هندوسازی هند تقریباً تکمیل شده است: هند به لحاظ صوری یک دموکراسی سکولار است، اما ناسیونالیسم قوم گرای هندو تحت رهبری نخست وزیر این کشور، از طریق خشونت و سرکوب جامعه را مسلمان زدایی و مسیحی زدایی کرده است.
یاسمین سرهان
آتلانتیک
اکبر گنجی
هنگامی که بریتانیا در سال ۱۹۴۷ از شبه قاره هند خارج شد و راه را برای استقلال کشورهای تازه تجزیه شده هند و پاکستان هموار نمود مسلمانان منطقه حق انتخاب داشتند. آنان میتوانستند در پاکستان جایی که در میان اکثریت مسلمان باشند اسکان داده شوند یا در هند باقی بمانند جایی که به عنوان یک اقلیت در یک کشور با اکثریت هندو، اما طبق قانون اساسی سکولار زندگی میکردند.
برای «شاه علم خان» که پدربزرگ و مادربزرگاش در میان تقریبا ۳۵ میلیون مسلمانی بودند که پس از تقسیمبندی تصمیم گرفتند در سمت هندی مرز تعیین شده زندگی کنند تصمیم خانواده او از بسیاری جهات یک قمار سیاسی محسوب میشد. خان از خانهاش در دهلی به «آتلانتیک» میگوید: «آنان نمیخواستند تحت یک دولت مذهبی زندگی کنند.»
در واقع، زمانی که پاکستان در نهایت نه سال پس از تجزیه یک قانون اساسی را تصویب کرد شریعت اسلامی را به عنوان دین دولتی به رسمیت شناخت. برای خانواده او وعده هندی کثرت گرا همان طور که توسط بنیانگذاران آن کشور پیش بینی شده بود باعث میشد تا هشدارهای حزب مسلم لیگ (که به حزب بنیان گذاران پاکستان تبدیل شد) مبنی بر آن که یک اقلیت مسلمان ناگزیر تابع اکثریت هندو در هندوستان خواهد شد نادرست به نظر برسد.
با این وجود، هفتاد و پنج سال بعد، اکنون این هشدارها پیش بینیای تحقق یافته محسوب میشود. از نظر اسمی هند به عنوان یک دولت سکولار و یک دموکراسی چند دینی باقی مانده است. اقلیتهای مذهبی تقریبا ۲۰ درصد از جمعیت ۱.۴ میلیاردی این کشور را تشکیل میدهند که حدود ۲۰۰ میلیون مسلمان و ۲۸ میلیون مسیحی را شامل میشوند.
با این وجود، علیرغم فراگیر بودن ظاهری آن کشور، جریانی از ناسیونالیسم هندو وجود دارد که در طول حکومت هشتساله «نارندرا مودی» نخست وزیر تقویت شده است. نگرانی مشترک بسیاری در میان اقلیتهای مذهبی هند و هم چنین لیبرالهای سکولار در آن کشور با اکثریت جمعیت هندو آن است که اخلاق سکولار و فراگیر کشور در حال حاضر قابل ترمیم نیست.
مسلمانان و مسیحیان به طور یکسان در سالیان اخیر با افزایش خشونتهای جمعی مواجه شده اند. مجموعهای از قوانین جدید وارد زندگی روزمره آنان شده تا در لباسهای مذهبیای که میپوشند، غذایی که میخورند، جا و چگونگی عبادتشان و حتی این که با چه کسی ازدواج میکنند مداخله کند.
بسیاری از روزنامه نگاران، وکلا، فعالان و رهبران مذهبی هندی که برای تهیه این مقاله با آنان صحبت شده میگویند که نهادهایی که کشور زمانی بر آن تکیه میکرد تا این نوع برتری طلبی قومی را تحت کنترل قرار دهد از جمله دادگاهها، احزاب مخالف و رسانههای مستقل همگی تسلیم و مجبور به عقب نشینی شده اند. برای «خان» این احساس وجود دارد هندی که او به ارث برده است به تدریج تبدیل به نسخه دیگری از یک دولت دینی میشود که خانوادهاش در تمام آن سالها از آن دوری گزیده بودند. او میگوید: «به آنها وعده یک کشور سکولار داده شده بود. برای آنان و برای سایر اعضای اقلیتهای مذهبی کشور امروز تخریب هند سکولار یک خیانت محسوب میشود.»
این ایده آل هندی کثرت گرا و سکولار نه تنها در میان اقلیتهای مذهبی آن کشور محبوبیت دارد بلکه نتیجه مطالعهای صورت گرفته در سال ۲۰۲۱ میلادی که توسط مرکز تحقیقاتی پیو انجام شد نشان میداد که هندیها با هر مذهبی تحمل و رواداری دینی را بخش مهمی از معنای واقعی «هندی» بودن قلمداد میکنند.
این ارزش مدنی به قدمت خود کشور است: «جواهر لعل نهرو» اولین نخست وزیر هند هرگونه مفهوم ملت را به عنوان پاسخ هندوئیسم به پاکستان رد کرد. او گفت که هند مدنظر او «هیچ مذهب رسمیای به عنوان یک کشور و ملت نخواهد داشت»، اما مکانی است که در آن اعضای همه مذاهب بتوانند در کنار یکدیگر زندگی کنند و به طور برابر مراسم، مناسک و جشنهای خود را برگزار کنند.
با این وجود، این ایدئولوژی بنیانگذار دولت آن کشور مدتها از سوی ملی گرایان هندو مورد مناقشه قرار گرفته است. «وینایاک دامودار سوارکار» سیاستمدار در کتاب خود به نام هندوتوا در سال ۱۹۲۳ میلادی نوشته بود:«هندو بودن به معنای شخصی است که این سرزمین از رود سند تا دریا را کشور خود و هم چنین سرزمین مقدس خود میبیند.»
هندوتوا به معنای «هندو بودن» مختصر شده ناسیونالیسم هندو است. از نظر سوارکار تنها کسانی که هند را هم کشور خود و هم سرزمین مقدس هندوی خود میدانند میتوانند واقعا هندی باشند. علیرغم آن که مسیحیان و مسلمانان میتوانستند اولین شرط میهن پرستی را برآورده سازند از دید او آنان هرگز نمیتوانند به دومین شرط دست یابند. سوارکار نوشت: «سرزمین مقدس آنان در عربستان یا فلسطین بسیار دور است. در نتیجه نام و دیدگاه آنها منشاء خارجی دارد. عشق آنان تقسیم شده است.»
اعتبار هندوتوای نزد شخص مودی عمیق است. پیش از آن که او با حزب ملی گرای هندوی «بهاراتیا جاناتا» وارد سیاست شود به عنوان عضوی از سازمان شبه نظامی متحد آن «راشتریا سوایامسواک سانگ» حضور داشت. پس از پیروزی قاطعانه در انتخابات مجدد در ماه مه ۲۰۱۹ میلادی یکی از اولین کارهایی که او با ماموریت جدیداش در آگوست همان سال انجام داد تحقق بخشیدن خواسته دیرینه آن گروه از طریق لغو وضعیت خودمختار ویژه جامو و کشمیر هند بود تنها سرزمینی با اکثریت مسلمان که پاکستان نیز بر آن ادعای حاکمیت دارد.
در همان ماه، از سوی ایالت آسام در شمال شرقی هند به رهبری «بهاراتیا جاناتا» حزب حاکم آماری ملی منتشر شد که تقریبا ۲ میلیون نفر را که بسیاری از آنها مسلمان بودند از فهرست خارج کرد و تابعیت هندی آنان را زیر سوال برد. شاید بحث برانگیزترین تصمیم در پایان سال گرفته شد زمانی که دولت مودی قانون جدیدی را تحت فشار قرار داد که به غیر مسلمانان از افغانستان، بنگلادش و پاکستان حق درخواست سریع شهروندی در هند را میداد. منتقدان این حرکت را به یک آزمون مذهبی برای شهروندی تشبیه کردند و هشدار دادند که در را به روی اشکال بیشتری از تبعیض قانونی علیه مسلمانان باز میکند.
یک مسلمان هندی اهل کشمیر که از ترس انتقام جویی دولت به شرط ناشناس ماندن با «آتلانتیک» صحبت کرد میگوید امروز در هند به یک اقلیت مذهبی تعلق داشتن به معنای احساس «آینده داشتن نیست». این احساس توسط «آجیت ساهی» روزنامه نگار سابقی که چند روز پس از انتخاب مجدد مودی هند را به مقصد ایالات متحده ترک کرد بیان میشود.
ساهی یک هندوی سکولار که اکنون به عنوان مدیر بخش وکالت در شورای مسلمانان هندی تبار آمریکا در واشنگتن فعالیت میکند به «آتلانتیک» میگوید: «من دوستانی دارم که ناامید هستند و قصد خروج از هند را دارند. هیچ آیندهای برای فردی، چون من در هند وجود ندارد». «ناندیتا سونجا» که در سال ۲۰۱۹ میلادی از زادگاهاش دهلی به استرالیا نقل مکان کرد به «آتلانتیک» میگوید که تنشهای جمعی درون هند تصمیم خانواده هندوی او را برای ترک بسیار آسان کرده است. او نمیخواست دخترش را در «جوی سرکوب کننده آزادی و همراه با نفرت» بزرگ کند. به طور خاص، وضعیت برای مسلمانان هند وخیم است.
در ماه رمضان خانهها و مغازهها و مراکز مذهبی مسلمانان در هند توسط اوباش هدف حمله قرار گرفته اند. فراخوانهای آشکار برای نسلزدایی علیه مسلمانان و هم چنین درگیریهای خشونتآمیز علیه آنان به امری عادی در هندوستان تبدیل شدهاند.
اگرچه مقامهای دولتی به طور عمومی و رسمی از تایید صریح این نوع اقدامات اجتناب میورزند، اما به ندرت برای جلوگیری از تکرار آن کاری عملی انجام میدهند. نامه سرگشاده تازه که توسط بیش از ۱۰۰ نفر از کارکنان سابق بخش دولتی امضا شده دولت هند را به «همدستی کامل» در سرکوب اقلیتهای مذهبی آن کشور و هم چنین نقش داشتن در تضعیف قانون اساسی کشور متهم کرده است.
شاه علم خان که در انستیتوی علوم پزشکی دهلی پزشکی ارتوپدی تدریس میکند خود را در مقایسه با اکثر مسلمانان هند که در میان شهروندان فقیرتر و به حاشیه راندهتر کشور قرار دارند دارای جایگاهی نسبتا ممتاز میداند. او میگوید با این وجود حتی برای او نیز چرخش وضعیت کشور باعث شده تا عادات روزمرهاش تغییر کند.
او پیش از استفاده از اصطلاح «سلام علیکم» یا هر عبارت آشکارا اسلامی دیگری در یک فضای عمومی شلوغ دو بار فکر میکند و محتاطانه رفتار میکند. زمانی که ناماش را میپرسند او معمولا تنها واژه «شاه» را ذکر میکند، زیرا این نامی رایجتر است و هویت مسلمان نام خانوادگی او را پنهان میسازد.
این نوع نظارت بر سایر اعضای خانواده وی تاثیر گذاشته است. «خان» میگوید: «هر زمان به ملاقات مادرم میرفتم او به من غذا میداد، اما از زمانی که مودی به قدرت رسید او از دادن آن غذا به من خودداری میورزد، زیرا بخش بزرگی از آن غذا پیشتر با گوشت درست شده بود.»
این در حالی است که گاوها برای دین هندو مقدس تلقی میشوند و کشتار آن در اکثر ایالتها ممنوع شده است قانونی که اغلب توسط اوباش هندو اجرا میشود. اگر خان توسط یک جمعیت متخاصم از هندوهای افراطی به ظن حمل گوشت گاو متوقف میشد مادرش میترسید که ممکن است او را دستگیر کرده و حتی بدنام سازند.
عاکف که به دلیل هراس از تحت تعقیب و مورد آزار و شکنجه قرار گرفتن تنها نام کوچکاش را بیان کرد میگوید در شرایطی که او آن را راحت توصیف میکند در «علیگر» در جنوب غربی دهلی بزرگ شد. با این وجود، این راحتی در سالهای اخیر کاهش یافته است. اگر او به محلهای ناآشنا برود با لباس سنتی اسلامی از خانه بیرون نخواهد رفت. همسر او که در دانشگاه کار میکند توسط همکاراناش در مورد چرایی حجاب اسلامی و این که چرا او در یک موسسه اسلامی کار نمیکند مورد پرسش قرار گرفته است.
عاکف میگوید برخی از تحریککنندهترین اظهارنظرها از سوی افرادی مطرح شدهاند که او پیشتر آنان را دوست خود قلمداد میکرد. این محدودیتها که با بحثهای عمومی در سطوح محلی ایالتی و حتی ملی در مورد این که آیا دانش آموزان مسلمان باید مجاز به پوشیدن روسری در مدرسه باشند یا این که مساجد با صدای بلند اذان را پخش کنند یا خیر تشدید شده است. در نتیجه، مسلمانان هندی در کشور خود احساس نارضایتی میکنند.
رانا ایوب روزنامه نگار و نویسنده مسلمان هندی به «آتلانتیک» میگوید: «در ابتدا آنان برای عادات غذایی و حالا به دلیل اذان به سراغمان میآیند. هر روز که از خواب بیدار میشوی مثل این است که از خود بپرسی: «خب، امروز به کدام بخش از هویت ما حمله میکنند»؟
مسیحیان هندی نیز با خصومت مشابهی روبرو هستند. حملات علیه مسیحیان در هند از سال ۲۰۱۴ میلادی به طور پیوسته در حال افزایش بوده و سال ۲۰۲۱ خشونت آمیزترین سال ثبت شده برای جامعه مسیحیان هند بود: انجمن مسیحی متحد یک سازمان جهانی مستقر در دهلی گزارش داد که بیش از ۵۰۰ حادثه خشونتآمیز علیه مسیحیان آن کشور افزایش یافته که رشدی ۸۰ درصد را نسبت به گذشته نشان میدهد.
یک وکیل حقوق بشر که روی پروندههای حقوق اقلیتها و آزادی مذهبی کار میکند و نخواسته ناماش فاش شود تا بتواند صادقانه درباره کار خود صحبت کند میگوید که بیشتر این حوادث از هندوهای ملی گرا نشئت میگیرد که به اجتماعات مذهبی در کلیساها حمله میکنند. هم چنین، آنان اعمال مسیحیان هند را به در تضاد بودن با قوانین ضد تغییر دین در آن کشور متهم میکنند.
در موارد خشونتآمیزی کشیشها مورد ضرب و شتم قرار گرفته کلیساها تخریب شده و مدارس مذهبی مورد حمله قرار گرفتند. در بسیاری از موارد افسران پلیس به جای مداخله برای حفظ نظم عمومی به اوباش میپیوندند و آماده بازداشت افراد مظنون به تبلیغ مسیحیت هستند. در یکی از رویدادها در تاریخ ۱۴ آوریل دهها عبادت کننده در کلیسایی در ایالت اوتار پرادش گردهم آمدند تا مراسم پنج شنبه بزرگ را برگزار کنند که گروهی از افراد همراه با پلیس ظاهر شدند. این وکیل میگوید: «همه افراد حاضر بازداشت شدند. از آنان پرسیده شد:» در حال تغییر دادن دین چه فردی هستید؟ همگیتان بازداشت هستید «. برای من قدری عجیب بود. آن پرونده هنوز در جریان است.»
گروههای ملی گرای هندو و نمایندگان قانونگذار حزب «بهاراتیا جاناتا» ادعا میکنند که تغییر دین اجباری در هند بیداد میکند. با این وجود، شواهد اندکی برای اثبات ادعای آنان وجود دارد. مایکل عضو سابق کمیسیون اقلیتهای دهلی و هماهنگ کننده ملی انجمن مسیحی متحد به «آتلانتیک» میگوید که هیچ یک از بازداشتها هنوز منجر به محکومیت مشخصی نشده است، اما اگر هدف واقعی از بازداشتها آزار و اذیت و ارعاب اعضای یک اقلیت مذهبی (مسیحیان) باشد این اقدامات تاثیر خود را گذاشته است.
مایکل میگوید: «پیش از این، ما بسیار مفتخر بودیم که ایمانمان را به نمایش بگذاریم مانند نمایش صلیب یا اگر در سفر بودیم با صدای بلند دعا میخواندیم. همه این موارد اکنون متوقف شده اند.»
این تا حدی از وضعیت پیشین هند به دور است چرا که «نهرو» وعده داده بود که دولت هند نه تنها از حقوق مسلمانان مسیحیان بلکه از جان آنان نیز محافظت خواهد کرد. «دومینیک امانوئل» سخنگوی سابق کلیسای کاتولیک دهلی که اکنون در وین در اتریش مستقر است به «آتلانتیک» میگوید: «زمانی که در سال ۲۰۱۵ میلادی هند را ترک کردم چندین حمله به کلیساهای دهلی صورت گرفته بود». هنگامی که او و اعضای جمعیتشان اعتراضی را علیه حملات در صورت گرفته به کلیساها در محوطه کلیسای خود ترتیب دادند بازداشت شدند.
حزب حاکم تحت رهبری مودی انگیزهای برای تغییر مسیر ندارد. در ماه مارس، حزب با حفظ قدرت در اوتار پرادش جایی که دولت در حال حاضر توسط «یوگی آدیتیانات» یک ملیگرای تندرو و راهب سابق (که به طور گسترده به عنوان جانشین احتمالی مودی شناخته میشود) رهبری میشود به پیروزی چشمگیری دست یافت.
کنگره ملی هند حزب اصلی اپوزیسیون که زمانی پرچمدار سکولاریسم در هند بود در دفاع قوی از اقلیتهای مذهبی کشور شکست خورده است. تحلیلگرانی که با آنان صحبت کردیم بخشی از این شکست را ناشی از ترس اپوزیسیون از دور شدن اکثریت جمعیت هندو از خود که تحت تاثیر ایدئولوژی هندوتوا قرار گرفتهاند میدانند. در حالی که نظام سیاسی دیگر کنترلی بر حکومت اکثریت اعمال نمیکند نظام حقوقی نیز چنین است.
درست همان طور که مقامهای رسمی نمیتوانند از اقلیتها در برابر خشونت جمعی محافظت کنند یا حتی خود در این خشونت مشارکت میکنند سیستم حقوقی نیز از پاسخگویی مسئولان ناکام است. بدتر از آن، مجموعهای از قوانین سخت گیرانه و تبعیضآمیز توسط پلیس و دادگاهها برای ساکت کردن منتقدان دولت و مدافعان اقلیتهای مذهبی هند به خدمت گرفته است.
هیچ کس برای دفاع از اقلیتهای مذهبی در هند باقی نمانده است. بارزترین نمونه، «شاهرخ خان» یکی از بزرگترین ستارههای بالیوود و هم چنین یکی از تاثیرگذارترین چهرههای مسلمان هند است که فیلمهایش کثرت گرایی هند را به بهترین شکل به تصویر کشیده اند. سال گذشته، پسر این بازیگر درگیر اتهامات مرتبط با مصرف مواد مخدر شد اتهامی که برخی آن را بخشی از تلاش گستردهتر دولت برای سرکوب منتقدانش در صنعت فیلم و هم چنین تلاش برای بدنام کردن شخص شاهرخ خان میدانند.
شاهرخ خان نه تنها بدین خاطر از سوی حزب حاکم ملی گرای هندو در هند مورد خشم قرار گرفته که به عنوان یک مسلمان با یک هندو ازدواج کرده بلکه هم چنین به دلیل صحبت کردن دربارهعدم رواداری مذهبی در هندوستان نیز از سوی آن حزب مغضوب واقع شده است.
ایوب میگوید با حمله به شخصیتی مانند شاهرخ خان پیام دولت فعلی هند روشن بود: «اگر این اتفاق برای شاهرخ خان بزرگترین سوپراستار ممکن است رخ دهد تصور کنید برای یک مسلمان معمولی بدون دسترسی به اهرمهای حقوقی چه اتفاقی رخ خواهد داد.»
مودی به اندازه کافی جرات کرده تا با ستاره ای، چون شاهرخ خان به رویارویی و چالش بپردازد. «آکار پاتل» رئیس هیئت هندی عفو بین الملل و نویسنده کتاب «بهای سالهای مودی» به «آتلانتیک» میگوید: «مودی به دلیل متعصب بودن در میان هواداراناش محبوب است. او به عنوان فردی دیده میشود که مسلمانان را سر جایشان نشانده است.»
علیرغم افزایش نرخ تورم و بیکاری بالا و هم چنین مدیریت نادرست دولت هند در مقابله با شیوع ویروس کرونا و پسرفت دموکراسی در آن کشور نخست وزیر هم چنان از محبوبیت گستردهای در حوزه انتخابیه حامی حزب حاکم تحت رهبری خود برخوردار است. برای بیشتر هندیها او یک داستان از موفقیت هندی محسوب میشود.
ویوان مرواها پژوهشگر بازارهای نوظهور و نویسنده کتاب «هزارهها میخواهند» به «آتلانتیک» میگوید: «مودی یک پسر واقعی و مطلوب در نظر جوانان هندی بوده است و آنان خود را در او میبینند. آنان با خود میگویند اگر پسر یک چای فروش میتواند نخست وزیر شود و صحنه بین المللی را رهبری کند قطعا آنان نیز میتوانند چنین مسیری را طی کنند». مرواها میافزاید: «جذابیت او در شخصیت اوست. رهبران خارجی باید به صحبتهای او به زبان هندی توجه کنند.»
بسیاری از هندوهای هندی نیز علیرغم شیوع خشونتهای جمعی با اهداف قومی گرایانه مودی راحت به نظر میرسند. مرواها میگوید: «کلیت دستور کار مذهبی دولت به عنوان امری رادیکال قلمداد نمیشود، زیرا در پایان روز حدود ۸۰ درصد از جمعیت هند هندو هستند. مردم تنها میگویند: «خب، چرا آنان (اقلیت ها) نمیتوانند با قوانین ما زندگی کنند؟ چرا اذان باید در مکانهای عمومی پخش شود؟ و چیزهایی از این دست را مطرح میکنند.»
اگر هیچ کنترلی برای هندویی شدن دولت و جامعه از داخل هند انجام نمیشود از بیرون وضعیت چگونه است؟ تاکنون متحدان بینالمللی هند تمایل چندانی برای فراخوانی دهلی نو در مورد رفتار با اقلیتهای مذهبی از خود نشان ندادهاند عمدتا به این دلیل که آنان هند را شریکی بسیار مهم میدانند که نمیتوان از آن جدا شد. این امر به ویژه در مورد دولت بایدن صدق میکند که روابط خود را با هند به عنوان یک سرمایه استراتژیک در استراتژی هند و اقیانوسیه خویش به حساب میآورد.
معمولا زمانی که واشنگتن درباره رفتار با اقلیتهای مذهبی در هند ابراز نگرانی کرده این کار را در خلوت انجام داده است. با این وجود، این وضعیت میتواند شروع به تغییر کند. در ماه آوریل در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با وزرای خارجه و دفاع هند «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه ایالات متحده خاطرنشان کرد که ایالات متحده افزایش نقض حقوق بشر در هند را زیر نظر دارد.
در همان ماه کمیسیون آزادی مذهبی بین المللی ایالات متحده یک نهاد فدرال که توسط کنگره در سال ۱۹۹۸ میلادی ایجاد شد برای سومین سال متوالی در گزارش سالانه آزادی مذهبی خود هند را به عنوان کشوری با «نگرانی ویژه» معرفی کرد و آن کشور را در کنار کشورهایی مانند افغانستان، چین، روسیه و پاکستان از نظر نقض محدودیتهای مذهبی قرار داد.
در مورد هند، کمیسیون اعمال تحریمهای هدفمند، وضع تحریم علیه افرادی که مسئول نقض شدید آزادی مذهبی هستند را توصیه نمود. اگرچه آن کمیسیون هیچ قدرتی برای اجرای چنین اقداماتی ندارد با این وجود، محکومیتهای مطرح شده توسط آن ممکن است تا حدی اثرگذار باشد. «پرانای سومایاجولا» فعال حقوق بشر در واشنگتن میگوید: «زمانی که نهادی برای سه سال متوالی چنین گزارشی را منتشر میکند هر سال نادیده گرفتن آن دشوارتر میشود.»
همان طور که آزار و شکنجه اقلیتهای مذهبی خطرناک شده است برای اکثر هندیها مهاجرت یک گزینه نیست. تنها حدود ۵ درصد از شهروندان دارای گذرنامه هستند و کسانی که کشور را ترک میکنند در میان ثروتمندترین افراد قرار دارند.
عاکف میگوید: «اگر تصمیم بگیریم کشتی را رها کنیم سرنوشت افرادی که توان لازم برای بیرون رفتن را ندارند چه خواهد شد»؟ این یک نگرانی بسیار بزرگ است". او میگوید نمیتواند والدیناش را ترک کند.
برای «شاه علم خان» نیز باقی ماندن در هند نیز یک اصل است. از آنجا که او چندین سال به عنوان پزشک برای خدمات بهداشت ملی در بریتانیا کار کرد میتوانست به آن کشور مهاجرت کند، اما از دید او انجام این کار باعث پیروزی ملی گراهایی میشود که وی را «یک هندی واقعی» نمیدانند. او میگوید: «رفتن از هند مانند فرار است. من فرار نمیکنم. در نهایت، این کشور من است.»