درسال ۲۰۱۱ وقتی تظاهرات هاوگروهای شورشی درلیبی ازطرف غرب تقویت می شدند، برآن شدم که اخباروتحولات لیبی رادرمطبوعات آلمانی وانگلیسی زبان دنبال نمایم. رفت وآمدپسرقذافی السیف القذافی به اروپا که دردانشگاه وین درس خوانده بوده است، هم چنین یکی ازکارمندان سفارت لیبی که دردانشگاه وین بامن همکلاس بود من رابیش ازپیش کنجکاونمودند که به صورت غیرتخصصی اخبارلیبی راتعقیب نمایم. این نوشته هرچند تاریخ مصرفش گذشته وقذافی دیگر وجود ندارد،
ولی هنوزبه گمانم حاوی نکاتی است که وضعیت کشورهای عربی رادرحال که داعش ظهورکرده است را توضیح می دهد.
باتحولات اخیردرکشورهای عرب فازی جدید درتاریخ منطقه وکشورهای اسلامی گشوده شده است. فشارهای اقتصادی، نفوذ شبکه های اجتماعی فرامرزی درفضای خانواده هاواجتماع ازیک سو، بی کفایتی وخودکامگی حکام عرب درجهان مدرن امروزی ازسوی دیگر، تفکرواندیشه دموکراسی خواهی رابیش ازپیش دربین توده های مردم دامن زده است. هرچند که باگذشت چندین قرن ازتاریخ دموکراسی هنوزتعریف وبرداشت مشخص ازاین مقوله درحوزه تفکراسلامی وجودندارد. بهرحال دست یافتن ونیل به آزادی های فردی واجتماعی بدون خشونت وخون ریزی، فلسفه اصلی دموکراسی بوده وهست. این محصول که اصولاً پدیده ای غربی است دررفتارهای اجتماعی درغرب نهادینه وتبدیل به یک سیستم پایداروارگانیگ شده است. رفتارنرم وعاری ازخشونت برای نیل به آرمان های سیاسی ومدنی خصلت مهم این سیستم است که، همه طبقه های اجتماعی درآن سهم می گیرند. ایستادن درچراغ عابرپیاده تااحقاق حق دردعاوی کلان دریک دادگاه عادلانه وبی طرف همه حکایت ازرفتارنرم اجتماعی دارد که دموکراسی به مردم ارزانی کرده است. سخن ازاین نیست که دموکراسی مدینه فاضله رادرغرب پدید آورده است. آنچه به اهمیت موضوع می افزاید این است که، تعامل کشورهای مسلمان وخصوصاعرب بااین پدیده چیست؟ پدیده ای که تاهنوزبدیل نداشته وباآمدن انترنت وشبکه های اجتماعی این سیستم خصلت هاوارزش های خودرراهرروزجهانی ترمی کند. موج ازخیزیش هایی اجتماعی درکشوهای عرب که به دنبال دموکراسی هستند قدعلم نموده وآب درخرگه حکم رانانی انداخته که سالهاست در رگ وپودمردم تاردوانده اند.
تحولات اخیر نکات مهم اجتماعی وسیاسی منطقه رابرملا می کند. نخست آن که دموکراسی موج بالنده وسونامیی است که خواه ناخواه دامن گیرکشورهای اسلامی شده است. ثانیاً جای شگفت است که حاکمانی مثل قذافی که به طورطبیعی عمرشان به پایان خود رسیده است حاضر نیست بپذیرد که طوفان دموکراسی حال تپه های شنی صحراراجابه جا می کند. نکته سوم که بیش ازهرچیز قابل توجه است شورش هایی است که امروزه درلیبی ازروش های غیرمدنی وغیردموکراتیک تبعیت می کند. مصرنمونمه خوبی بود وهست برای تغییریک نظام کهنه وپوسیده. مردم لیبی ازروش قانومند وانسانمدارمی بایست برای تغییرنظامی دیکتاتوری صحرایی قدعلم می کرد. تظاهرات هاواعتصاب های مداوم ومتمد می توانست الگوی دیگری ازپیروزی رادرجهان عرب رقم بزند وحمایت های جهانی راباخودکند که متأسفانه چنین نشد. حمایت های غرب ازشورش های نظامی که منجر به خونریزی هرچه بیشترشد راه هرگونه گفتگو رابست. سیف الاسلام فرزندقذافی تحصیل کرده اتریش که رفت وآمد ورفاقت هایی زیادی درغرب دارد می توانست نقش متقاعد کننده دربراندازی حکومت دیکتاتوری پدرش ایفاکند. چنانچه خود درمصاحبه ای به تغییرحکومت کهنه پدرش اذعان می کند. حالاتیرازکمان رهاشده است. آمریکاوحامیان غربیش به گزینه نظامی شبیه افغانستان ویاعراق دراند تصمیم می گیرند. سه گزینه فعلاً روی دست هست:
1) یگان های ویژه آمریکایی دوشادوش شورشیان علیه قذافی خواهندجنگید. طبق طرح های که توسط آمریکااتخاذ شده دراین صورت رژیم قذافی به زودی سرنگون خواهدشد.
2) جت های آمریکایی تمام امکانات مواصلاتی راتخریب نموده وازبین خواهند برد. که دراین صورت سیستم ارتباطی ارتش ازهم خواهد پاشید. وعملیات های نظامی عملاًخنثی خواهدشد.
3) آخرین گزینه این است که آمریکابکوشد شورشیان راازنظرنظامی حمایت کند.
سیف الاسلام درمقابل تهدید کرده است که براندازی حکومت پدرش بحران انسانی رابه دنبال خواهدداشد واروپایی هاپناهندگان وتروریست هارابایددر دروازه های شان استقبال کنند.
حال هزینه خسارت هایی که دارد به بارمی آیدوبه بارخواهد آمد به دوش کدام کشورخواهدبود سوالی است که پاسخ آن تاحدودی مشخص است. سرمایه های دولت لیبی دربانک های غربی پیش ازپیش بسته شده ویابسته خواهدشد. وازاین سرمایه هابرای براندازی رژیم قذافی بناست هزینه شود. تنها دربانک های اتریش 30 میلیاردیورموجوداست. علاوه ویلاها ومراکزکه سیف الاسلام درگوشه گوشه اتریش هزینه کرده است. باتوجه به همه فشارها وتحریم هایی که تابحال بررژیم قذافی اعمال شده است. کشورهای غربی چنان به منابع طبیعی منطقه وخاورمیانه وابسته است که درهرشرایط نمی توانند ازآن صرف نظرکنند. کشوراتریش اعلام کرده است که خرید نفت راازلیبی متوقف نخواهدکر. بدیهی است که چنین معامله هایی عمریک رژیم خودکامه رادرازترخواهدکردوحل معضله راپیچیده تر.
چراآمریکابامتحدان غربیش می خواهند دموکراسی خونین رابه کشورهای عربی خصوصاً لیبی تحمیل کنند؟
باروی کارآمدن بارک اوباما وباخروج نیروهای آمریکایی ازعراق وافغانستان آمریکا درصدد آزمایش وتجربه کردن سیاست جدیدی است که اوبامامسؤل اجرای آن است. این سیاست که ازآن به «پالیسی جدیدوجامعNew Comprehensive Policy« یادمی شود، دربردارنده سیاست هایی است که:
· کشتن شدن آمریکایی هاوغربی هابه حد اقل وصفرتنزل نماید
· استفاده ازحد اقل سرمایه های آمریکاوغرب، چنانچه اوبامادرسخنرانی خود درآسترالیابه این نکته اشاره می کند(Spending no Treasure and Blood)
· استفاده حداکثرازپتانسیل های موجود درمنطقه به منظوردست یابی به منافع آمریکا وغرب. این پتانسیل هاراخلاصه می توان چنین برشمرد: تقویت روند دموکراسی خواهی درکشورهای اسلامی، تقویت واستفاده ازنیروهای جوان وتحصیل کرده به منظورایجادشورش وبرآندازی سیستم های که برضدمنافع آمریکا وغرب است. استفاده ازاختلافات مذهبی وقبیله ای برای دست یابی به منافع اقتصادی وسیاسی، تقویت تنش های منطقه ای.
· گسترش استفاده ازهواپیاماهای بدون سرنشین به منظوردستیابی به اطلاعات وکوبیدن اهداف های نظامی
· استفاده ازناوهای نظامی ونیروی هوایی مستقردرآب ها
· مسلح کردن نیروهای شورشی
چراقذافی کشورهای غربی خصوصاً آمریکاوفرانسه برآن داشت که آمریکاروی کردجدید خود درمنطقه خاورمیانه راازلیبی شروع کند؟
میانه دولت قذافی باآمریکاهمیشه پرتنش بوده است. قذافی وقتی صنعت نفت لیبی راملی اعلام کردآمریکاکارمندان وسفیر خود ازتریپولی رابه آمریکافراخواند. آمریکادرماه دسامبر۱۹۷۹درپی بمب گذاری سفارت آمریکادولت لیبی راتروریست خواند ومقصردانست. به هرحال ازآن مدت تاحال قذافی مدام زیرفشاروتحریم های سنگین آمریکاقراداشته تااین که این دولت ازسال ۲۰۰۳ ببعد به خواست سازمان ملل وآمریکاتن داده وتمامی فعالیت های اتمی خود راکه اهداف نظامی داشت رامتوفق وکلاً برچید. لیبی دراین میان باداشتن مرغوب ترین نفت جهان که بیشتر سوخت هواپیماهای غربی راتأمین می کند کوشش نمود که دوستانی دراروپادست وپاکند. سارکوزی رادرانتخابات فرانسه کمک نمود. ایتالیادرجایگاه محبوب ترین کشوربرای قذافی قرارگرفت، تاجایی که قذافی به ماه رویان فاحشه خانه ایتالیاقرآن هدیه نمود. اماتمااین هاسرانجام به این جاختم شده است که فرانسه همین دولت سارکوزی بناست چهارتًن اسلحه به کوه های لیبی برای شورشی هافرواندازد. آمریکاسعی می کندکه قذافی رامثل یک موش به دام اندازد.
تمام این قضایاازآن جاشروع می شود وقتی فرانسه قرداد های کلان اقتصادی به منظوربهره برادری صنعت نفت لیبی و سرک سازی وساختمان را باقذافی منعقد می کند. درپی این قراداد کارشناسان فرانسوی به لیبی اعزام می شوند تاتطبیق پروژه های قراردادی رابررسی نمایند. برخلاف انتظار، این کارشناسان متوجه می شوند که قذافی پروژه های کلان صنعت نفت لیبی رابه چینی هاواگذارنموده است وکارگران چینی همه جامشغولند ونقطه های کلیدی دراختیارآن هاست. کارشناسان فرانسوی فوراً بااین خبربه فرانسه برمی گردند وبه دنبال آن، آنچه قراین وشواهد نشان می دهد قذافی متقاعد نمی شود که تمام پروژه هارابه غرب واگذارنماید. بااین وضع آمریکاوغرب خصوصاً فرانسه گزینه دوم وسوم (بمباران نقاط نظامی، استراتژیک ومسلح کردن شورشیان) رابهترین وسیله برای متقاعد کردن قذافی می داند. چانه زنی های غرب وآمریکابرای انتخاب بهترین گزینه هرروز درمطبوعات منعکس می شود. هرچه باشد قذافی به دست خودزمینه اعمال سیاست های جدیدآمریکارادرمنطقه رانموده است. وباید دید که سرنوشت این مردعباپوش وخیمه نشین صحرابه کجامی انجامد.
سرنوشت قذافی به هرحال دیریازود رقم خواهدخورد. آنچه درهاله ابهام است نه تنها سرنوشت مردم لیبی است بلکه کشورهای اسلامی خصوصاً کشورهای عرب است که، سال هایی متمادی درانتخاب یک سیستم دموکراتیک مبتنی به آرای مردم که رفاه جامعه رابه دنبال داشته باشد وسیستم اسلامی که بتواند آزادی های فردی ومدنی رابامعیاربین المللی تأمین کند سرگردانند.
توسط جمعه رضایی