دکتر حفیظ شریعتی
هزارههای شمالی در مناطق غازه، کاریز میر، کلکان، دهمسکین، استالیف، چاریکار، بگرام، دههزاره و کمی پایینتر تا کاپیسا، گلبهار و جبلالسراج بهطور پراکنده زندگی میکنند. همین طور از جبلالسراج آن طرف دریا، دشت هوفیان تا دوراهی بگرامی مردم هزاره از طایفۀ کوهگدای زندگی میکنند که بزرگ آنان در عهد ظاهرشاه فرقهمشر نورمحمد کوهگدای بوده است. در بگرام قریۀ شاکا یا چاکا (تغییریافتۀ ساکا) از همین مردماند.
هزارههای ولایت پروان
در ولایت پروان، هزارهها در السوالیهای شیخعلی، سرخوپارسا، غوربند و جبلسراج به صورت گسترده زندگی میکنند.
هزارههای کاپیسا و السوالی بگرام
در عبداللهبرج و پشتۀ هزاره، در ساحۀ صیاد محل تلاقی رودخانههای پنجشیر، غوربند و شتل، هزارهها زندگی میکنند که از نیاکان هزارههای پروان و کاپیسا و از بازماندگان کوشانیاناند. موجودیت هزارههای کاپیسا را استاد یزدانی به نقل از کتاب تزک بابری «بابرنامه» و هم از کتاب «آیین اکبری» چنین آورده است: «ظهیرالدینمحمد بابر که سالهای متوالی مقر حکومتش شهر کابل بوده است، در قسمتِ معرفی بلوکاتِ کابل و نیز ابوالفضل دکنی در «آیینِ اکبری»، منطقه «بَدراو» را که در جنبِ «اَلَهسای» در ولایتِ کاپیسای امروزی بوده است، مسکن اقوام هزاره دانستهاند.»
بر بنیاد اسناد تاریخی، هزارهها از صدها سال پیش از عبدالرحمان در ولایت کاپیسا و پروان میزیستهاند. بایزید بیات نیز در کتاب «تذکرۀ همایون و اکبر» از موجودیت هزارهها در شمال کابل چنین گزارش کرده است: «از مردم اعیان در آن جماعه سردار بیگ ولد قرجه و ابراهیم ایشکآغا و خواجه قاسم بیوتات و مستعلی قورچی و امامقلی قورچی و جمعی دیگر بودند و امامقلی و ابراهیم زخمها داشتند و هزارهها هم سر راه گرفته، جمعی دیگر از این مردم زخمی شده، اسپ و یراق را هزارهها گرفتند و روز دیگر چندی از این جماعه پیاده به استالف رسیدند.»
در السوالی بگرام از مربوطات ولایت پروان، شمار زیادی از هزارهها از زمانههای قدیم تا کنون در قریههای دهمسکین و دههزاره، ترکمان، قلعۀ بلند، قلعۀ بخشیخیل، نوده، قلعۀ صفر، جعفرخیل، صورتخیل، چیگل و... زندگی میکنند. از بزرگان مشهور هزارههای بگرام، دریاخان، نایب محمدحسن خان، پهلوان کریم، میرزا علی آباخان و... هستند.
شالی نام طایفۀ قدیم واز بازماندۀ یفتلی معروف است، آنچه را که قراین واضح میسازد، طایفۀ شالی نه تنها در ارزگان میزیسته است؛ بلکه در درۀ تگابونجراب و کاپیسا نیز زندگی داشته است و روزگاری مناطق مذکور بهنام شالی (حال شمالی) معروف بوده است و چون کاپیسا مرکز سیاسی زاولیها نیز بوده است، امکان دارد قرابتی بین شالی پروان و ارزگان وجود داشته باشد. در حملات سنگین امیر عبدالرحمان خان مناطق و قبایل زیادی نابود شدند و از دست هزارهها خارج شدند و به اقوام دیگر سپرده شدند که شالی نیز جزء همین جابهجایی است.
هزارههای السوالی سرخوپارسا، شیخعلی و درۀ لیج السوالی سیاگرد
هزارههای دایکلان در السوالیهای سرخوپارسا، شیخعلی و السوالی غوربند ولایت پروان و السوالیهای دوشی، تالهوبرفک ولایت بغلان و السوالی حصۀ دوم پنجشیر، درۀ هزارۀ ولایت پنجشیر بودوباش دارند.
در غرب ولایت پروان و شمال شرق هزارستان در السوالی لولنج دو درۀ بزرگ به نام «درۀسرخ» و «درۀ پارسا» وجود دارد، که دارای درههای فرعی به نامهای «درۀ وند» و «درۀ قتندر»اند. باشندگان این درهها همه هزارهاند و جمعیتشان نزدیکبه چهل هزار نفر میرسند. مذهب آنان اهلسنت است و تمام آداب و رسوم هزارهگی را حفظ کردهاند و بر آن شیوه زندگی میکنند. زنان و دختران آنان لباس هزارهگی میپوشند، دوبیتی هزارهگی میسرایند، دیدو و بلبی میخوانند و هیچ فرقی با دیگر هزارهها در افغانستان ندارند.
السوالی سرخوپارسا در جنوب غربی ولایت پروان واقع شده است که یکی از سرسبزترین السوالیهای این ولایت است. مرکز آن درۀ لولنج است. درههای سرخ و ترکمن از درههای مهم این السوالیاند. درۀ پارسا درازترین درۀ این السوالی است که از منطقۀ گرمک چشمه درۀ چهارده السوالی غوربند شروع میشود. چیلان در آغاز درۀ پارسا پشتوننشین است که مربوط السوالی سیاگرد است و پایان درۀ پارسا به السوالیهای شکردره و گلدرۀ ولایت کابل میرسد.
سطح سواد در السوالی سرخوپارسا نزدیکبه چهلوپنج درصد است که درۀ سرخ نسبت به درۀ پارسا باسوادانی بیشتری دارد. درۀ ترکمن این السوالی شیعهنشین و باشندگان سرخوپارسا از هزارههای اهلسنتاند که به گویش هزارهگی سخن میگویند و تمام آداب و رسوم هزارهگیشان را حفظ کردهاند.
در زمان حکومت حبیبالله کلکانی، مردم سرخوپارسا از ایشان حمایت کردند و در نتیجه توسط مردم درۀ ترکمن و دیگر هزارههایی که از بامیان و بهسود به طرفداری امانالله خان آمده بودند، شکست خوردند و عقب نشستند. در زمان جهاد مردم افغانستان مردمان این دره به مدیریت شهید اکرام خان قوماندان جبههای غوربند و سارنوال عبدالرؤف و دیگر یاران آنان، مردم هژده درۀ غوربند زندگی آرامی داشتند و مکاتب و مدارس باز بودند و مردم در امنیت کامل به سر میبردند. شهید قوماندان اکرام یکی از مردان شجاع، رزمنده و کاردان درۀ پارسا بود که در اواخر سال 1359 خورشیدی در یک درگیری با قوای روسی در درۀ سالنگ همراه نه تن دیگر به شهادت رسید. مردم سرخوپارسا در گرفتن السوالی لولنج و فتح چهارده غوربند سهم فعال داشتند. در فتح چهارده، قوماندان اکرام با گروه توحید درۀ ترکمن همکاری نزدیک داشت.
قریههای خواجه پارسای ابدال، رحمان قول بالا، پایین هاشم و وند از قریههای پارسا هستند و درۀ سرخ دارای قریههای دولتخانی، علیخانی، خدیر شیرک و اللهداد است که هرکدام دارای قریههای کوچکتر با مرکزیت السوالی سرخوپارسا است. السوالی سرخوپارسا دارای آب و هوای بهنسبت معتدل است، زمینهای کشاورزی و باغهای میوه در آن فراوانند و کفایت مردم این السوالی را میکنند.
طوایف ساکن درۀ پارسا خواجه رحمان قول، بابه تول و ابدالاند و در درۀ سرخ طوایف پیوند، پیر سلطان، فاضل پیر، قولی بابه و تول زندگی میکنند.
در السوالی سرخوپارسا طایفههای خدیر، اللهداد، شیرک، دولتخوانی، علیخوانی، قوتندر، سرخ، رحمانقلی، ابدال، لطفالله، فقیرالله، پاینده، زیعطا، شخه، بابهتول، مخفی، شاد محمد، منصور بیگ زندگی میکنند.
پایاورکی، سراورکی، گنبد، دیار، پلسنگی، شینیه، بابهقول، قلندر، وند، میانهده، دهن خربید، پایکوتل، قلعۀ پادشاهی، قلعۀ ساقی و... از قریههاییاند که در آن هزارههای سرخوپارسایی زندگی میکنند.
جمعیت درۀ سرخوپارسا را چهل هزار تن ذکر کردهاند و هر دو دره را بیش از پانزده هزار خانواده خواندهاند و قوم خواجهپارسا را نزدیکبه هزاردوصد خانواده شمرده شدهاند.