حسین جوهری
بیاییم از این نکته انسانی و احساس انسانیت آغاز کنیم، گرچند قابل مقایسه نیست - ولی از باب نمونه آغاز میکنیم - از آن سوی مرز، هزاران کیلومتر دورتر. در کشوری بنام زولاند نو یک اتفاقی ناگواری تروریستی اتفاق میافتد که صدر اعظم آن، آن رویداد را تروریسم میخواند و سیاهترین روز را به کشورش لقب میدهد. صدراعظم زلاند نو در قبال این حادثه، عملکردهای انسانی را انجام داد که نه تنها برای حکومت افغاستان؛ بلکه برای تمام حکومت های جهان یک نمونه و عمل کرد انسانی در برابر راسیسم، فاشیسم و تروریسم است و این عمل کرد باعث شرمساری و روسیاهی انواع تروریسم و حامیان تروریسم محسوب میشود. صدر اعظم زلاند نو با این عملکرد خود نشان داد که مرز تعصب، نژادپرستی، رنگ و پوست در این کشور وجود ندارد.
برگردیم در این سوی مرز. شاید بتوان گفت حکومت افغانستان تنها کشوری است که دشمن مردم و ملت افغاستان است. بزرگترین رویدادهای تروریستی اتفاق میافتند؛ ولی در این حکومت آب از آب تکان نمیخورد. از رویدادهای اخیر شروع کنیم: گزارشها حاکی از آن است که فاجعه پشت فاجعه در ولایتهای مختلف افغانستان مثل کاپیسا، قندوز، بادغیس و هلمند رخ میدهند. بیش از ۶۵ سرباز امنیتی در ولسوالی سنگین ولایت هلمند قتل عام میشوند، دهها سرباز و افسر در در ولسوالی بالامرغاب ولایت بادغیس از گرسنگی و نبود تدارکات امنیتی محاصره و بالاخره کشته میشوند، صدها خانواده به دلیل جنگ در ولایت فاریاب آواره میشوند، کابل در آستانه نوروز عمدا ناامن میگردد، حمله بالای پوستههای نیروهای امنیتی صورت میگیرد اما رییس جمهور غنی در بلخ به کمپاین انتخاباتی مشغول است. سربازان و افسران در ولایتهای دیگر کاملا قتل عام میشوند اما تیم غنی فاسد کماندو ها و سربازها را انحصاری خود کرده و در بلخ مانور قدرت میدهد. در این وضعیت دشوار، حکومت روزه سکوت را اختیار کرده است، لب از لب تکان نمیدهد. نه تنها رخدادهای غمانگیز اخیر، بلکه بیشتر در دوران حکومت آقای غنی ۴۵ هزار سرباز قتل عام میشوند؛ اما حکومت چنان وانمود میکند مثل اینکه هیج اتفاقی نیافتاده است.
جدیدترین گزارش و نظر سنجی کمیسیون حقوق بشر افغانستان نشان میدهد که ۳۱ درصد مردم افغانستان به دلیل تعلق به قوم خاص مورد تبعیض نژادی قرار گرفته اند و این کاملا روشن و آشکار است، اگر میخواهی انواع تبعیض را خوب بفهمی، فقط کافی است هزاره باشی. تا عمق و انواع تبعیض را خوب درک کنی، هزاره باشی تا بفهمی درد ورنج چیست؟ در این خاک و سرزمین انواع بی عدالتی علیه قوم خاص اعمال میشود و عملی اجرا میشود، مثلا میزان حضور هزارهها در ادارات دولتی افغانستان، از باب نمونه در نهاد آموزش و پرورش سهمیهبندی کانکور کاملا قانونی شد، در حالیکه در قانون اساسی افغانستان در فصل دوم و ماده بیست و دوم چنین آمده است: «هر نوع تبعیض و امتیاز بین اتباع افغانستان ممنوع است، اتباع افغانستان اعم از زن و مرد در برابر قانون دارای حقوق و وجایب مساوی میباشد».
نمونه ی روشن دیگر در انتخابات پارلمانی در شهر هرات: خانم مینا نادری با آرای بلند وارد مجلس نمایندگان شده نمیتواند، چون قوم و تبارش هزاره است؛ اما شهناز غوثی با آرای کمتر وارد مجلس نمایندگان میشود، چون پشتون است. یعنی کاملا اختلاف رنگ و پوست است، اینجاست که تیم فاسد و مافیایی رییس جمهور، بر خلاف قانون اساسی عمل میکند و حق به حقدار داده نمیشود. بنابراین، درک میکنیم که تبعیضنژادی چقدر عمیق به این حکومت استبدادی ریشه دوانیده است.
یافتهها و گزارشها نشان میدهند که حکومت اشرفغنی و تیم فاسد شان در پی حذف کامل عطا محمد نور والی بلخ بود. اگر مداخله سفیر امریکا نمیبود معلوم نبود، چه اتفاقاتی ناگواری میافتادند. آنچه معلوم بود اینکه نمایش تبلیغاتی در جشن نوروز، در ولایت بلخ برای تیم ناکار آمد از اهمیت زیادی برخوردار بود، تا مانور قدرت علیه دیکتاتوری عطا محمد نور و حامیان آن باشد، برنامه ای که میخواست اتحاد تاجیکان را متلاشی و منزوی کند. اما من فکر میکنم طلاق سیاسی غنی از سوی کاخ سفید رسماً امضا شده، خود کاخ سفید از این بساط به تنگ آمده است و میخواهد زود این بساط بغرنج و پیچیده جمع شود که گمان این میرود یک حکومت موقت تشکیل شود، چون حکومت وحدت ملی در افغانستان خود به عنوان یک معضله و مسئله بزرگ تبدیل شده است. مثلا غنی با تیم فاسد و ساختار فاسد، شورای عالی صلح فاسد و مذاکرات فاسد خود تبدیل به یک جنازه مرده شده است که هیج امید به صلح دیده نمیشود. بیشتر صلح را نمایندگان طالبان با نمایندگان کاخ سفید اجرا میکنند. حکومت فاسد غنی کاملا منزوی شده، اما از بابت حکومت موقت همه به شمول اپوزیسیون احتمالاً رای مثبت خواهدداد.