مجیب مشعل
اکبرگنجی
نیویورک تایمز
«گروه شبهنظامی طالبان در آستانه تحقق یکی از اصلیترین تمایلاتش قرار دارد: خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان. اما آنها برای رسیدن به این مطالبه چندان از ایدئولوژی افراطی خودشان فاصله نگرفتهاند.»
یکی از رهبران ارشد شبهنظامیان طالبان اذعان دارد که این گروه طی یک دهه گذشته خسارتهای ویرانگری را از جانب حملات هوایی آمریکا و عملیاتهای دولت کابل متحمل شده است. اما آن تلفات عملا چیزی را در میدان نبرد تغییر نداد؛ طالبان نیروهای کشته شده و مجروح خودش را جایگزین کرد و خشونت مرگباری به راه انداخت. مولوی محمد قیس، رئیس کمیسیون نظامی طالبان در ولایت لغمان میگوید: «ما این نبرد را به چشم عبادت مینگریم. پس اگر یک برادر کشته شود، برادر دوم مشیت الهی را نادیده نمیگیرد. او جا پای برادرش میگذارد».
اوایل مارس بود که طالبان توافق صلحی با ایالات متحده به امضا رساند و اکنون این گروه را در آستانه تحقق اصلیترین مطالبه خودشان قرار داده است: خروج کامل نیروهای آمریکایی از افغانستان. طالبان طی حدود ۱۹ سال جنگ پر زحمت، بیش از یک ابرقدرت دوام آورد. دهها مصاحبه با مقامها و مبارزان طالبان در سه کشور و همچنین گفتوگو با مقامهای افغانستان و غرب، رویکردهای قدیمی و جدید آنها را و نسلهایی که به آنها برای انجام این کار کمک کردند، به تصویر میکشد.
طالبان پس از ۲۰۰۱ یک شبکه غیر متمرکز از شبهنظامیان و فرماندهان رده پایین را دوباره سازماندهی کرد و به جذب و یافتن منابع محلی پرداخت و همزمان رهبری ارشد آن در پاکستان پناه گرفته و باقی ماند. آنها با سیستمی از طراحی تروریسم و حملات دولت کابل را تحت فشار قرار دادند و یک محرک اعتباری غیر قانونی بر پایه جرایم و مواد مخدر را توسعه دادند؛ روشی که با ایدئولوژی اسلامی مغایرت دارد.
در همین حال، گروه طالبان با وجود آغاز مذاکرات مستقیم درباره تقسیم قدرت با دولت افغانستان، رسما تغییر چندانی در بنیاد ایدئولوژی سختگیرانه خودشان ایجاد نکردند. آنها هرگز از اقداماتشان در گذشته ابراز تاسف نکردند و همچنان با اکثر تغییرات مورد حمایت غرب در این کشور طی دو دهه گذشته مخالفت کردند. امیر خان متقی، رئیس ستاد رهبری طالبان در مصاحبه با نیویورک تایمز در دوحه گفت: «ما ترجیح میدهیم این توافق به صورت کامل اجرایی شود تا ما بتوانیم یک صلح کاملا جامع داشته باشیم. اما ما همچنین نمیتوانیم فقط اینجا بنشینیم، در حالی که زندانها مملو از مردم ما هستند، زمانی که سیستم دولت همان سیستم غربی است و طالبان باید برود در خانه بنشیند. هیچ منطقی این را نمیپذیرد؛ اینکه همه چیز بعد از این همه جانفشانی همینطور باقی بماند. دولت کنونی به پول خارجی، تسلیحات خارجی و اعتبار خارجی وابسته است.»
اکنون، در حالی که نیروهای آمریکایی و شبهنظامیان حمله به یکدیگر را متوقف کردهاند، طالبان حملاتش را علیه نیروهای افغان پیش از اعلام آتشبس موقت تشدید کرد. به نظر میرسد تاکتیکهای آنها با هدف ایجاد رعب و وحشت است. بسیاری از افغانها نگرانند که شبهنظامیان برای سهمخواهی از دولت، مذاکراهکنندگان را تحت فشار قرار دهند. یکی از فرماندهان جوان طالبان میگوید: «جنگ ما پیش از آمریکا آغاز شد-علیه فساد. مفسدان از آمریکا طلب کردند، بیایند چون نمیتوانستند بجنگند. تا زمانی که "امارت اسلامی" تشکیل شود، جهاد ما تا روز قیامت ادامه خواهد داشت.»
براساس برآورد مقامهای افغان و آمریکایی، گروه طالبان در حال حاضر بین ۵۰ هزار تا ۶۰ هزار نیروی فعال و دهها هزار نیروی مسلح و تسهیلکننده نیمه وقت دارد. با این حال، این گروه یک سازمان یکپارچه نیست. رهبری طالبان، یک ماشین جنگی از بخشهای مختلف و دوردست ساخته است و هر شبکه را به سمت خودکفایی محلی سوق میدهد.
تیمور شارن، محقق افغان و مقام دولتی ارشد سابق میگوید: «این یک شبکه شبهنظامیگری است، بسیار غیر متمرکز است و این امکان برای فرماندهان در سطح بخش فراهم است تا منابع را بسیج کنند و به لحاظ لجستیکی آماده شوند. اما در راس، آنها از طرف یک منبع مشروعیت دارند، فقط یک رهبر».
حتی در اوج حضور نظامی آمریکا و تلاش هماهنگ برای کمک به دولت افغانستان برای جلب افکار عمومی، طالبان میتوانست تعداد کافی از جوانان را برای نبرد جذب کند. خانوادهها همچنان درخواست طالبان را اجابت میکنند و توسعه آن به حفظ آن کمک میکند. به گفته یکی از فرماندهان محلی طالبان، همچنان نیرو برای جذب وجود دارد و بخشی از علت آن، عمق نفرت از نهادها و ارزشهای غربی است که دولت افغانستان از متحدانش گرفته است. مولوی قیس میگوید: «مشکل ما با گوشت و استخوان آنها نیست. مشکل با سیستم است.»
پروپاگاندای طالبان بعد از توافق با آمریکاییها تشدید شده و لحن پیروزمندانهای به خود گرفته است. رهبر طالبان در پیامی به مناسبت عید فطر وعده عفو برای دشمنانی را داد که از دولت کابل اعلام برائت کنند. از سوی دیگر رویکرد این شبهنظامیان از جمله درباره حضور در مدارس، قویترین مدرکی است که نشان میدهد این جنبش همچنان به شیوههای قدیمی خودش در سرکوب زنان، هنر و فرهنگ چسبیده است.
عکس نیورک تایمز: