ویروس کرونا شکافی بین ایالات متحده و چین ایجاد کرده است که بهبود آن ممکن است به یک نسل نیاز داشته باشد.
نکتار گان
اکبر گنجی
سیانان
ویروس جدید کرونا زندگیها و معیشتها در ایالاتمتحده و چین را ویران کرد. اما به جای اینکه باعث شود این دو کشور برای مبارزه با این پاندمی [فراگیری] با یکدیگر همراهی بیشتری داشته باشند موجب شده که روابطشان پیوسته و به شکل مارپیچواری خدشهدار شود و شعلههای یک ناسیونالیسم بالقوه خطرناک را فروزان سازد.
چین در داخل و خارج بهدلیل نحوه پرداختش به این ویروس- بهویژه در روزهای اولیه شیوع این بیماری- در معرض انتقاد زیادی قرار گرفته است. پکن با نفی و رد این انتقادات با لحنی تند و گزنده میگوید کارش فقط «پاسخگویی به اتهامات دروغین شده است» بهویژه از سوی ایالاتمتحده. در ماه مارس و در زمانی که این پاندمی جهان را درمینوردید و همه را خشمگین کرده بود، «ژائو لی جیان»، سخنگوی وزارت خارجه چین، آشکارا با توسل به «تئوری توطئه» که یک تئوری بیبنیان است اعلام کرد که این ویروس احتمالا از سوی ارتش آمریکا وارد چین شده است. چند روز بعد، دونالد ترامپ این ویروس را «ویروس چینی» نامید و انگشت اتهام را به سوی چین نشانه رفت آن هم در زمانی که این ویروس داشت به تدریج شهرهای اصلی آمریکا را در مینوردید.
اگرچه ترامپ یک هفته بعد از این موضع عقبنشینی کرد اما انگشت اتهام به چین در اینجا متوقف نشد. در هفتههای اخیر دولت ترامپ بارها نحوه رسیدگی و پرداختن چین به این ویروس در روزهای اولیه شیوع آن را مورد انتقاد قرار داده و میزان مرگومیر و واکنشهای اولیه این کشور را زیر سوال برده است. هفته گذشته، ترامپ و وزیر خارجهاش پمپئو- بدون ارائه ادلهای- اعلام کردند منشأ این ویروس آزمایشگاه شهر ووهان بوده است. پکن هم اتهامات آمریکا را بیپاسخ نگذاشت و در واکنش اعلام کرد که این نوع موضعگیریها، تاکتیکهای انتخاباتی برای انتخاب دوباره و تقویت مواضع ترامپ در میان رایدهندگان جمهوریخواه است. همزمان رسانههای دولتی چین هم با ادبیاتی سخت و گزنده به پمپئو تاخته و او را «شیطان»، «گناهکار» و «دشمن بشریت» خطاب کردند.
اما این ادبیات گزنده بسی عمیقتر از جنگ کلمات است. دولت ترامپ درصدد ترسیم برنامهای برای مجازات چین بهخاطر این پاندمی است؛ گزینههای تقابلی عبارتند از تحریم، لغو تعهدات بدهی آمریکا و برقراری سیاستهای تحریمی جدید. ترامپ و تنی چند از مقامهای دولت او درحال تهیه فهرستی از متحدان و افزودن کشورهای دیگر به آن در راستای راهاندازی کمپین فشار علیه چین هستند.
«پایینترین حد» رابطه ظرف چند دهه
وخامت در روابط درحالی است که دو کشور تقریبا دو سالی است درگیر یک جنگ تجای شدهاند؛ جنگ تجاریای که موجب افزایش تنشها به سطح بیسابقهای شده و صحبت از گسستن طرفین در میان بود. دیوید زویگ، استاد علوم و تکنولوژی در دانشگاه هنگ کنگ و مدیر شرکت مشاورهای «Transnational China» میگوید درحالیکه رویکرد ترامپ به چین ضرورتا جدید نیست اما وضعیتی که او اکنون با آن مواجه است «بسیار دراماتیک و خطرناک» است. او میافزاید:«صدمات هم بسیار بالاتر است. در سال ۲۰۱۶، مساله شغل مردم در میان بود و در سال ۲۰۲۰ بحث زندگی مردم در میان است.»
ویروس کرونا که اولین بار دسامبر گذشته در شهر ووهان دیده شد، به سراسر جهان گسترش یافته و بیش از ۴.۱ میلیون نفر را مبتلا ساخته و ۲۸۰ هزار نفر را در سطح جهان به کام مرگ فرستاده است.
دولت آمریکا اولین مورد ابتلا را در ژانویه گزارش کرد؛ ناقل هم مردی بود که چند روز قبل از شهر ووهان بازگشته بود. دولت چین در مورد منشأ این ویروس ابراز تردید میکند و مدعی است موارد اولیه در ووهان رخ نداده بود.
"شی یین هونگ"، مشاور دولت چین و استاد روابط بینالملل در دانشگاه رنمین در چین، میگوید:«روابط آمریکا و چین از سال ۱۹۷۲ به این سو به پایینترین حد رسیده است.» در این سال، ریچارد نیکسون، رئیسجمهور وقت آمریکا، سفر تاریخی خود به پکن را انجام داد تا روابط با چین را عادی سازد.
ارزیابی «شی»، این مشاور دولت چین، مبهم است زیرا او بحرانهایی را که این دو کشور طی سالیان از سر گذراندهاند مورد اشاره قرار نمیدهد: ماجرای مرگبار میدان تیان آنمن در سال ۱۹۸۹، بمباران سفارت چین از سوی آمریکا در بلگراد در سال ۱۹۹۹، اصطکاک هوایی میان هواپیمای جاسوسی آمریکایی و جنگنده چینی نزدیک جزیره هیانان در سال ۲۰۰۱ و بحران مالی سال ۲۰۰۸.
این مشاور میافزاید:«از آغاز ۲۰۱۸، روابط چین و آمریکا وارد وضعیت رقابت و منازعه همهجانبه شده است. از آغاز این پاندمی هم روابط متحمل ضربات سختی شده است.»
رقابت و بدبینی میان این دو کشور به حوزههای تجای، فناوری، ژئوپلیتیک و ایدئولوژی سیاسی هم رسیده است و نشانههای جدایی و گسست در دوران پاندمی افزایش یافته است چنانکه اقدامات قرنطینهای موجب اختلال پروازها و مسافرتها شده است.
ظهور و افزایش ناسیونالیسم
وقتی پیوندهای دوجانبه طی این پاندمی روند واگرایی و گسست خود را آغاز کرد، افکار عمومی آمریکا نسبت به چین به شدت عوض شد و رکورد تازهای زد. نظرسنجی پیو دریافت که ۶۶ درصد از آمریکاییها دیدگاه نامطلوبی به چین دارند و این بالاترین درصدی است که از نظرسنجی سالانه در سال ۲۰۰۵ به این سو ثبت شده است. تنها حدود یك چهارم در آمریكا نگرش مطلوب نسبت به چین گزارش كرده است.
به همین ترتیب، در چین هم ملیگرایی و رویکردهای ضد غربی درحال افزایش است. رویکردی از سوی رسانههای دولتی و مقامهای چینی در حال تبلیغ است دال بر اینکه مردم چین بهویژه ساکنان ووهان در مهار این ویروس فداکاری بهخرج داده و صدمات زیادی دیدند. با وجود این فداکاریها و صدمات اما این کشور هنوز در معرض انتقاد قرار دارد که کاری انجام نداده است. در عوض، این رسانهها و مقامها انگشت اتهام را به سوی دولتهای دیگر نشانه میروند و ادعا میکنند قصور از سوی کشورهای دیگر است که واکنش مناسبی به این پاندمی نشان ندادند.
پروفسور زویگ میگوید:«خیلی روشن است که وقتی یک خصومت خارجی نسبت به چین وجود دارد، مردم ناسیونالیستتر میشوند و حزب کمونیست هم بازی خود را با آن آغاز میکند.» او میافزاید: «مردم احساس میکنند قومیت و هویت چینی در معرض حمله قرار دارد. آنها در وضعیت دفاعی قرار میگیرند. در این میان، شنیدن صداهای معقول و منطقی دشوار میشود.»
رشد اقتصادی و ملیگرایی برای چند دهه دو بال مشروعیت سیاسی حزب کمونیست چین بوده است. اقتصاد این کشور بهخاطر کرونا متحمل ضربات سختی شده است و در سه ماه اول سالجاری ۶.۸ درصد کوچکتر شده است؛ این بدترین موضوع برای چین از سال ۱۹۹۲ به این سو است. با توجه به اینکه حفظ این میزان از رشد اقتصادی بسیار دشوارتر شده است، این حزب ظاهرا برای تقویت موضع خود به ناسیونالیسم بیشتر روی آورده است.
وقتی تعداد مبتلایان در چین کاهش و در سایر نقاط دنیا افزایش یافت، رسانههای دولتی از موفقیت چین در شکست کرونا سخن گفتند درحالیکه ناکامی کشورهای دیگر- بهویژه آمریکا- در مهار آن را برجسته میکردند.
در ۳۰ آوریل، «شینهوا»، خبرگزاری دولتی چین، یک ویدئوی انیمیشنی پست کرد که کاراکتر «لگو»گونه داشت که واکنش آمریکا به این پاندمی را به سخره میگرفت. این پست در توییتر ۲ میلیون بار بازدید شده است.
"هو شی جین"، سردبیر رسانه دولتی «Global Times» چین پنجشنبه گذشته در توییتی نوشت: «با وجود برخی اشتباهات در روزهای اولیه در ووهان، اما مردم چین از اقدامات دولت بسیار راضیاند. ناکارآمدی ایالاتمتحده همچون آینه است و فداکاریهای ما، اعتماد به نفس و قابلیت حکومت چین را نشان میدهد.»
اواخر ماه گذشته هم رسانه دولتی CCTV چین نظام سیاسی چین را «بزرگترین مزیت» در فائق آمدن بر این بیمای توصیف کرد. این رسانه افزود: «رهبری قاطع حزب کمونیست چین مهمترین دلیل برای چین جهت شکست این پاندمی است.»
هفته گذشته رئیسجمهور چین به مناسبت صد و یکمین سالگرد «جنبش ۴ می» سخنانی برای جوانان ایراد کرد. این جنبش یک جنبش سیاسی دانشجویی بود که نسبت به شکست و ناکامی دولت برای متوقف ساختن تهاجم خارجی و دفاع از منافع چین مشتعل شده بود. این جنبش بعدها به درخواست بیشتر برای نوسازی، دموکراسی و علم منجر شد.
در این سخنرانی «شی جین پینگ» جوانان چین را در مبارزهشان علیه کرونا مورد تحسین قرار داد و از آنها خواست «برای تحقق رویای چینی برای بازسازی و جوانسازی ملی سخت کار کنند».
با این حال، این پاندمی باعث شد چین در عرصه خارجی هم مورد انتقاد قرار بگیرد. دامنه انتقادات البته از آمریکا فراتر رفته و بسیای از کشورهای غربی و غیرغربی را شامل میشود. اروپاییها هم چین را به اطلاعرسانی نادرست متهم میکنند و در آفریقا هم انتقاداتی را برانگیخته است. رهبران قاره سیاه به رویکرد تبعیضآمیز دولت چین در قبال سیاهپوستان در بحبوحه شیوع کرونا انتقادات سختی وارد کردهاند.