اگر بگذریم از اینکه اتحادیه نویسندگان افغانستان محترم استاد یاسین نگاه و... از کجا تمویل میشد و...؛ بیاییم درباره کارکرد ادبی و فرهنگی این اتحادیه که پسوند یک کشور را در ادامه نام خود داشت، بهنوعی از آدرس هرچه نویسنده و شاعر بود، نمایندگی میکرد، سخن بگوییم؛ بهتر است، مقایسهای داشتهباشیم بین این اتحادیه نویسندگان با اتحادیه نویسندگان دوره حکومتهای خلق و برچم.
رسما اتحادیه نویسندگان فعلی دولتی نبود،اما زیرمجموعهی بخش فرهنگی شورای امنیت بود؛ از شورای امنیت تمویل میشد. اتحادیه نویسندگان دروه خلق و پرچم یک نهاد دولتی بود. امور مالی و گزینش افراد در ریاست اتحادیه، همه روشن و شفاف بود. اتحادیه نویسندگان کنونی بیشتر بهصورت کودتا راه افتاد؛ اکثر نویسندگان و شاعران کنار زدهشدند، چند بزرگوار این نام (اتحادیه نویسندگان افغانستان) را به گروگان گرفتند. هرچه دلشان خواست، به گفته مردم درنگاندند. معلوم نبود که مشروعیت رییس و اعضای موسس و اداری خود را این اتحایه از کدام مبنا و اجماع نویسندگان و شاعران گرفتهاست. امور مالی این اتحادیه از کجا فراهم میشود و...
تا جاییکه اطلاع دارم در اتحادیه نویسندگان دوره خلق و پرچم، داكتر اسدالله حبيب، دستگير پنجشيري، اكرم عثمان، رهنورد زرياب، پويا فاريابي و در زمان حكومت اسلامي نيلاب رحيمي رییسان دورهای اتحادیه بودهاند. استاد واصف باختری دبیر شعر این اتحادیه بود. از حقیقت نگذریم، اتحادیه دوره خلق و پرچم، در ادبیات افغانستان خیلی مسوولانه کار کردهاست؛ اگر ما در تاریخ ادبیات معاصر افغانستان از ادبیات واقعی و جدی سخن میگوییم، نتیجه کارکرد اتحادیه نویسندگان افغانستان در دوره خلق و پرچم بودهاست که اعضا، رییسان و دبیر شعر آن، شخصیتهای ادبی و فرهنگی متعهد به ادبیات و کار فرهنگی بودند. با وصفیکه این اتحادیه دولتی بود، ایدیولوژی دولت نیز کمونستی بود، اما در این اتحادیه، جدا از هر مصلحت، به ادبیات ارج گذاشته میشد و توجه بهکسانی میشد که کار ادبی انجام میدادند. دهها مجموعه شعر، داستان، تحقیق و رهنمودهای ویراستاری و ادبی از آدرس این اتحادیه نشر شده که در دسترس استند.
اما کارکرد ادبی اتحادیه نویسندگان افغانستان کنونی چیست؟ میگذریم از اینکه از نظر اجماع نویسندگان و شاعران افغانستان، این اتحادیه، مشروعیت نداشت؛ فقط قرار را بر کارکرد میگذاریم که چه کار کردهاست؟ شاید من اشتباه کنم، اما از کارکرد این اتحادیه، چیزی ندیدهام؛ شاید چیزهای دیدهباشم؛ آنچیزها ادبی و فرهنگی نیستند. نمیخواهم فعلا درباره آن چیزها صحبت کنم. بنابراین اگر من در این مقایسه اشتباه میکنم، هدایتم کنید و بگویید که این کارکردهای ادبی را این اتحادیه داشتهاست. اگر شما مصلحت و مدارا میکنید، میدانید که این اتحادیه کارکرد ادبی داشته، نمیگویید؛ از خداوند میخواهم که آن بالا «لاریب فیه» تشریف دارد؛ اگر دانسته، درباره کارکرد این اتحادیه دروغ میگویم، زبانم را لال کند. شاید بگویید یسنا چرا اینهمه وقت خاموش بودی؛ واقعیت این است، من ترسو استم؛ از سایه شورای امنیت و اتمر صاحب میترسیدم. میگویند کسی را گفتهبود که چرا از این راه نمیروی، گفتهبود که در این راه، جای پای شیر نشستهاست. مرا هم جای پای شیر نشان داده بودند.
بحث را باز میگذارم، بروید کارکرد هر دو اتحادیه را مقایسه و بررسی کنید؛ بعد بحث را ادامه میدهیم!