارند.
19. در پایان، باید عرض کنم که مسئله خودکامگی حلقه فاشیستی حاکم بر افغانستان، همه اقوام ساکن در این سرزمین را متضرر و معترض ساخته است. بسیاری از دوستان ما، عزیزان ما و بزرگان ما آنها هرچه به ما گفته اند ما به دل نمی گیریم! آنها اگر ما را متهم کردند که این ها به دنبال عدالت اضافی هستند! ما به آنها احترام داریم. در همان زمان هم گفتیم که هیچ کس نمی تواند ما را وارد مجادلات درون گروهی نماید، هیچ کس نمی تواند ما را وادار کند که ما دست از یخن فاشیزم برداریم و فقط دوستی را برگزینیم که حالا به هر دلیلی او از ما آزرده است، یا فکر می کند که ما آمده ایم عرصه و موقعیت را بر او تنگ کنیم و جا را بر او قید بسازیم. همه دوستان متوجه شده اند که از تبعیض فاشیزم و تمامیت خواهی هیچ کس به یک امتیار دوامدار دست نخواهد یافت. در برابر فاشیزم، زیادت خواهی و تمامیت طلبی باید با منطق، عقلانیت، سعه صدر، مستحکم کردن صفوف و منسجم کردن همه نیروهای انسانی موثر و هم سرنوشت در جامعه بایستیم تا بتوانیم از حقوق اساسی خود در قدرت و سیاست دفاع کنیم و امتیاز بگیریم. امروز همه و حتی آنانی که شهدا را گوشت قصابی و عدالت خواهان را متهم به خواستن عدالت اضافی می کردند هم فهمیده اند که این حرف ها در دربار فاشیزم افاقه ای به حال شان نکرده است. عرض ما این است که هنوز هم دیر نشده است(این حرف به هیچ کسی طعنه نیست، همه ما به نوعی قصور و تقصیر داشته ایم) حالا وقت این است که بیاییم از این قصور و تقصیرها بگذریم! در کنار هم قرار بگیریم، بر سر منافع مردم (نه منافع یک شخص، یک حزب و یک خانواده!) متحد شویم، سر اهداف و آرمان های عدالت خواهانه ای که به خاطر آنها شهدای میدان روشنایی را تقدیم کر یم متحد و یکپارچه شویم.این بهترین محور، مناسب ترین قانون برای یک انسجام بزرگ در سطح افغانستان است‌ و می تواند تلاشهای جامعه ما را در سطح جهان موثر بسازد. من اعلام می کنم که دستیابی به این هدف (اتحاد بر سر منافع مردم) آرزوی ما، تمام ملت افغانستان، مردم عدالت خواه و مدنی ما و تمام یاران شهید میدان روشنایی بوده و هست.
20. یاران شهید ما انسان های فرهیخته و محجوبی بودند، ما شب های زیادی با هم نشست داشتیم در مسجد باقرالعلوم، مصلای رهبر شهید(همراه با بغض و عقده در گلو و دیدگان پر اشک) و جاهای دیگر! آرزوهای خود را برای همدیگر بازگو می کردیم. شما خواندید وصیت نامه شهید دولتشاهی را برای حاجی حسین نوشته بود: این جنبش جهانی شود بمیرم! دیگر آرزویی ندارم. شهید شادان را خواندید که چه گفته است. شهید معمار در شب آخر، ساعت دوازده نیمه شب در خانه خودش بوده است گفتند: آقای معمار تو از مبارزین سابق هستی و همراز نسیم اخگر! فردا را چگونه پیش بینی می کنی؟ چه پیش می آید؟ آینده جنبش چه خواهدشد؟ بسیار راحت گفت بود: عاقبت کشته شدن است. ما چنین یارانی را از دست دادیم. آرزوی آنان دست یافتن جامعه ما به حقوق برابر بود.آنان روحشان شاد خواهند شد که جامعه ما متحدتر و یکپارچه تر باشند. روح آنان شاد خواهند شد، اگر ما حتی از تقصیر کسانی که به آنان بد می گفتند بگذریم؛ زیرا آنان عزت مردم خود را می خواستند و هدفشان عزت مردم شان بودند و عزت مردم هم با اتحاد و انسجام بیشتر مردم زودتر تحقق خواهد پذیرفت. تشکر و تقدیر می کنم از همه خواهران و برادران عزیز خود، از اعضای فهیم، توانا و اساتید بزرگواری که در ستاد جنبش روشنایی در شهر مقدس قم این محفل را برگزار کرده اند. تشکر می کنم از دولت میزبان، مسئولین محترم دولت جمهوری اسلامی ایران، مسئولین محترم استان قم که مجوز دادند. می توان گفت؛ اولین برنامه فعالین جنبش روشنایی(به صورت گسترده و فعال) امسال در قم باشکوه برگزارشده است و فردا در استان اصفهان هم شاهد برگزاری چنین محفلی خواهیم بود از این بابت نیز از تصمیمات مسئولین محترم جمهوری اسلامی ایران که فرصتی را برای عدالت خواهان ایجاد کرده اند تا صحبت ها در رابطه با سرنوشت مشترک ما در جمع مهاجرین عزیز مطرح گردد تشکر و قدر دانی می کنم. در پناه حق، با عزت و سرافراز باشید. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.