عیب_مَی_جمله_چو_گفتی_هنرش_نیز_بگو.
محمدحسین فیاض
پس از حدود یک ماه، نقد و زیر سؤال بردن دانشنامه هزاره توسط منتقدان در فضاهای مختلف، مجال آن فرا رسیده که در بارۀ مزیتهای این کتاب پرداخته شود؛ امری که منتقدان، انصاف به خرج ندادند و هرگز نگفتند. به قول حافظ شیرینسخن، «عیب مَی جمله چو گفتی هنرش نیز بگو»، بسیار خوب بود منتقدین گرامی افزون بر شمارش کاستیها، به برخی مزیتها و بخش مثبت کار نیز توجه میکردند. حالا که نکردند، نگارنده نه به عنوان یکی از نویسندگان دانشنامه، بلکه به عنوان یک فرهنگی مربوط به جامعۀ هزاره به بخشها و مزیتهای این کتاب اشاره میکنم تا باشد به سهم خود حق این اثر فاخر را ادا کرده باشیم.
یک
نخستین چیزی که در ابتدا چشمنواز است، طرح جلد با زمینۀ زرد، خط نستعلیق و خامکدوزی هزارگی است که هرکدام معنای خاص خود را دارد و طرح، نشان میدهد هنرمندانه و دار ی معناست؛
دو
متن دانشنامه، روان و از نظر ویراستاری، قابل قبول است و با توجه به حجم کار، اغلاط ویراستاری کم دیده میشود؛
سه
صفحهآرایی، انتخاب قلم و تیترها جذاب و قابل تأمل است.
چهار
آوارنگاری و اعرابگذاری، نکتۀ مهم در دانشنامهاست؛ زیرا واژهها و اسمهای هزارگی بدون آوانگاری و اعرابگذاری، برای بیشتر خوانندگانِ غیر منطقه تا حدودی دشوار است و از همین رو، به نظر میرسد انجام چنین کار وقت و انرژی زیادی بردهاست.
پنج
از نظر مدخلیابی، مشخص است که نگاه بیناد دانشنامه، به ریزترین مسائل متمرکز بوده و برای تدوین آن، تلاش کردهاست. وسعت مدخلها و تنوع موضوع، چیزی نیست که از چشم خواننده منصف دور بماند. تنوع این مدخلها با آمار 604 مدخل در جلد اول، عبارتاند از: ابزار، ۶ / احزاب، ۸/ افسانه، ۵/ انجمن فرهنگی، ۴/ آبدات تاریخی، ۹ / آداب و رسوم، ۲۷/ بازیها، ۱۳/ تاریخی، ۱۰/ حیوانات، ۳/ دین، ۲/ رسانه، ۱/شخصیتها،۱۹۰/ شغل،۵ / طایفه، ۱۹/ عنوان و سِمت، ۴/ غذا،۹/ کتاب،۱۰۳/ گیاهان دارویی، ۷ / مناطق، ۱۶۰ / محصولات،۲ / نشریات۱۷.
اما مشخص است که مردم عزیز ما با در دستداشتن نمونۀ جلد اول دانشنامه، متوجه مدخلهای زیادی خواهند شد که از قلم ماندهاست؛ چنانکه در برخی نقدها نیز بدان اشاره شدهاست. بنابر اظهارات دوستان ما در دفتر دانشنامه، مدخلهای جا مانده، هیچگاه عمدی نبودهاست. در بخشهای مختلف، تلاش شده هیچ مدخلی جا نماند و این، طبیعی است که جغرافیای مناطق هزاره وسیع بوده و دسترسی محدود. امید است که زین پس مردم عزیز خود در تهیه لیست قریهها، مشاهیر و با استفاده از نمونههای درج شده در دانشنامه با بنیاد همکاری نمایند.
شش
از نظر ساختاری نیز معیار استاندارد دانشنامهای رعایت شدهاست؛ چنانکه عناوینی چون مقدمه، معرفیِ سازمان علمی و کادر اداری، معرفی حامیان دانشنامۀ هزاره، راهنمایی آوانگاری، علایم اختصاری، متن (از صفحۀ 29 تا 880)، گزیدۀ منابع (از صفحه 881 تا 908) و فهرست مدخلها به ترتیب آمدهاست. این موضوع، همان چیزی است که از یک کتاب علمی و دانشنامه باید انتظار داشت.
هفت
تمرکز روی موضوعات خاص مانند ارزگان از جهات اداری و جغرافیا (ولایت و ولسوالی ارزگان خاص)، ارزگان در دورۀ عبدالرحمان خان (آوارگی هزارهها بعد از جنگ)، ارزگان و اسیری و ارزگان و واگذاری (واگذاری مناطق به پشتونها بعد از جنگ) در 67 صفحه نوشتهشدهاست. افزون بر مدخلهای ویژه ارزگان، در مدخلهای الوملالا، ارغنداب، اجرستان و غیره به تاریخ خونین و مظلومیت تاریخی هزارهها بارها و بارها اشاره گردیده و با استناد به منابع متعدد به جزئیات قضیه پرداخته شدهاست؛ طوری که این موضوعات بالای 100 صفحۀ کتاب را به خود اختصاص دادهاست. چنین ریزنگری و دقت در کتب تاریخی ما کم صورت گرفتهاست.
هشت
بهرهگیری از امکانات و فضای جدید پژوهشی مانند استفاده از فضای مجازی به منظور کسب اطلاعات، مزیت دیگر و در نوع خود از ابتکار دانشنامۀ هزاره است؛ گرچه برخی منتقدین آن را یکی از نقاط ضعف شمرده بودند. روشن است که نزدیک به 80 درصد محورهای دانشنامه برای اولین بار مکتوب میشود. کتابت دهها موضوع در بخشهای مشاهیر، ابزار، گیاهان دارویی، افسانه، شغل، غذاها، قریهها و غیره کار سادهای نیست. تحقیقات میدانی به صورت مستقیم، قریه به قریه رفتن در گسترۀ چندین ولایت، کار دشوار و تا حدودی غیر ممکن بوده و امکانات و هزینه زیادی را خواهد برد. اما بنیاد دانشنامه همراه با نویسندگان در دهکدۀ جهانی در نوع خود حرکت ابتکاری به خرج داده و افراد هر منطقه را در عالم مهاجرت یا فضای مجازی یافته و با آنان مصاحبه کردهاست. غرض، مکتوب کردن هویت در بخشهای مختلف بودهاست و این کار که به هر طریقی میسر باشد، همان را باید انجام داد.
نُه
دانشنامه هزاره، دانشنامۀ عمومی است و هدف آن، معرفی هویت، تاریخ، جعرافیا، مشاهیر، فرهنگ، آداب و رسوم مردم هزاره است. بنابراین، بنیاد دانشنامه تلاش کردهاست در حد ممکن، موضوعات یاد شده را به شکل نیکو پوشش دهد. بنابراین اگر نقد منصفانه صورت گیرد باید بر گسترگی موضوع و کل کتاب باشد، نه بر محور دو، سه مدخل. برخی منتقدین سخن از تخصصمحوری گفته و اظهار داشته بودند دانشنامه را باید جامعهشناسان مینویشتند. البته این سخن در باره دانشنامههای تخصصی جامعهشناسی، علوم سیاسی و یا هر رشتۀ دیگر درست است؛ هرچند تخصص فرد با موضوع دانشنامه عمومی نیز منافات ندارد.
ده
نگاه بیطرفانه برای پوشش دادن تمام موضوعات در قلمرو دانشنامه، مزیت است، نه کاستی و اشکال؛ چه اینکه تنوع نگاه مذهبی، قرائتهای مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در جامعۀ افغانستان و جامعۀ هزاره چنان گستردهاست که راهی جز گزیدن ادبیات بیطرفانه نیست. اصرار بر یک نوع نگاه و تحمیل آن بر دیگران هم عاقلانه و علمی نیست. از همینروست که دستاندرکاران دانشنامه چارهای جز انتخاب این راه نداشتهاند تا ضمن بیطرفی علمی با دانشنامههای جهان نیز هماهنگ باشند و متنی را تولید کنند تا برای تاریخ ماندگار بوده و قابل ترجمه به زبانهای دیگر باشد.
یازده
البته افزون بر مزیتها و نکات یاد شده، کاری با این گستردگی و اوّلیه، کاستیهای هم دارد که طی این یک ماه از سوی منتقدین بیان شد و خود همین مسأله، مزیت دیگری دانشنامه است که چنین باحساسیت از سوی منتقدین دنبال شده و به یکسری کاستیها اشاره شدهاست. البته اگر تعدادی از نقدها با بیان نرم و از سر دلسوزی بیان میشد، تاریخ دیگری از ظرفیت و درک مردم هزاره را به نمایش گذاشته بود. با آن هم باید از همۀ منتقدین سپاسمند بود، زیرا این نقدها هم در جهت اصلاح دانشنامه در چاپ جدید و هم در تدوین جلدهای دیگر نقش مهم دارند.
دوازده
نکتۀ مهم و آخر اینکه اتکا به سرمایه مردمی و نیز شفافیت این موضوع از مهمترین ویژگیهای دانشنامۀ هزاره است. معمولاً دانشنامهها با هزینۀ دولتی و میلیاردی نوشته میشوند و شاید دانشنامههزاره در جای خودش منحصر به فرد باشد که با هزینۀ خود مردم و فرهنگیان آنها نوشته میشود. از این رو دانشنامۀ هزاره میتواند برخود ببالد که وامدار هیچ دولت، جریان و احزابی نیست.
14 دلو 1397