فراخوان شماره ۵ کنگره ملی هزاره
به نام خداوند جان و خرد
خواهران و برادران فرزانه و فرهیخته !
 
بیش از چهل سال و اندی است، که جنگ و خون‌‌ریزی در افغانستان، ادامه یافته است. صلح، آزادای، برابری، برادری، عدالت اجتماعی، امنیت اجتماعی و زندگی مسالمت آمیز که از جمله آرمان‌های والای آدمیان به شمار می‌آید و از محورهای ارزشمند اخلاقی و انسانی‌اند در این خطه‌ی خونین، گم شده و به یک رویا تبدیل شده است. تاریخ سیاسی معاصر، سراسر مشحون از ظلم و بیدادگری بوده و هماره درفش بی‌عدالتی و استبداد سیاسی- مذهبی بر تارک تاریخ این سرزمین خودنمایی کرده است. دیرگاهی است دراین سرزمین، هزاره‌ها نسبت به سایر اقوام بیگانه تلقی شده و حتی جرم محسوب می‌شده و هویت انسانی شان نیز انکار می‌گردید. هویت‌‌زدایی سازمان یافته که در حق انسان هزاره روا داشته می‌شد کم‌کم تا آنجا پیش رفت که بستر نسل‌کشی هزاره‌ها را فراهم کرده و ریختن خون هزاره مباح گردید. نسل‌کشی (ژنوساید) هزاره‌ها در سال‌های ۱۸۹۱ و ۱۸۹۳، به فتوای علمای درباری و دستور امیر عبدالرحمن خان به اوج خود رسید و بیش از ۶۲٪ از جمعیت هزاره‌ها نابود شدند. کودکان، جوانان، زنان و دختران هزاره، به بازار سیاه جهل و جادو به ثمن بخس فروخته می‌شدند.
با کمال تأسف چرخه سلاخی انسان هزاره، در مسلخ تعصب و نادانی، به شیوه‌های گوناگون و مرموز ادامه یافته است. در آسمان تار انسان هزاره، ستاره آزادی از درخشیدن بازمانده و در زاغه‌های هزاره نشین، شمعی بر آیینه‌ غبار گرفته دل انسان هزاره، نتابیده است. تنها روزنه امیدی که در افق و چشم انداز انسان هزاره، در واپسین سال‌ها گشوده شده بود، روآوری هزاره‌ها به سمت کسب دانایی و دانش و انتخاب زندگی شهری بوده است. اما سپاه جهل و جنون، چشم دیدن این شکوفایی و شکوه را نیز نداشت. دشمنان دانایی و آگاهی در کمین نشسته و با سلاح گرم به مراکز صحی، دانایی و توانی هزاره‌ها نا‌جوانمردانه یورش بردند و خون کودکان، نوجوانان، دختران و پسران بی‌گناه هزاره را بر زمین ریختند. اینگونه بود که هزاره‌ها خود را در میدان مبارزه نرم، کشانیدند تا از این رهگذر، مدنیت، زندگی مسالمت‌آمیز و لذت خشونت پرهیزی را برای هموطنان خود به ارمغان بیاورند، به خیابان‌ها رفتند تا فریاد روشنایی سر دهند و انسان‌های آزاده جهان را نیز به دادخواهی فراخوانند. اما بازهم تنها ماند و سنگ فرش‌های خیابان ‌و میدان روشنایی از خون جوانان دانشجویان، اساتید دانشگاه و کدرهای علمی هزاره رنگین شد.
این روند غیر انسانی و قانون برگرفته از سیستم جنگلی و منحط قبیله‌ای پایان نیافت در زابل، کورس موعود، زایشگاه، مکتب سیدالشهدا و .... ادامه یافت. اما پس از سقوط رژیم فاسد غنوی و فرار اشرف غنی احمدزی و تسلط نظامیان بر کشور، آرامش وهم‌ناکی بر جامعه هزاره، سایه افکنده است. فرار نخبگان سیاسی و کدرهای علمی از افغانستان، افزایش میزان مهاجرت، طوفان سهمگین اقتصادی و مشکلات دیگر کمر این مردم را شکسته است اما گویا این‌ها بازهم برای انسان هزاره کافی نیست؛ اینک بار‌دیگر، هزاره‌ها در نوک پیکان حملات انتحاری قرار گرفته است. این است که دشمن بار دیگر هستی انسان هزاره را در سرزمین آبایی‌اش، هدف قرار داده است و بار دیگر سیاست حذف بر سیاست پذیرش حاکم شده است. آنچه رهبر شهید قوم فرمود: اگر هزاره‌ها بیدار نشوند و از دستاوردهای خود دفاع نتوانند، فرق خادم و خاین را ندانند، تاریخ تکرار خواهد شد. این تکرار همان تاریخ است.
این مجموعه حوادث مارا بار دیگر به‌خود آگاهی جمعی فرا می‌خواند و به وجدان جمعی ما هشدار می‌دهد که ما «نیازمند پذیرش و انسجامیم» یکی شدن در اهداف مشترک، راهی که در نخستین کنگره هزاره در بامیان زمینه را برای امضای میثاق ‌وحدت فراهم نمود و صد حیف که پس از مقاومت غرب کابل و شهادت رهبر شهید و یارانش ادامه پیدا نکرد و کار نابسامان جامعه هزاره سامان نیافت.
کنگره ملی هزاره با درک همین موضوع، در سال ۲۰۲۰ کلید خورد و تا کنون در جهت خودیابی، انسجام، و جستجوی راه‌های بیرون رفت از بحران، تلاش مجدانه کرده است. کنگره ملی هزاره یک نهاد سیاسی _ اجتماعی مستقل، فراگیر و فراجناحی است که با هدف ایجاد انسجام و وحدت مردم هزاره، فارغ از همه قشربندی‌های سیاسی و مذهبی ایجاد شده است (متن اساسنامه) و تمام دانشمندان، فرهنگیان، فرهیختگان جوانان و دانشجویان را فرا می‌خواند که برای تعیین سرنوشت جمعی مردم هزاره در این شرایط حساس و سرنوشت‌ساز در کنفرانس وین حضور بهم رسانند و راه ناتمام شهدای مقاومت غرب کابل و رهبر شهید مزاری را با تشریک مساعیِ همه جانبه ادامه دهیم. ما باید به این خود‌آگاهی تاریخی، سیاسی-اجتماعی رسیده باشیم، که هیچ کسی به داد ما نمی‌رسد. درست است که بحران کنونی، ویران‌گر است و تندباد آن هولناک‌تر از همیشه، اما باید توجه داشته باشیم که بحران‌ها هم‌چنان‌که چالش برانگیز است، فرصت آفرین نیز هست و ما باید آن فرصت را خلق کنیم. طالبان در آن سوی قضیه نیز با چالش‌های زیادی مواجه اند. توانمندی مدیریت سیاسی و ایجاد نظام سیاسی با زیرساخت‌های مدرن را ندارند، نیروی متخصص ندارند، اعتماد عمومی و اعتماد جامعه‌ی جهانی را از دست داده‌اند و این خود فرصت کمی نیست!
اهداف کنگره ملی هزاره:
کنگره ملی هزاره، اهداف و استراتژی روشن و شفافی را تعقیب می‌کند، بخشی از استراتژی و اهداف کلان که در متن اساسنامه‌ی کنگره آمده است چنین است:
1. خودیابی، ایجاد همبستگی و انسجام در بین جامعه هزاره (اعم از اهل سنت و جماعت، شیعه اسماعیلیه و شیعه دوازده امامی و...... )
2. تحکیم و ارتقای جایگاه ملیت هزاره به عنوان محور مهم قدرت سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در افغانستان
3. حمایت از ایجاد شکل گیری دولت ـ ملت مدرن با ساختار غیر متمرکز (نظام فدرالی پارلمانی) در افغانستان
4. مبارزه مستمر با هر نوع تبعیض نژادی، زبانی، مذهبی، جنسیتی، طبقاتی و صنفی در افغانستان
5. مبارزه دوامدار برای ایجاد میکانیزم توزیع عادلانه ثروت و سرمایه‌های ملی، توزیع قدرت سیاسی، انکشاف متوزان، آموزش رایگان، فراهم ساختن فرصت‌های تحصیلات تکمیلی به صورت فراگیر و عاری از تبعیض
6. حمایت از مشارکت زنان در قدرت سیاسی و سهم‌گیری آنان در تمام عرصه‌ها و زمینه‌های سیاسی و اداری به طور عادلانه و ایجاد شرایط لازم برای حضور حد‌اکثری آنان در مدیریت اجتماعی و سیاسی
7. حفاظت از دست آوردهای مدنی، حقوق بنیادین اساسی مانند آزادی بیان، مطبوعات، حق تجمعات، تشکیل انجمن، برگزاری آیین‌های دینی و مذهبی، حق تظاهرات و مصوونیت قانونی فرد
8. شناسایی استعداد‌های شکوفا در جامعه هزاره و فراهم کردن بستر رشد آن‌ها
9. حمایت اقتصادی هدفمند هزاره‌های داخل کشور و توزیع کمک به نیازمندان و محر‌ومان
راهبرد‌های عملیاتی شدن استراتژی و اهداف
یک) پذیرش به‌جای نادیده انگاری: پذیرش همدیگر بدون در نظر داشت گرایش‌ها و تعلقات دیگر یک راهبرد است. اگر از مرز تخریب و منطق حذف و نادیده پنداری عبور نماییم و به اهداف بزرگ و کار جمعی اهمیت دهیم. خودیابی و انسجام درونی جامعه‌ی هزاره تحقق عملی پیدا می‌کند.
دو: انسجام حداکثری: همدلی و تشریک مساعی جامعه هزاره از هر قشر و صنف برای عبور از بحران راهبرد دیگری است که باید بدان توجه نماییم. جامعه هزاره چه از لحاظ جمعیت و چه از نظر نیروی انسانی توانمند است. اما این نیروها، نیازمند به انسجام و سازمان‌دهی است.
سه) ایجاد شبکه‌ای همکاری جهانی: ما نمی‌توانیم همه‌ی تشکیلات گذشته و موجود را نابود و بر فراز ویرانه‌ای نهادها، نهاد نو تأسیس نماییم. اما منطقی است که با راهبرد تکثرگرایی، پذیرش همگانی تمام ظرفیت و توان نهادهای قوی و ضعیف را برای تحقق هدف جمعی به خدمت درآوریم.
مبارزه نوعی شنا‌کردن در امتداد یک رودخانه طولانی است، گاهی باید تند شنا کرد و گاهی آهسته، گاهی هم ناچار از لغزیدن بر روی صخره سنگ‌های سخت، زمانی هم مواجهه با توفان و موج، مهم امیدواری و ادامه دادن است. خطرناک‌ترین دشمن موفقیت، ترس از شکست است و این شخصیت‌های استثنایی تاریخ اند که از شکست‌ها به عنوان تجربه استفاده می‌کنند.
کنگره ملی هزاره متعلق به شخص و یا جریان خاصی نیست؛ بلکه متعلق به فرد فرد جامعه هزاره است. کنگره باور به کار تیمی و رهبری جمعی دارد تا رهبرسازی و مدیریت فردی. کنگره ملی هزاره منافع عمومی را بر منافع قوم، قبیله و شخص ترجیح می‌دهد و به نظم و انضباط، طرح اقتصادی و پلان ‌های سیاسی و فرهنگی برای رسیدن به اهداف جمعی باورمند است. کنگره ملی هزاره، حزب سیاسی به معنی مصطلح نیست، بلکه یک جریان مردمی شبکه‌ای است که هر نوع فعالیت سودمند و مفید در راستای تحقق اهداف جمعی جامعه‌ی هزاره را هدف خود می داند و با تمام توان برای عملیاتی شدن آن تلاش می‌کند
کنگره ملی هزاره در سخت‌ترین شرایط بحرانی کشور، اقدام به برگزاری اولین کنفرانس بین المللی وین کرده است که قرار است با حضور شخصیت های سیاسی و فرهنگی به صورت مستقیم گفتگو صورت گرفته و برای یافتن راه حل های عملی عبور از بحران تلاش صورت گیرد. این کنفرانس یک کار عملی با اهمیت و سرنوشت‌ساز است تا از منظر ذهنی خود را برای خودیابی، هم‌پذیری، گذشت، مدارا، تساهل و کار جمعی آماده کنیم. با اعتماد به نفس و باور به توانمندی های خود به روزهای روشن و امیدبخش بیندیشیم.
کنگره ملی هزاره، با حفظ احترام به همه‌ی رهبران احزاب، نهادهای مدنی، شخصیت‌های سیاسی، نظامی، علمی، فرهنگی و روشنفکران جامعه، در حدود ششصد نامه برای این عزیزان و تمام دانشمندان، فرهیختگان، استادان دانشگاه و متنفذان جامعه هزاره فرستاده است تا نظریات آنان را جمع نماید و زمینه ای حضور و ابراز نظر آنان را به صورت مستقیم در وین اتریش فراهم ساخته است و اینکه تصمیمی بگیرند و آغازی باشد برای حرکت مجدد به سمت شکوفایی و این کار در حافظه تاریخ ثبت خواهد شد.
کنگره ملی هزاره بار دیگر، تمام شخصیت‌های سیاسی، علمی، فرهنگی، نظامی، روشنفکران، جوانان آگاه و متنفذان جامعه‌ی هزاره را در نشست دو روزه وین، فرا می‌خواند تا با حضور و ابراز نظرات، دیدگاه‌ها و نیز تصمیم‌های خردمندانه‌ی شان، امید، پویایی، نشاط و تحرک را به جامعه‌ی سرد و ساکت هزاره برگردانند.
 
و ما علینا الا البلاغ
و بر ما وظیفه ی جز رساندن پیام آشکار نیست
کنگره ملی هزاره ـ کمیته فرهنگی و روابط عمومی
12/3/1401
2 June 2022