دکتر حفیظ شریعتی
هزارههای بغلان در مرکز ولایت بغلان در شهر پلخمری، السوالی دوشی، دهنۀ غوری، خنجان، تالهوبرفک، خوستوفرینگ، گذرگاهنور، جلگه، برکه، دهصلاح، بنو، پلحصار، بغلانمرکزی و نهرین زندگی میکنند. در یک قرن اخیر بخشی از زمینهای آنان به ناقلان پشتون داده شدهاند.
از نظر ترکیب جمعیتی ولایت بغلان، هزارهها نزدیکبه شصتوپنج درصد باشندگان این ولایت را تشکیل میدهند تا جایی که ستون فقرات هزارههای اهلسنت را در افغانستان هزارههای بغلان و ولایت بادغیس تشکیل میدهد؛ یعنی در چهارده السوالی این ولایت هزاره زندگی میکنند.
هزارههای بغلان زبان گفتاری، لهجۀ ویژه و رسوم هزارهگیشان را به نیکویی حفظ کردهاند. ازاینرو، هزاره گفتن و دانستن در میان اینان راحتتر از هزارههای دیگر ولایات است. در ولایت بغلان هزارهها شامل طوایف: درهگی، ساکه، کوهگدای، گری، قوزی، گاوی، ساکایی، کهنه، نجات، یارمارخوجه، نورک، بیریم، دهمرده، خواجهاحمد، جویکنه، نیمان، دایمیرک، توقلق، محب، نوکر، چاکر، آتش، الغو، کرمعلی، قلندر، زیآشور، جُنگل، ایلبیکتن، ایریلی، پَیوَزی، زینظر، دالغان، آهنگر، قرلق، زیمحمود، زیدوست، ابَکَه، نیکپی، شیخعلی، چهلغوری، لرخوی، ایشخوجه، با سمیرا و... میشوند. بیشتر هزارههای ولایت بغلان پیروان طریقۀ اهلسنتاند و باقی آنان شیعۀ جعفری و اسماعیلیاند. هزارههای سنی بیشتر در السوالیهای خنجان، اندراب، گذرگاهنور، جلگه، برکه، دهنۀ غوری، دهصلاح، بنو، پلحصار، بغلانمرکزی، نهرین، دوشی، تالهوبرفک که شامل قریهها و قصبههای زیادیاند که از جمله به طور نمونه میتوان از: کرو، زارغه، نیکپی، دهوای، مرق، پاچمان، قریهمیان، درهگی، دامنه، درهخاهوش، خواجههجران، ترسک، خواجهتولیا، زرداسپان، توغانی، قونک، چکاپ، چهلغوری، قرهمد، کورو، دوستی، خواجهزید، بهغرای پایین و بالا و... نام برد.
هزارههای شیعه در مرکز ولایت بغلان در شهر پلخمری و السوالی دهنۀغوری ساکناند. هزارههای دهنۀغوری از طوایف هزارههای دایمیرک، علیجم، قهغی، نیمان، لرخوی، دهمرده، بهبود، گاوی و قرلاند.
ناگفته نماند که از قدیم به این طرف در ولایت بغلان و مربوطات آن مردمان ترکتبار زندگی میکردهاند: «مردمان خوستوفرینگ نهرین، دهنۀ غوری، دوشی، اندراب، فرخار که سابقۀ آنها با اسناد زیاد به تورکهای توکیو میرسند.
گوناریارینگ نیز در اثر تحقیقاتیاش موجودیت هزارههای ترکتبار را در اندراب تأیید کرده است و نوشته است که: «دو قبیلۀ هزاره به نامهای «قرغهلی»(این طایفه در اندراب «qurghuli» تلفظ میشود) و «قوزی» که هردو نام تورکیاند در منطقه سکونت دارند.» که اینان نه ترک به معنای امروزی بلکه هزارهاند.
و هزارههای السوالی خوستوفرینگ که از مربوطات ولایت بغلاناند، تا کنون زبان مادریشان را حفظ کردهاند و همه به ترکی قدیم ختایی تکلم میکنند. امروزه این مردم نه تنها که ترکی حرف نمیزنند که نمیفهمند. اینان هزارهاند؛ چون چهرۀ زرد آسیایمیانه داشتهاند، توسط محققان ترک خوانده شدهاند.
ولایت بغلان، بر بنیاد گذشتۀ تاریخیاش، مسکن و مأوای هزارهها بوده است و به همین لحاظ شهر پلخمری نام تاریخی و قدیمیاش «ساکایکنت»؛ یعنی شهر ساکاییها است. از ساکنان قدیم ساکاییکنت، اقوام ساکایی و قوزیاند. همین اکنون قوم ساکایی در شهر پلخمری و در مربوطات ولایت بغلان با هزارههای گاوی و سایر طوایف هزاره زندگی میکنند که ساککند (ساکاییکنت)، به مرور زمان تبدیل به «سکلکند» شده است. اکنون طایفۀ ساکایی در السوالی بنو و نهرین باقیاند که قریۀشان به نام ساکه یاد میشود. به همین دلیل جغرافینویسان مسلمان در حدودالعالم، مسالک و ممالک و البلدان از آن به «سکلکند» یادکردهاند و آن را یکی از شهرهای مهم بلخ نوشتهاند. شهرهای بسیاری، از جمله: خلم، تخارستان، سمنگان، سکلکند، بغلان، لوالج، طایقان [تالقان]، بامیان و... را از نواحی و اطراف شهر بلخ به شمار آوردهاند.
اما محمد مقدسی «سکلکند» را از جمله شهرهای مهم تخارستان ذکر کرده است «مهمترین شهرهای تخارستان شهرهای خُلْم، سمنگان، بغلان، سکلکند، وروالیز، آرهَن، راوَن، سکمیشت، روب [روی]، سرای عاصم، خَشت و اندراب بود و شهر طالقان (تایقان) که به اندازۀ شهر بلخ وسعت داشت، بزرگترین شهر و مرکز تخارستان به شمار میرفت.»
در متون اوستا از اقوام «کاوی» و «کرپان» به مثابه قوم غیر سفیدپوست نیز یاد شده است. در گاتها، رهبران مذهبی به نامهای کرپه (کرپن) و اوسیج و گاوی امیر کاهن و رئیس جامعه نامیده شدهاند. علاوه بر دین مزدیسنا که دین زرتشتی بود، دین دیگری در مقابل دین زرتشتی، دین مردمان بومی بود که در اوستا، از آن به «دیوسنا» یاد شده است؛ یعنی دین دیوها. عناوین پیشوایان دین دیوها یا «دیوسنا» را «کرپنها» یا «کاویها» یادکردهاند که اتفاقاً قهرمانان دین زرتشت در دعاهای خود همیشه پیروزی بر پیشوایان دین دیوها (مردمان بومی) «دیوسنا» (کرپنها یا گاویها) تقاضا داشتند. امروز بقایای «گاویها» در غوربند و شمال هندوکش به نام «گاوی» شهرت یافتهاند: هنری والتر بیلیو در کتاب «پژوهشی دربارۀ اِتنوگرافییا تبارشناسی افغانستان» نیز موجودیت قوم کاوی یا گاوی را در این ساحه تأیید کرده است: «گاوی، باشندۀ غوربند و هندوکش در شرق هزاره شیخعلی و مسلمان سنیاند و حدود دو هزار فامیلاند. آنها نمایاندۀ گوی «تاریخ هونها» بودهاند و شاید به این مناطق در زمان گیوگین همقبیلۀ ایشان آمده باشند.»
یک شاخه از قوم گاویها اکنون در مناطق بغلان مرکزی به نام هزارههای «چولغوری»، زندگی میکند. بخش دیگری از هزارههای گاوی طایفۀ «ابَکَه/اَبَکا» است که بیشتر در اندراب، نهرین و خوستوفرینگ زندگی میکنند. ساکاییها هم در مناطق اندراب، نهرین و خوست زندگی میکنند. طایفۀ دایمیرک در مناطق دهنۀغوری و کوشک رباطک با هزارههای سیغانچی و سایر طوایف هزاره زندگی میکنند. همچنین در مناطق قرهسای بالا و پایین و دشت رباطک نیز هزارههای نیمان، تاتاری و هزارههای مناطق مرکزی که در دوران هجوم عبدالرحمان از مناطق مرکزی به این ساحه آمدهاند، زندگی میکنند. در دندغوری که پشتونهای ناقل زندگی میکنند، اکثر کشاورزان این ساحه را نیز هزارهها تشکیل میدهند که نسل پس از نسل، پس از آنکه زمینهای آنان را مانند ارزگان به پشتونهای ناقل دادهاند، به عنوان دهقان و کارگر در زمینهای آباییشان کار میکنند.
بیشتر از نودوپنج درصد جمعیت السوالی دهنۀغوری را هزارهها، از آن جمله، هزارههای قَغَی، گاوی، دایمیرک، دایمیرداد، نیمان و... تشکیل میدهند. همین طور هزارهها در درۀ جنگآغلی، بگلاو، دشتک و... زندگی میکنند. هزارههای کرمعلی، کوهگدای یا اوکتای و کمی هم نیمان در منطقۀ درۀ لرخاب السوالی دوشی زندگی دارند و در منطقۀ دوشی بیشتر هزارههای گاوی زندگی میکنند. در مناطق کندهسنگ و زارغه نیز هزارههای گاوی و سپس تا مناطق تالهوبرفک هزارههای مربوط قوم نیکپی زندگی میکنند که بعضیها نیکپیها را منسوب به نپکیشاهان میدانند. در درۀ اشرف، درۀ پژمان، درۀ مرخ، درۀ نور، درۀ هاجر و... هزارههای کرمعلی، بابهتول و علیجم زندگی میکنند که بیشتر متعلق به هزارۀ کرمعلیاند.
از پل دوشی به طرف اندراب، در مسیر راه دوشی تا خنجان، هزارههای گاوی در قریههای چقمقشیخ ،دهنقول، کوکبری، اغورسنگ، خواجهزید، دوستی، کورو، زندگی میکنند. طوایف هزارههای خنجان شامل قوزی، علیبیکتن، دولغان، پارسایی، دهله، ابکه، تولی، گَرَی، کوهگدای و... هستند؛ اما تمام هزارههای منطقۀ خوجهزید متعلق به قوم گاویاند. از درۀ خوجهزید تا منطقۀ کُورُو هزارههای متعلق به قوم دوستی از طایفۀ گاوی که از درۀ هزارۀ پنجشیر به این منطقه مهاجر شدهاند، زندگی میکنند که همه سنی مذهباند. در خود کورو، طوایف «دوستی» و «گاوی» زندگی میکنند. در درۀ اُولیان همه هزارههایی زندگی میکنند که متعلق به طایفۀ «لرغانی»اند که اصلیت آنها از درۀ سرخوپارسا است. قوم بزرگ دیگری از هزارهها در همین منطقه زندگی میکنند که از طایفۀ ایل بیگتن مشهور به علیبیگتن هستند. ایل بیگتن دوازده طایفه شامل اِیرایلی، بیرایلی، گیرایلی، جیرایلی و... بودهاند که طایفۀ جیرایلی اکنون در درۀ هزارۀ پنجشیر مسکوناند؛ اما یک اقلیت کمشمار از پشتونها در اینجا زندگی میکنند که به زبان و لهجۀ هزارهگی صحبت میکنند، که آنان نیز هزارهاند و در اثر تبعیض و ستم قومی و مذهبی پشتون شدهاند.
بیرون از ساحۀ خنجان، به طرف اندراب، تا منطقهٔ باژغَر یا باجگاه، همه هزارهنشیناند و از قوم «قوزی»اند. گذشته از باژغر وقتی وارد اندراب میشویم در منطقۀ «خشکدره» یا خوشدره همه هزارههای متعلق به قوم اَبَکَه زیست دارند. در اندراب درمجموع هزارههای اَبَکَه، سوکَه، ساکایی، چاچَه، هزارهٔ لاچین، هزارهٔ تولِی، هزارههای درهگی [هزارههای درۀ پنجشیر]، هزارۀ دهله و... به سر میبرند. هزارۀ «دهله» متعلق به هزارههای دهلۀ پشتۀ قندهار است و این طایفه از مقتدرترین طوایف قوم هزاره در اندراب است. هزارههای اندراب بعد از باجگاه به سه السوالی بَنو، پلحصار و دهصلاح مسکونند که بیشترین هزارههای آبهکه در السوالی بنوی اندراب هستند و دو السوالی دیگر از دیگر طوایفند. اکثر قریب به اتفاق ساکنان مناطق بالادوری، پوزهایشان، بغلان مرکزی، درۀ کرکر، فابریکۀ قند، علاءالدین، شهر کهنۀ بغلان، درۀ حسنتال، تَبَقان، شیخجلال، درۀ گَز، ارهکش نهرین، مرکز نهرین، که در اصل نارین است، در السوالی جلگه، هزارهاند. در السوالی بورکه نیز چندین قریۀ بزرگ هزارهنشین موجودند و مشهورترین آنها قریۀ سایهزاره است که در درۀ «فلول» موقعیت دارد که گنجینۀ طلایی مشهور باستانی تپۀفلول از همان قریۀ سایهزاره به دست آمده است.
از سایهزاره راهی به طرف خوستوفرینگ رفته است و در امتداد راه، همه هزارهها زندگی میکنند. هفتاد درصد ساکنان خوستوفرینگ را هزارهها، به ویژه هزارههای متعلق به طایفۀ تولِی و گاوی، تشکیل میدهند. در درۀ سوچی نیز هزارههای درهگی، جلگه، مُوشکَه و زیزنده زندگی میکنند. ناگفته نماند که هزارههای تولی در اکثر مناطق شمال هندوکش پراکندهاند. مغرورترین و قدرتمندترین هزارههای خوستوفرینگ و حتا گذرگاه نور، همین قبیله تولیاند که بزرگانی چون ارباب رستم و وکیل غفار از همین هزارههای تولیاند. هزارههای تولی نیز به دو طایفۀ بزرگ به نامهای «زیبای» و «شادیخان» تقسیم شدهاند. در اندراب، نارین و درۀ کیان نیز هزارههای تولی وجود دارند که همین هزارههای تولی با کشتن یک تن از اجداد سید کیان به نام سید اسکار مجبور میشوند درۀ کیان را به عنوان خونبها به اجداد سید کیان داده و خود متواری شوند.
هزارههای دایمیرک که بیشتر شامل طوایف قوزی، دهمرده، خوجهاحمد و ساکه در نهرین، طوایف خردی و ختای حدود ده هزار خانوار در السوالی دهنۀ غوری قلندر و گردی در السوالی جلگه، قوزی و ساکه در اندراب و از تمام طوایف دایمیرک حدود ده هزار خانواده در پلخمری زیست دارند. دایمیرکها یکی از طوایف مقتدر و با نفوس هزارهها در بغلاناند.
در السوالی برکۀ قریۀ شرشر سایهزاره، گندمچشمه غندکی نیز بیش از سه هزار خانۀ هزاره وجود دارند که فرهنگ، گویش هزارهگی و آداب و رسوم پدریشان را فراموش نکردهاند، که متعلق به هزارۀ گاویاند.