عباس دلجو
نخبگان روشناندیش و جوانان برومند و متعهدجامعهی هزاره!
شما نیک آگاهید که از گذشتههای دور تا کنون، حداقل پنچ نسل جامعه هزاره به جرم عدالتخواهی و حقطلبی، با قتلعام و نسلکشی و بردگی و زندان و شکنجه و تحقیر و کوچ اجباری و غصب زمین مواجهشده و از دریای خون گذشته تا به اینجا رسیدهاند. اما شوربختانه هنوز هم راهی طولانی و پرخطری را در پیش رو دارند. با توجه به همین استمرار فریاد عدالتخواهانهی جامعهی مظلوم ما بود که بهترین فرزندان ما به جرم خواستههای بر حق و عدالتخواهانه جنبش روشنایی، در حادثهی المناک دوم اسد سال ۱۳۹۵ توسط فرزندان قبیلهی ترور و تریاک و انتحار به خون خویش غلطیدند.
به یادداشته باشیم که شهیدان مان رفتند تا ما، راز خوب ماندن را دريابيم و در بازار مکارهی شلوغ معاملهگری، وجدان حقبین مان را گم نکنیم. همچون چشم همیشه بیدار و باز شهیدان، به هوش و بیدار باشیم تا گرگان ملبس به لباس میش با لالایی تزویری شان ما را به خواب غفلت و بیدردی و بیعاری فرو نبرند.
اما چه دردناک است که امروز در غیبت شهدای به خون آرمیده روشنایی تعدادی از انسانهای آزاده و بلندپرواز دیروزی جامعهی مان که مدعی مبارزه با حاکمیت انحصاری و فاشیزم قبیلوی بودند، اکنون در مزبلهی لجنزار معاملهگری سیاسی، سقوط قهقرایی کرده اند.
چه گناهی عظیم و درد بیزینهار بالاتر از این که در این آشفته بازار مکارهی «سیاست»، هنوز هم آن عده از «نمود»های «بیبود» و اهلی شدهی امروزی که اسیر پنجههای زمخت و خشن «وابستگی» و «معاملهگری» شدهاند، با کمال پررویی، شعارهای انقلابی و تند و داغ ارزشی را یدک میکشند و از عظمت و حرمت شهدای پاکباخته و گلگون کفن جنبش روشنایی، برای تثبیت هویت مسخشدهی شان، هزینه میکنند؟
آیا آنان فراموش کردهاند که پارادیمهای مبارزه با مناسبات قبیلهسالاری، سنت سیئه خودکامگی، ذهنیت طرد و نفی و انحصار قدرت را، تلاش در راستای محو و نابودی این مناسبات غیرانسانی که متولی آن ارگنشینان کابل میباشند، تشکیل میدهد، نه صرف ادعا و یا در خدمت حاکمیت تکقومی درآمدن و با فاشیزم دمخور شدن؟
جوانان رسالتمند و متعهد!
اکنون شهیدان مان رفته اند و شما مانده اید با کوله بار سنگینی از تعهد و دشواری این رسالت سنگین و بس سترگ. باید شما جوانان متعهد و غیور جامعه مظلوم ما پرچمهای افتادهی آنان را بر شانههای ستبر تان برافراشته نگهداشته و نگذارید که یاران نیمه راه دیروزی و رندان سیاستپیشه و منفعتجوی امروزی به نام نمایندگی از جنبش روشنایی، این خاطرههای مملو از ایثار و پاکبازی را در بازار مکاره سیاست و معاملهگری در بدل ثمن قلیلی به حراج گذاشته و اجساد لِهشدهی شهیدان مان را در حلقوم بلعنده زمانهی کجمدار، فرو برده و خاطره آفرینان را با خاطرههای مملو از تقدس و ایثار شان، یکجا بلعیده و به اصطلاح از هضم رابع هم بگذرانند.
فراموش نکنید که چشم امید همه به صداقت و تعهد و توانمندی شما جوانان عزیز دوخته شده است. بناء این رسالت انسانی شما است که عالمانه و آگاهانه و به دور از شخصیتمحوری و شخصیتپرستی، فقط و فقط از جنبش روشنایی و داعیهی انسانی آن و حرمت خونهای پاک شهیدان مان همچون گذشته، به دفاع برخیزید. هر چه در توان دارید اعم از امکانات مادی و معنوی، برای تثبیت و تحقق خواستههای عدالتطلبانه شهیدان مان، در خدمت قراردهید. تا شهیدان به خونآغشته و خانوادههای داغدیده آنان مطمئن شوند که جوانان رسالتمند، آگاه و متعهد جامعهی شان، پاسدار حرمت خونهای پاک شهیدان جنبشروشنایی هستند و پرچم روشنایی و عدالتخواهی را با گامهای استوارتر و محکمتر از گذشته بر دوشهای تنومندشان حملکرده و آزادی و عدالت را فریاد میکنند.
درود و سلام بر شهیدان عدالتخواه جنبش روشنایی !
لعن و نفرین ابدی بر تروریست های قبیلوی و حامیان ارگ نشین آنان باد!