داکتر محمد امین احمدی، استاد و رئیس دانشگاه ابن سینا


ديروز در دانشگاه ابن سينا شاهد رونمايي از جلد اول دانشنامه هزاره بوديم و اين جانب نيز از سخنرانان اين نشست بودم و نقطه نظرات خود را در باب اين رويداد فرخنده و نيك در چهار نكته خلاصه كردم كه اينك در اين صفحه در معرض ديد و نظر دوستان خود قرار مي دهم.
اول. ضرورت و فايده تدوين اين دانشنامه:


به باور اين جانب ، اين دانشنامه مي توانداطلاعات قوم شناسانه و مردم شناسانه را در مورد هزاره ها از نابودي نجات دهد. بسياري از آداب و رسوم كهن با تغيير سريع جامعه هزاره ، دارند منسوخ مي شوند و برخي از مناطق هزاره نشين كه سالها پيش تخليه شده اند و يا در سالهاي اخير - براي مثال ناوه باغچار- تخليه شده اند ، به مرور زمان اطلاعات موجود در مورد آنها به سرعت نابود مي شوند. پس ما با مجموعه اي از اطلاعات در معرض نابودي رو به رو هستيم كه اين دانشنامه مي تواند ، آن ها را نجات دهد.

جمع آوري اطلاعات دقيق از تاريخ ، جغرافيا، فرهنگ و در يك كلام كليه معلومات مربوط و متعلق به هزاره ها ، براي تحقيقات مردم شناسانه و ق

وم شناسانه ، نه تنها كه مفيد بلكه لازم ، به حساب مي آيد.
به برداشت بنده اين اطلاعات و تحقيقات مردم شناسانه به انسان شناسي كه رشته انتزاعي تَر و فلسفي تَر است كمك شايان مي كندمخصوصا شناخت دقيق فرهنگ هاي بومي و اصيل كه جهانگرايي عصر مدرن آن را شديدا دستخوش تغيير نكرده باشد.
اين دانشنامه مي تواند زمينه و ابزار شناخت دقيق را از جامعه هزاره را فراهم كند.
اين دانشنامه گامي مهم در راستاي افغانستان شناسي به حساب مي آيد چون افزون بر اين كه تاريخ ، جغرافيا و فرهنگ مردم هزاره در عمق فرهنگ، تاريخ و جغرافياي افغانستان قرار دارد،( براي مثال مطالعه زاولستان و زمينداور به عنوان بخشي از تاريخ و جغرافياي هزاره، ما را به عمق تاريخ اين سرزمين مي برد) زيست بوم فرهنگي و جغرافيايي هزاره ها بريده و منقطع از ساير اقوام كشور نبوده و پوشش مطالعاتي آن وسيع و گسترده خواهد بود.
٢. ميزان موفقيت:
اين دانشنامه به لحاظ رعايت روش علمي ،( براي مثال پرهيز از ارزش داوري سياسي ، قومي و مذهبي ) و رعايت معيارها و فنون دانشنامه نويسي ( از قبيل شيوه إرجاع به مناب و آوانگاري واژه ها ، اماكن و اعلام هزارگي كه بسيار سخت و دشوار است) و جامعيت و شمول موفق بوده است
٣. نواقص:
دانشنامه نويسي در مورد هزاره ها به دليل فقدان آمار دقيق در كشور و به دليل كمبود منابع و به دليل نبود بودجه كافي براي اجراي تحقيق و بررسي نوشته ها در چند مرحله ، خالي از عيب و ايراد نخواهد بود كه با نقد منصفانه در چاپ هاي بعدي اصلاح خواهند شد.
به باور اين جانب اين نواقص را مي توان در چند محور خلاصه كرد:
ضعف در تحليل داده ها: براي مثال در مقاله ارزگان، اطلاعات متناقض و نا همخوان به نظر مي رسند، كه از رهگذر تحليل بيشتر در ذهن نويسنده مي توانست يكدست تَر و منسجمتر و معقول تَر ظاهر گردد. البته همه مقالات محكوم به اين حكم كلي نيست.
اتكا به معلومات كتابخانه اي: در مورد برخي از چهره هاي نسبتا مشهور براي مثال ملامحمد أفضل ارزگاني مشهور به مولوي ( البته در ميان مردم ارزگان) به معلومات كتابخانه اي اتكا شده و به جمع آوري معلومات از طريق مصاحبه محلي اقدام نشده و اين خود سبب شده كه در مورد زندگي اين اشخاص اطلاعات نادرست و ناقص درج دانشنامه شود و ضمنا اطلاعات بسيار ارزشمند در مورد اين اشخاص از خطر نابودي نجات نيابند.
فقدان معيار دقيق براي طبقه بندي قريه ها و كتاب ها و فقدان معيار دقيق براي گزينش اشخاص:
در اين خصوص اول بايد معيار گزينش دقيق تعريف شود و ثانيا روشي قابل آزمون براي تطبيق آن ها تعريف شود. اگر اين كار صورت نگيرد، اگر همين وضعيت كه در اين مجلد مي بينيم ادامه يابد، به مراتب بيش از ١٢ جلد خواهد شد و ضمنا اسباب اعتراض و نارضياتي را فراهم خواهد كرد.
٤. مشكلات:
دانشنامه نويسي بر حسب معمول به بودجه و تشكيل رسمي كلان دولتي و دانشگاهي نياز دارد، و بنياد دانشنامه هزاره از چهره هاي فرهيخته و دلسوز تشكيل شده اما از بودجه لازم براي اجراي تحقيقات ، برخوردار نمي باشد، لذا بسياري از نواقص پيش گفته هم از دست خالي اين فرزانگان ، ناشي مي شود، اگر خواسته باشيم اين طرح با موفقيت به سر انجام برسد، همه به نحوي كمك كنيم. ساير سخنرانان نكاتي آموزنده و قابل تأمل بيان فرمودند ، به دليل اجتناب از طولاني شدن اين نوشته از گزارش آن ها صرف نظر مي كنيم.