اون دنیل، از اعضای اندیشکده شورای آتلانتیک
نشنال اینترست
به نظر می رسد تنش میان ایالات متحده و چین روابط این دو کشور را تعریف می کند و از جنگ تجاری میان این دو قدرت بزرگ گرفته تا تضعیف قدرت و نفوذ ایالات متحده توسط چین همه بر پیچیدگی شرایط افزوده است.
اما رقابت میان این دو کشور تنها محدود به یک حوزه جغرافیایی نیست و چین قصد دارد چشم انداز منطقه ای و نظامی خاورمیانه را از طریق گسترش روابط تجاری با دولت های منطقه و همچنین از طریق برنامه ریزی نظامی شکل دهد. در زیر سه مورد از ادعای چین در خاورمیانه را بیان می کنیم که نشان می دهد چین چگونه می خواهد با مشارکت و حضور در خاورمیانه، به تنش با آمریکا دامن زند. نفت یکی از مهمترین کالاهای راهبردی وارداتی پکن است. چین به عنوان بزرگترین مصرف کننده نفت جهان قصد دارد ظرفیت پالایش و ذخیره سازی خود را افزایش دهد تا به این ترتیب خطرات نوسان بازار جهانی انرژی را کاهش دهد. هدف ایالات متحده برای رساندن صادرات نفت ایران به صفر می تواند تهدید بزرگی برای چین به شمار آید و به همین دلیل چین اعلام کرده است در دوره تحریم های نفتی ایالات متحده علیه ایران، به واردات نفت خود از ایران ادامه خواهد داد. از سوی دیگر تحریم های نفتی ایران از تاریخ ۴ نوامبر قرار است به کانون اصلی جنگ تجاری بین المللی آمریکا و چین، با پیامدهای بالقوه آسیب زا تبدیل می شود. بهای نفت در سال ۲۰۱۹ افزایش خواهد یافت و هزینه های تولید صنایع پایین دستی افزایش نشان می دهد و این امر به طور قطعی بر اقتصاد آمریکا نیز تاثیر خواهد گذاشت. از سوی دیگر، چین تلاش می کند تا با تجارت با عربستان به عنوان یکی از مهمترین متحدان بزرگ منطقه ای آمریکا، اهرم های لازم را بدست آورد. در سال ۲۰۱۷ ملک سلمان پادشاه عربستان یادداشت تفاهم ۶۵ میلیارد دلاری با پکن امضا کرد و دو کشور در زمینه صنایع پتروشیمی، فناوری و دیگر بخش ها نیز به توافق رسیده اند. علاوه بر این، عربستان سعودی، چین را به عنوان کشوری می بیند که می تواند نقش مهمی در سفره عرضه انرژی شرکت آرامکو ایفا کند. هرچند افزایش بهای نفت می تواند منجر به کاهش واردات نفت از عربستان به چین در سال ۲۰۱۸ شود. فراتر از عربستان سعودی، پکن در 'مجمع همکاری کشورهای عربی'، در راستای کمک های منطقه ای ۲۳ میلیارد دلاری به این مجمع کمک کرده است. شی جین پینگ رئیس جمهوری چین ماه گذشته ضمن سفر به امارات از گفت وگو بر سر همکاری های اقتصادی و امنیتی منطقه ای خبر داد. اهمیت این همکاری ها تا آنجا است که ۶۰ درصد تجارت چین با اروپا و آفریقا از طریق امارات متحده عربی انجام می شود. علاوه بر این، روابط چین با کشورهای حوزه خلیج فارس از نقطه نظر اقتصادی می تواند نفوذ فزاینده پکن را به همراه داشته باشد. از جنبه نظامی، چین اخیرا گشت دریایی در نزدیکی دریای عمان و خلیج عدن را افزایش داده و با ایجاد پایگاهی در جیبوتی از منافع تجاری منطقه ای خود حمایت می کند و احتمالا با این کار قصد ایجاد نیروی نظامی بلندمدت دارد. با این وجود، تمایل پکن به تجارت با تهران ممکن است دشواری هایی برای همکاری در حوزه امنیتی ایجاد کند. چراکه رابطه پکن- تهران، مانع از نزدیکی چین به کشورهای عربی به عنوان ضروتی برای به چالش کشیدن ایالات متحده به عنوان نیروی امنیتی غالب منطقه می شود.بنابراین تا زمانی که پکن به تهران نزدیک شود، بعید است عربستان سعودی و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس برای خرید بیش از معمول هواپیماهای بدون سرنشین و دیگر تجهیزات نظامی به چین روی آورند.از سوی دیگر، سرمایه گذاری چین در بخش انرژی می تواند توانایی ایران برای صادرات گاز طبیعی مایع را حتی در صورت خروج شرکت های اروپایی تقویت کند. ادامه حمایت چین از ایران می تواند اهداف سیاسی گسترده ایالات متحده برای کاهش نفوذ منطقه ای تهران را تحت تاثیر قرار دهد و این امر می تواند سبب افزایش تنش میان واشنگتن و پکن و احتمالا آغاز یک نبرد میان این دو قدرت بزرگ باشد.