در جنگ غزنی، برای اولین بار شاید در جهان و به صورت یقین در افغانستان کاروان تابوت وارد اصطلاحات سیاسی گردید. فاجعهای که در غزنی روخ داده است، خارج از باور و دایره عقلانی است. هنوز گوشه و شمهای از وقوع این جنایت هولناک افشا نگردیده است ، چون جنگ غزنی در سایهی تحریم کامل مطبوعات ملی و بینالمللی جریان داشت. مطبوعات داخلی اصلأ به آن توجه نمی کرد و مطبوعات مشهور جهان مانند بی بی سی ، صدای آمریکاو بسیاری غول رسانه های جهان در باره فجایع غزنی در سکوت کامل به سر بردند و بعضی از این رسانهها حتی یک خبر جزئی هم از وقوع جنایت در شهر غزنی پخش نکردند در حال که همین خبرگزاری ها به خاطر زندانی شدن یک شخص و یا چادر پوشیدن و نپوشیدن زنان در بعضی کشورها برای هفته ها غوغا برپا می کنند.
در درون ارگ هم در حال که در شهر غزنی صد ها جوان به خاک و خون غلطیده بودند جشن جوانان و کف زدن برای جوانان برپا بود .
اما بیایید ببینیم که حقیقت جنگ در شهر غزنی برای چه بود ؟ در شهر غزنی و اطراف آن اکثر پشتون ها یا طالب هستند و یا در خدمت طالبان هستند دگر اقوام کشور در شهر و اطراف غزنی با دولت هستند ولی دولت هم در خدمت طالبان هستند و در رهبری ولایت غزنی همیشه افراد همسو با طالبان گماشته می شوند تا جلو رشد دگر اقوام گرفته شود ، جنجال های اخیر در مورد انتخابات ، هم طالبان و هم شوونیست ها و فاشیست های دولتی را به این امر معتقد کردند که باید شهروندان غزنی را مجازات نمایند و متحدانه شهر غزنی را به ویرانه تبدیل کردند و در حدود ششصد نفر را به شهادت رسانیدند و برای اولین بار از کابل کاروان از تابوت ها بسوی غزنی فرستاده شدند ، تضاد ها و تصفیه های قومی در عمق این جنگ فاجعه بار قرار دارد که مشکل به نظر می رسد که بصورت عادلانه بگذارند اقوام افغانستان در کنار هم دگر زندگی صلح آمیز داشته باشند ، پس بهترین گزینه برای نجات اقوام از کشتار های پی در پی ایجاد و برقراری سیستم فدرالی و محلی شدن امنیت شهروندان است در غیر آن باید منتظر کاروان های تابوت و رنگ و رونق این بیزنیس باشیم .