نگارش از: مهندس خدادادی و تلخیص و ترتیب: داکتر تقی امینی


فعال شدن معادن آهن و ذغال سنگ بامیان و انکشاف افغانستان
(معدن آهن آجیگگ و سیادره ولایت لامیان به تنهای می تواند تا 180 سال بودجه پنج میلیاردی دولت افغانستان را تامین کند.)

مقدمه و خلاصه


افغانستان نیازمند تهیه پلان ملی انکشاف مبتنی بر سه پتانسیل اساسی است. این سه پنانسیل عبارتند از: 1- ترانزیت کالا و انرژی، 2- مدیریت، انکشاف و مهارمنابع آبی و 3- استفاده از منابع معدنی. از میان منابع مختلف معدنی توجه به انکشاف منابع معدنی ذغال سنگ و منابع آهن باید در مرکز برنامه ها و استراتیژیهای انکشافی کشور باشد. قرارگیری منابع ذغالی به حیث منابع تولید انرژی و معادن آهن بحیث مراکز مصرف انرژی در ولایت بامیان و اطراف آن یک موقعیت استراتژیک در انکشاف کشور را دارد که باید در پلانهای توسعوی مد نظر قرار گیرند. صنعتی شدن کشور در گرو بهره برداری درست از منابع آهن و ذغال سنگ ولایت بامیان در ذیل یک پلان درازمدت و همه جانبه انکشافی میسر می باشد. معدن آهن آجیگگ و سیادره ولایت لامیان به تنهای می تواند تا 180 سال بودجه پنج میلیاردی دولت افغانستان را تامین کند. و عبور لین برق 500 کیلو ولت از مسیر بامیان میدان وردک، هم از نظر اقتصادی به صرفه است که بعدا نیازی به لین 500 کیلو ولت دیگر نداریم و هم زمینه را برای انکشاف هرچه

سریعتر معادن آهن ولایت بامیان آماده می سازد. 

اهیمت معادن
1- حجم و ارزش معادن آهنگ در بامیان: مطالعاتی که در مورد حجم ذخایر آهن در دو معدن اجیگک و سیادره موجود است بدلیل عدم مطالعات تفصیلی همچنان محافظه کارانه است و حداقل ها را مد نظر دارد. مطالعات تفصیلی آینده ممکن حجم بیشتری را تثبیت نماید. مطالعات مقدماتی و نیمه تفصیلی در سالهای دور نشان می دهد که اجیگگ حداقل حدودا دو میلیارد تن سنگ آهن دارد. بر اساس مطالعات مقدماتی که وزارت معادن انجام داده است حداقل میزان ذخیره سنگ آهن را در معدن سیادره یکاولنگ بیش از 500 میلیون تن تخمین شده است. جهت روشن شدن ارزش منابع آهن در بامیان به چند محاسبه مقدماتی و ساده می پردازیم. حجم مجموع ذخایر آهن آجیگگ و سیادره را حد اقل مقدار تخمین شده یعنی 2.5 (دو و نیم) میلیارد تن در نطر می گیریم. در حال حاضر هر تن سنک آهن در بازار جهانی 40-50 دالر می باشد. بنا بر این ارزش کل سنگ آهن این دو معدن برابر با ( 125=50*2.5 ) میلیارد دالر می باشد. این مقدار را اگر با بودجه سالانه کل افغانستان مقایسه کنیم که حدود 5 میلیارد دالر است، به این نتیجه می رسیم که این معدن می تواند بودجه 25 ساله افغانستان را تامین نماید. اما با ایجاد کارخانه ذوب آهن حتا می توانیم با قیمت بالاتری دست یابیم. از هرتن سنگ آهن در بامیان بیش از 60 فیصد آن به آهن خالص تبدیل می شود. ارزش هر تن محصول کارخانه ذوب آهن در بازار جهانی حدودا 600 دالر می باشد. بنابراین پس از احداث کارخانه ذوب آهن ارزش آهن به ( 900=600*0.6*2.5 ) میلیارد دالر می رسد. اگر حالا 900 میلیارد دالر را بر 5 میلیارد دالر (بودجه سالانه کل افغانستان) تقسیم کنیم، به 180 سال می رسیم. یعنی اگر در آجیگگ کارخانه ذوب آهن تاسیس کنیم و محصول کارخانه را به بازار جهانی بفروشیم، تا 180 سال دیگر بودجه دولت افغانستان تامین شده و نیازی به گدایی نداریم. اما می توانیم حتا به قیمت بالاتری نیز دست یابیم! حتا می توانیم از معادن فلزات دیگر به بهترین وجه استفاده کنیم. چون بعد از احداث کارخانه ذوب آهن زمینه انکشاف صنعت متالورژی فراهم می شود. در صنعت متالورژی از سایر فلزات همچون کروم، نیکل، قلع، روی، سرب، کربن وغیره برای بهبود خواص آهن و تولید آلیاژهای مختلف مورد نیاز صنعت استفاده می شود. در این مرحله ارزش افزوده بر آهن اولیه بسیار بالا می رود. صرفا جهت مقایسه به اختلاف قیمت قیمت میخ آهنی با هموزن آهنی ساده آن توجه داشته باشید. در فاز بعدی می توان از احداث صنایع نورد و قطعه سازی نام برد که مستقیما قطعات مورد نیاز صنایع را فراهم می سازند. در این مرحله نیز شاهد افزایش عظیم ارزش افزوده بر تولیدات صنعت متالورژی خواهیم بود. قابل یاد اوری است که کارخانه ذوب آهن مادر دیگر صنایع بوده و زمینه را برای استخراج دیگر معادن کشور و استفاده بهینه از آنها آماده میکند. یعنی همه معادن حول محور معدن آهن به شکوفایی می رسند و افغانستان را وارد فاز صنعتی خواهد کرد. کاربرد و اطلاق اصطلاح "صنعت مادر" به صنایع آهن از همینجا نشات می گیرد. در شرایط فعلی سایر معادن کشور همچون کرومایت و مس عملا به غارت و تاراج می روند زیرا کوچکترین اقدامی برای پروسس آن نمی شود و به صورت خام به کشورهای که صنعت آهن و فولاد دارند صادر می شود. درصورتی که اگر صنایع آهن فعال شود، از این غارت های رسمی جلوگیری می گردد.
2- پیش نیازها و زیر ساخت های مورد نیاز برای استخراج و ذوب آهن: عمده ترین پیش نیازهای صنعت آهن و فولاد به شرح ذیل است:
الف- آب: بامیان به قدر کافی از این نعمت برخوردار است واز سرشاخه دریای بامیان (کوکچه)، دریای بلخ، و دریای هلمند است.
ب- جاده و سیستم حمل و نقل ریلی: در حال حاضر جاده دارد اما سیستم ریلی هنوز ایجاد نشده است ولی در پلان دولت امده است
ج- ذغال سنگ: ذغال سنگ به دو صورت حرارت برای ذوب و کوک برای تخلیص آهن مورد استفاده صنعت آهن است. معدن آهن اشپشته و دره صوف دارای ذخایر فراوان برای تامین ذغال سنگ است. امتیاز دیگر این معادن نزدیک بودن معادن ذغال سنگ به معادن آهن است.
د- انرژی ارزان: این صنعت شدیدا به انرژی ارزان وابسته است و همان طوری که ذکر ان رفت در کمربند ذغالی بامیان پتانسیل ان موجود است. در پلان اولیه کنسرسیوم هندی-کانادایی احداث پاورپالنت 800 مگاواتی برای کارخانه ذوب آهن در نظر گرفته شده است.
ه- زیر ساخت انتقال انرژی از منابع تولید حرارتی یا آبی به منابع مصرف که کارخانجات ذوب و نورد می باشد: این کار تنها از طریق ایجاد خطوط 500 کیلو ولت یا قویتر از آن میسر است. لین های برق 220 کیلوولت و کمتر از آن، توانایی انتقال انرژی مورد نیاز برای خانه استخراج و ذوب آهن را ندارند.

خلاصه
منابع معدنی ذغال و آهن کلید انکشاف کشور است. در صورتی که نگاه توسعوی به کشور حاکم شود حکومت باید به نقش بی بدیل معادن ذغال و معادن آهن بامیان وبغلان و سمنگان در ایجاد قطب صنعت در کشورتوجه نماید. منابع طبیعی بامیان موتور محرکه انکشاف همه جانبه صنعت در افغانستان است. تمدید لین 500 کیلوولت ترکمنستان به بامیان از نظرفاکتورهای انکشافی به بالفعل شدن پتانسیل انکشافی بامیان علی الخصوص ودر کشور بطور کل کمک میکند. علاوه برآن، با اتصال منابع تولید انرژی در معادن مذکوربوسیله لین های 500 کیلوولت ترکمنستان می توان به رفع نیازمندی انرژی برق کابل و ولایت های دیگر کشور نیز امیدوار بود.

نوت: این نوشته کوتاه توسط جناب انجنیر خدادادی تهیه گردیده بود. به مقامات بلند رتبه فاشیزم افغانی نیز ارایه شده بود. من صرف آن یاد داشته را به گونه ای مرتب [خلاصه]کردم.