شفقنا افغانستان- احمد بهزاد نماینده مردم هرات در پارلمان و یکی از اعضای جنبش روشنایی کهدر سالهای اخیر در قامت یک رهبر جوان وارد فضای سیاسی شده است، اخیرا سفری به ایران داشته است.
وی که سابقه 12 ساله نمایندگی از مردم را دارد بعد از جریانات مربوط به مسیر انتقال برق توتاپ بیشتر تبارز کرد و نامش بر سر زبانها افتاد.
احمد بهزاد به سوالات شفاف و صریح خبرگزاری شفقنا پاسخ داده و شاید این اولین مصاحبه ای باشد که در سالهای اخیر با صراحت پرسیده و پاسخ داده می شود.
شفقنا : آقای بهزاد، جنبش روشنایی حزب است؟ جریان است؟ و آیا بناست در انتخابات کاندیدی را حمایت کند؟
بهزاد :جنبش روشنایی یک جریان مدنی خشونت پرهیز در داخل کشور است که برای دست یافتن به عدالت و حقوق برابر شهروندی تلاش می کند. با توجه به احزابی که در داخل کشور فعالیت می کند، جنبش علاقه ای ندارد تا بعنوان یک حزب سیاسی معرفی شود.
جنبش روشنایی با احزاب سیاسی تفاوتهای عمده ای دارد، ما ترجیح دادیم که یک جنبش فراسیاسی باشیم، یعنی بیشتر خواستهای جنبش مبتنی بر جامعه و فرهنگ است نه در عرصه سیاست، خواسته های جنبش روشنایی بیشتر از آنکه سیاسی باشد، مدنی و مردمی است.
در عرصه انتخابات ترجیح می دهیم که اعضای جنبش از کانال این جنبش مدنی وارد کارزار انتخاباتی نشوند. ما اهدافی را برای خود تعیین کردیم، این اهداف برای ما اهمیت فراانتخاباتی و غیرسیاسی دارند.
البته طبیعی است که اعضای جنبش این حق را دارند که کاندید شوند و خود را به معرض رای گیری بگذارند، اما این بدین معنی نیست که جنبش وارد کارزار انتخابات شده است، جنبش روشنایی کاندیدی در انتخابات ندارد.
کسانی که عضو جنبش هستند و خود را نامزد انتخابات کرده اند، در جلسات از آنها خواسته شده که بعنوان کاندیدای جنبش روشنایی تبلیغات نکنند.
افرادی که از فعالان جنبش روشنایی هستند و در زمینه انتخابات حضور فعال دارند، قطعا طرفدارانی دارند و با عنوان جنبشی شناخته می شوند، اما طبق سخنانی که داشته ایم، بنا نیست کسی بعنوان کاندید از سوی جنبش روشنایی معرفی و تبلیغ شود. اما از سوی دیگر ما نمی توانیم جلوی طرفداران را بگیریم، قطعا افرادی هستند که برای کاندید مورد نظر خود تبلیغ کنند، اما اینکه مستقیما جنبش روشنایی و شورای عالی مردمی جنبش کاندیدی را حمایت کند مورد تایید نیست.
شفقنا : عده ای اعضای جنبش را به معامله متهم می کنند، عده ای هم معتقدند که برخی اعضای جنبش از این کانال موقفی در حکومت برای خود دست و پا کرده اند و حتی وکیل شده اند، در این باره چه حرفی برای گفتن دارید؟ آیا می پذیرید که اعضای جنبش با استفاده از این فرصت خود را به جایگاه و بارگاه رسانده اند؟
*جنبش روشنایی چتر بزرگ عدالتخواهانه ایست که مجموعه ای از نیروهای عدالت طلب زیر آن جمع شده اند و ما نمی خواهیم این چتر مختص افراد خاصی باشد، بلکه باید اجازه دهیم تا تمام کسانی که علاقمند به حضور هستند وارد این جریان شوند.
کسانی که در صدد تخریب جنبش روشنایی هستند ادعاهای مختلفی دارند، زمانی که ما برای مذاکره با اشرف غنی به ارگ رفتیم، عده ای گفتند اینها معامله کردند، در حالیکه ما چهار و نیم ماه مذاکره پیگیرانه با حکومت داشتیم و سرانجام مشخص شد که تمام این مدت حکومت در صدد دور زدن جنبش بوده، بر همین اساس وقتی حکومت خواسته های برحق جنبش روشنایی را قبول نکرد، ما به نقطه شروع برگشتیم، از نو سازماندهی و پلان ریزی کردیم و حرکت جدی جدیدی را آغاز کردیم که همه مردم دنیا در جریان آن قرار گرفتند.
کسانی که می گویند اعضای جنبش روشنایی به موقف حکومتی دست یافته اند، برای مثال به ما هم بگویند که کدامیک از اعضای جنبش از آدرس جنبش به موقف رسیده اند؟
البته ما افرادی را داریم که قبلا از داعیه جنبش روشنایی حمایت کردند و حکومت هم فکر کرد که در خارج از کشور موتور محرک اینها هستند و آنها رفتند موقفهایی را به دست آوردند، اما اینها ربطی به جنبش ندارد، حرکت عدالتخواهانه جنبش ادامه خواهد داشت و تا رسیدن به اهداف عدالتخواهانه جنبش عقب نشینی و سازش در کار نخواهد بود.
آنهایی هم که می گویند اعضای جنبش از همین طریق به وکالت رسیده اند، اگر منظورشان من هستم، یا برخی دیگر از دوستان، باید بگویم که بنده 12 سال است که عضو پارلمان هستم و در طول این سالها ناشناخته هم نبودیم و فعالیتهای ما در پارلمان قابل چشم پوشی و کتمان نیست و هیچ مساله ای هم در تمدید جایگاه ما وجود نداشت و با توجه به این پیشینه نیازی به یک چنین کاری نداشتیم.
حضور من و دوستان در جنبش بر اساس اهدافی است که همگی به آن معتقدیم، حتی ممکن است بر اثر پافشاری بر موقف جنبش، آرای ما ریزش هم داشته باشد، نه اینکه من به عنوان یک فرد بخواهم از جنبش برای خودم رای جمع کنم.
بنده در طول این چندسال به اشکال گوناگون بارها تهدید شدم و تحت فشار قرار گرفتم اما این تهدیدها و فشارها هیچ تاثیری بر اراده ما نخواهد داشت.
لیست سازیهایی که از آدرس برخی نهادهای امنیتی صورت می گیرد تا کمیسیون انتخابات صلاحیت ما را تایید نکند، هیچ تاثیری بر اراده ما در راستای عدالت نخواهد داشت.
آقای بهزاد، هزینه های جنبش از کجا تامین می شود؟ کمکهای دریافتی کجا می رود؟ عده ای می گویند که معلوم نیست کمکهای مردمی سرازیر شده کجا خرج می شود!
*به نکته خوبی اشاره کردید، اتفاقا یکی از درخشندگی های جنبش روشنایی شفافیت در عرصه تامین منابع مالی است.
تصور ما این است که هیچ حزب سیاسی و جریان مدنی در افغانستان به اندازه جنبش روشنایی در زمینه امور مالی شفاف نیست.
طبق اطلاعیه های مختلف همه کمکهایی که به آدرس جنبش رسیده، اعلان عمومی شده و همه در جریان هستند.
حتی مبالغ اندکی که بعنوان مثال یک فرد عدالتخواه پنجاه دلار به درب خانه ما آورده و به ما تحویل شده را در لیستهای کمیته مالی آورده ایم.
در کمیته مالی جنبش روشنایی هشت اطلاعیه از مجموعه کمکها منتشر شده، که چیزی در حدود ششصد هزار دالر مجموع این کمکها در طول دو سال گذشته بوده است.
هر کسی هم که نیاز به تحقیق داشت می تواند به اطلاعیه های هشتگانه کمیته مالی جنبش روشنایی مراجعه کند و جزییات را بررسی کند، این اطلاعیه ها در صفحه فیسبوک بنده نیز موجود می باشد.
در زمینه هزینه کردن و تخصیص این بودجه ها باید بگوییم که ما صد مجروح و پایواز را برای درمان و دریافت خدمات پزشکی به خارج از کشور منتقل کردیم، بیش از دو سوم کمکها به این مسئله اختصاص داشته است.
به 79 خانواده شهید جنبش روشنایی اکرامیه دادیم، همینطور کارهای ابتدایی ساخت و ساز گلزار شهدا را شروع کردیم و دوسال فعالیتهای جنبش را نیز از همین محل تامین کردیم. البته فعالیتهای جنبش شامل برنامه ها و میتینگهای داخل کشور می باشد.
جا دارد بگویم که تمام فعالیتهای جنبش روشنایی در خارج از کشور خارج از این هزینه ها بوده است.
ما برای برگزاری مراسمها در خارج از کشور و سفر اعضای جنبش به خارج، بصورت مستقل عمل کرده ایم، یعنی از کمکهای مردمی کسی به خارج سفر نکرده است.
بسیاری از میتینگها هم با حمایت اشخاص و مجموعه ها صورت گرفته، سفیران جنبش روشنایی در سفرهای خود یا شخصا هزینه سفر را پرداخته اند یا اینکه دعوت کننده هزینه های سفرشان را پرداخت کرده است.
طی روزهای آینده ما یک گزارش مفصل مالی را منتشر خواهیم کرد که چند صد صفحه مجموعه این گزارش دقیق مالی است.
چرا طرفداران آقای دوستم در شمال توانستند خیلی زود به خواسته هایشان برسند اما جنبش با اینکه گسترده تر بود، موفق نشد؟ آیا شما و دوستانتان در برنامه ریزی و نوع بیان خواسته تان مشکل داشتید؟
*در ابتدا باید بگویم که برای ما جای خرسندی است که هموطنان ترک تبار ما پس از اعتراضات گسترده به بخشی از خواسته های خود رسیدند، ما به این مساله افتخار می کنیم و از این اتفاق خرسندیم.
اما در رابطه با مقایسه جنبش روشنایی با حرکت اخیر شمال چند نکته وجود دارد :
اول اینکه از لحاظ ارزش گذاری و بررسی ماهیت مطالبه من فکر می کنم مطالبه جنبش روشنایی یک مطالبه اساسی است و منفعت شخص یا گروهی در آن نیست، اما مطالبات هموطنان ترکتبار ما اینگونه نبود.
مطالبه جنبش روشنایی منحصر به تامین منافع هیچ شخصی نیست، بلکه یک مطالبه اقتصادی متحول کننده برای کل افغانستان است، ما برای عدالت و حق مردم مطالبه گری کردیم نه برای خودمان.
در ولایات شمالی هموطنان ترک تبار ما به راحتی توانستند بنادر را مسدود کنند و در سمت شمال حکومت را با چالش جدی روبرو کرد، چیزی که در هزاره جات امکانش نیست.
اما تفاوت دیگر این است که جنبش روشنایی زودتر به نتیجه می رسید، اما عده ای از نیروها در درون جامعه خود ما کار را خراب کردند.
رها کردن و معامله گری با حکومت توسط برخی اعضای سابق جنبش باعث ناکامی ما شد.
انسجامی که در تظاهرات 27 ثور کابل بوجود آمده بود، که از معاون رییس جمهور و معاون رییس اجرایی و وکلا و دانشجویان و کارگر و همه و همه از جنبش حمایت می کردند، اگر آن انسجام برای یک ماه دیگر دوام داشت مشکل حل بود.
کسانی که توتاپ را خط سرخ اعلام کردند و گفتند اگر توتاپ از بامیان عبور نکند با حکومت مقاطعه می کنند، در اوج اعتراضات مردم را دور زدند و با حکومت معامله کردند و جنبش را رها کردند. ما در جنبش روشنایی از دوستان خود ضربه خوردیم تا از حکومت!
در شمالی این اتفاق نیفتاد، یعنی هموطنان ترکتبار ما انسجام خود را خوب حفظ کردند و دنبال معامله گری نرفتند تا اینکه به نتیجه رسید.
با این وجود ما تا روزی که خواسته های برحق و مردمی جنبش محقق نشود، بر عهد خود می ایستیم و عقب نشینی نخواهیم کرد.
انتهای پیام
منبع: شفقتنا
http://af.shafaqna.com/FA/283670