یک تعداد از بچه ها داخل چوک خیمه کوچکی داشتند مرا به نان دعوت کردند با آنها به طرف چوک میرفتیم که ناگهان صدای مهیبی به گوش رسید هیچ چیزی نفهمیدم برای مدتی گیج و گنگس شده بودم دقیق نفهمیدم چه اتفاقی افتاده است بلند که شدم دیدم خیابان را خون و جنازه گرفته است بعد از دقایقی انفجار دوم...
نویسند: لیلافروغ محمـدی
در پایان شب قبل از دوم اسد بعد از اینکه خلیلی شورای عالی مردمی را ترک کرد باقیمانده اعضای شورا کمیته ای تشکیل داد تا فردا در صورتی که کدام مشکلی به وجود بیاید به صورت فوری تصمیم بگیرند، با زنگ امید من هم به طرف محل جلسه رفتم کمی پایین تر از تانک تیل، همه جمع شده بودند تصمیم بر این شد که بمانیم تقسیم وظایف شد که هر کس به نوبه خودش وظیفه ای را بر عهده گرفت یکی آوردن خیمه، دیگری تهیه آب و غذا همه از کنار هم متواری شدیم هر کدام مان به سمتی رفتیم.
هوا گرم و آفتاب سوزان باعث شده بود که همه معترضان برای دمی نفس گرفتن به سایه های دیوار، موتر و داخل چوک پناه ببرند،تعداد معترضان نسبت به اول صبح کمتر شده بود.
یک تعداد از بچه ها داخل چوک خیمه کوچکی داشتند مرا به نان دعوت کردند با آنها به طرف چوک میرفتیم که ناگهان صدای مهیبی به گوش رسید هیچ چیزی نفهمیدم برای مدتی گیج و گنگس شده بودم دقیق نفهمیدم چه اتفاقی افتاده است بلند که شدم دیدم خیابان را خون و جنازه گرفته است بعد از دقایقی انفجار دوم...
و اینگونه شد که جنبش مدنی روشنایی به عنوان بزرگترین جنبش مدنی تاریخ افغانستان به خاک و خون کشیده شد، هنوز بعد از گذشت دوسال روشن نشده که چه دستی پشت این فاجعه عظیم بود اما در هر جای جهان به جز افغانستان چنین فاجعه ای اتفاق می افتاد مسلما در مورد آن تحقیق صورت میگرفت و حتما عوامل آن شناسایی و به پنجه قانون سپرده میشد اما اینجا در این مورد هیچ تحقیقی که در پایان نتیجه ای داشته باشد انجام نشد انگار نه انگار که 86 جوان نخبه و تحصیل کرده افغانستان در چشم به هم زدنی از بین رفتند.
همانگونه که در بسیاری موارد دیگر هیچ تحقیقی نمیشود مردم افغانستان فقط گزارش شمار قربانیان را از رسانه ها میشنوند.
ضربه ای که حادثه دوم اسد به جنبش روشنایی و در کل به مدنیت و جریانهای عدالت خواهی وارد کرد غیر قابل انکار است اما بدون شک به همان پیمانه در بیداری و آگاهی مردم نیز موثر بودو مردم ما را در سراسر جهان بسیج کرد و فهم ما را از تبعیض و ظلمی که سالها بر ما روا داشته میشد عمق بخشید، ما را تکان داد تا به تبعیض و ذلت عادت نکنیم و این ثمره کمی نیست به همین دلیل است که شهدای میدان روشنایی برای همیشه جاودانه و ماندگار شدند.
یاد و خاطره یکایک این شهدای عزیز گرامی باد
روحشان شاد.
هوا گرم و آفتاب سوزان باعث شده بود که همه معترضان برای دمی نفس گرفتن به سایه های دیوار، موتر و داخل چوک پناه ببرند،تعداد معترضان نسبت به اول صبح کمتر شده بود.
یک تعداد از بچه ها داخل چوک خیمه کوچکی داشتند مرا به نان دعوت کردند با آنها به طرف چوک میرفتیم که ناگهان صدای مهیبی به گوش رسید هیچ چیزی نفهمیدم برای مدتی گیج و گنگس شده بودم دقیق نفهمیدم چه اتفاقی افتاده است بلند که شدم دیدم خیابان را خون و جنازه گرفته است بعد از دقایقی انفجار دوم...
و اینگونه شد که جنبش مدنی روشنایی به عنوان بزرگترین جنبش مدنی تاریخ افغانستان به خاک و خون کشیده شد، هنوز بعد از گذشت دوسال روشن نشده که چه دستی پشت این فاجعه عظیم بود اما در هر جای جهان به جز افغانستان چنین فاجعه ای اتفاق می افتاد مسلما در مورد آن تحقیق صورت میگرفت و حتما عوامل آن شناسایی و به پنجه قانون سپرده میشد اما اینجا در این مورد هیچ تحقیقی که در پایان نتیجه ای داشته باشد انجام نشد انگار نه انگار که 86 جوان نخبه و تحصیل کرده افغانستان در چشم به هم زدنی از بین رفتند.
همانگونه که در بسیاری موارد دیگر هیچ تحقیقی نمیشود مردم افغانستان فقط گزارش شمار قربانیان را از رسانه ها میشنوند.
ضربه ای که حادثه دوم اسد به جنبش روشنایی و در کل به مدنیت و جریانهای عدالت خواهی وارد کرد غیر قابل انکار است اما بدون شک به همان پیمانه در بیداری و آگاهی مردم نیز موثر بودو مردم ما را در سراسر جهان بسیج کرد و فهم ما را از تبعیض و ظلمی که سالها بر ما روا داشته میشد عمق بخشید، ما را تکان داد تا به تبعیض و ذلت عادت نکنیم و این ثمره کمی نیست به همین دلیل است که شهدای میدان روشنایی برای همیشه جاودانه و ماندگار شدند.
یاد و خاطره یکایک این شهدای عزیز گرامی باد
روحشان شاد.