یکی از اهداف دشمن و شیوونیست ها، این است که جلو رشد اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ملیت های تاجیک، هزاره و ازبیک و... را بگیرند؛ در این میان با هزاره ها دشمنی شان بیشتر و بی رحمانه تر است، حتی دشمنی با هزاره ها را تا مرز نسل کشی در پلان و گراف استراتژیک خود قرار داده اند، داکتر تقی امینی یکی از اعضای ارشد و عضو شورای عالی مردمی جنبش روشنای در بریزبین در سخنرانی خود به این طرح شوم اشاره کرده و هشدار داد«بعیدنیست ما یکبار دیگر قتل عام را تجربه کنیم».
نویسنده: حسن رضای
یکی از اهداف دشمن و شیوونیست ها، این است که جلو رشد اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ملیت های تاجیک، هزاره و ازبیک و... را بگیرند؛ در این میان با هزاره ها دشمنی شان بیشتر و بی رحمانه تر است، حتی دشمنی با هزاره ها را تا مرز نسل کشی در پلان و گراف استراتژیک خود قرار داده اند، داکتر تقی امینی یکی از اعضای ارشد و عضو شورایعالی مردمی جنبش روشنای در بریزبین در سخنرانی خود به این طرح شوم اشاره کرده و هشدار داد«بعیدنیست ما یکبار دیگر قتل عام را تجربه کنیم».
آز آنجایی که نژادگرایان افراطی پشتون، به این باور رسیده اند که اگر بتوانند هزاره ها را سرکوب کنند و یا به انزوای سیاسی مجبور سازند، در این صورت دیگران را به آسانی سرکوب خواهند کرد. واگذار کردن زمین دامنه های کوه قوریغ ، یکی از طرح های شوم اسماعیل یون، سلیمان لایق، حنیف اتمر ، گلبدین حکمتیار و اشرف غنی احمد زی بوده است. این طرح در کتاب سقاوی دوم بیان شده است. همچنان که آقای داکتر مهدوی یکی از چهره های شاخص و عضو شورای عالی مردمی جنبش روشنایی بیان می کند: «این اقدام ماجراجویانه و سیاسی با هدف اعمال فشار روانی بر میلیون ها باشنده غرب کابل، تغییر بافت جمعیتی منطقه، ناامن سازی بیشتر دشت برچی و در نهایت کوچاندن ساکنان آن طراحی شده است». تا هزاره ها را مجبور به ترک خانه ها و زندگی شان کنند. و از طرفی می خواهند مناطق هزاره نشین را در محاصره خود داشته باشند؛ تا در هر شرایط قابل کنترل باشند. بنا براین، نباید غافل ماند و یا خواب های طلایی دید که «راه مزاری از ارگ می گذرد». واقعیت چنین نیست، بلکه می خواهند، راه مزاری را تحریف کنند. سیاست مداران هزاره که با دولت هستند، تا هنوز اشتباه تاریخی و استراتژیک را مرتکب شده و می شوند، که اگر خود نمی توانند در برابر ستم بایستند، اما خار به راه دیگران نیز نکارند و نپاشند، حداقل سکوت استراتژیک کنند.
امروزه انسان هزاره در محاق نسل کشی قرار دارد و تبعیض سیستماتیک در حق مردم اعمال می شود. اشرف غنی برای آنطرف مرزهای دیورند به خاطر تعلق خونی و نژادی وعدهٔ برق می دهد؛ اما بامیان و هزارستان را از برق محروم می کند.
بنا براین ما نباید مبارزه مان را درونی سازیم، مبارزه سازمان یافته و همه جانبه را باتمام توان در برابر استبداد و بی عدالتی تدارک بینیم. باید برای عدالت اجتماعی و بقای حیات مان خود را سازماندهی کنیم.
آنچه گفته آمدیم، جنبش روشنایی، منافع هیچ یکی از سیاست مداران هزاره را به خطر نیانداخته است، جز این که از حق مردم خود دفاع کرده است. اما کسانی که در جهت منافع قبیله گرایان ارگ و سپیدار گام گذاشته اند، فرا راه حرکت های پویای جنش سنگ اندازی کرده و چوب لای چرخ ماشین عدالت خواهی انداخته اند و این حرکت ملی و رهای بخش را می خواستند، سبوتاژ کنند و از پویایی آن بکاهند. پس باید بیدار بود و از حرکت که جنبش را سبوتاژ کند، جلوگیری به عمل آورد و مردم آگاه ما نباید به کسی اجازه دهند که علیه جنبش و طلایه داران توطئه کنند و با سرنوشت و حیات مردم بازی کند.