باز جوید روزگاری وصل خویش
،بعد از قتل عام هزاره ها توسط امیر عبدالرحمن خان عده ای از هزاره ها سنی شدند اما تاجیک و افغان نشدند!
من در دوران مکتب و دانشگاه با حقایق برخوردم که بسیار غم انگیز و درد آور بود ، در زمان که من درس می خواندم چه در دوره مکتب و چه در دوره دانشگاه اکثریت مطلق معلمین و اساتید دانشگاه به جرم هزاره بودن و شیعه بودن مانند امروز کسی را ناکام نمی کردند ، و اگر تعصب داشتند هم تعصب خود را برای خود نگاه می کردند و اظهار نمی کردند و عدهای هم انصافا با هزاره ها برخورد خوب هم می کردند ،در دوران تحصیل با عده ای از هزاره ها از اورزگان و قندهار برخوردم که از نگاه قواره وشکل هزاره بودند اما خود شان خود را هزاره نمی گفتند و خوب هم به زبان پشتو تکلم می کردند ، و با هزاره های که خود را هزاره می گفتند رفت و آمد نمی کردند که مبادا کسی آن ها را هزاره نگویند اما در غیاب آن ها اکثر افغان های قند هار و ارزگان آن ها را هزاره می گفتند و ادعای افغان بودن آن ها را به تمسخر می گرفتند ، همچنان عده ای زیادی از هزاره های سنی را از پنجشیر ، دره غوربند ، سرخ پارسا ، بغلان ، بدخشان ، تخار ،قندوز و اکثر مناطق سمت شمال می شناختم که از هزاره بودن خود منکر بودند و هویت اصلی خود را زیر چتر سنی بودن پنهان می کردند ، اما تمام تاجیک های آن منطقه آن ها را هزاره می گفتند ، و این هزاره های بیچاره چه آنهای که در زیر چتر افغان پنهان شده بودند و چه آنهای که در میان تاجیک ها در زیر چتر سنی بودن پنهان شده بودند و حتی آن های که در تذکره های خود تاجیک نوشته کرده بودند در خلای هویت قومی وجدانا سخت عذاب می کشیدند و به غرور گفته نمی توانستند که به کدام قوم تعلق دارند که اخیرا شورای سراسری هزاره های اهل سنت در جهت برگشت به هویت اصلی خود تلاش می نمایند ، این موضوع را به خاطر نوشتم که افغان شدن آقایان خلیلی ، سرور دانش با کسانی که از دوری دسترخوان آن ها آب و نان می خورند و یا هم هزاره های که به صفت غلام و برده در دور و بر حنیف اتمر و استانکزی خدمت می نمایند و بالای عقل و خرد خود خط بطلان کشیده تظاهر به افغان شدن می کنند از هزاره های افغان شده قندهار و اروزگان و یا از هزاره های سنی شده سمت شمال عبرت بگیرند که افغان شدن آن ها موقتی است و در دورنما خود افغان ها آن ها را به صفت افغان نمی پذیرند ، که باور می کند که کریم خلیلی بعد از شورای صلح و یا سرور دانش بعد از معاونیت ریاست جمهوری افغان باشند همین اکنون وجدانا آن ها از افغان شدن خود خجالت می کشند اما منافع آن ها ایجاب می نماید که تا زمانی موقتا افغان باشند ، مگر نشنیده اید که مولانای بزرگ گفته است :
هرکسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگاری وصل خویش