نویسنده: محمد عارف رحمانی
!
ما هزاره ها چه باید بکنیم؟-
. آن چه که داعش تقلبی انجام میدهد یک نسل کشی تمام عیار است. در هر حمله ی این باند جنایت کار صدها تن از شهروندان بی گناه هزاره قتل .عام می شوند.
1- آن چه که داعش تقلبی انجام میدهد یک نسل کشی تمام عیار است. در هر حمله ی این باند جنایت کار صدها تن از شهروندان بی گناه هزاره قتل عام می شوند. صدها تندیگر زخمی و مجروح و قطع نخاع و دچار مرگ تدریجی. و البته ده ها هزار خانواده نیز در سراسر هزارستان و جهان داغ دار می گردند. و قطع نخاع و دچار مرگ تدریجی. و البته ده ها هزار خانواده نیز در سراسر هزارستان و جهان داغ دار می گردند.
۲- حکومت وحدت ملی که در تبعیض پیشگی و نفاق افکنی و زورگویی بر شهروندان خود روی بسیاری از ستمکاران و جباران تاریخ را سپید ساخته است با کمال سرخوشی و خاطر جمعی به امورات روزمره خود یعنی دزدی، فساد، تباهی، برده پروری و البته مزدوری مصروف است! صرفا وقتی فاجعه ی رخ می دهد از باب خالی نماندن عریضه یک اعلامیه آماده در تقبیح داعش را برون می دهد و دنیا آرام آرام و گل وگلزار می گردد!
۳- با رویداد یک فاجعه هولناک مانند فاجعه دیروز که صدها انسان شهید و زخمی شدند؛ بردگان و سفلگان سیاسی هزاره نیز یا به انزوا و سکوت می روند و یا به حرکت های سیاسی عوام فریبانه دست می زنند و یا هم با نگارش و نمایش های خنده دار سیاسی بر وحدت ملی و اخوت اسلامی تاکید می کنند و یا این که شعار می دهند که جامعه ما با این قتل عام ها عقب نمی نشیند و از پا نمی افتد و صلح می جوییم و دموکراسی می کنیم!
۴- جامعه جهانی، آمریکا، اتحادیه اروپا، ناتو و سازمان ملل نیز پس از یکی دو روز خاموشی با صدور بیانیه های کلیشه و فاقد هرگونه ارزش و برخی رفت و امدها به دفاتر و منازل برخی از سفلگان و دریوزگان سیاسی هزاره اکتفا می کنند و البته پساز چندی وزارت خارجه آمریکا و نمایندگی سیاسی ملل متحد در کابل با حضور در شورای امنیت گزارشی در باره تبعیض و قتل عام های هزاره ها منتشر می کنند و قصه همین جا تمام می شود!
۵- عام مردم هزاره هم چون بشکه های در حال انفجار باروت هر بار عقده های شان متراکم تر می گردد و هر روز به انفجار عظیم نزدیک و نزدیک تر می گردند؛ جامعه مدنی و رسانه ی و چند شخصیت فیس بوکی به اصطلاح ملی از اقوام دیگر به شمول برخی از رهبران سیاسی شان؛ ادای دلسوزی در میآورند و به بیان تاسف و تاثر و هشداری اکتفا می نمایند.
۶- تاسف بار تر این که همه علما و دانشمندان کشور مخصوصا علمای اهل سنت و جماعت، اصحاب دانشگاه هیچ گونه واکنش قابل قبول و تاثیر گزاری در جهت تقبیح تروریستان و وادار کردن دولت به انجام مسولیت امنیتی خود در قبال حفاطت از جان و زندگی هزاره ها و بسیج ملی در مبارزه با تروریزم و نسل کشی هزاره از خود نشان نمی دهند.
۷- پارلمان کشور و قوه قضاییه نیز سالهاست که در قبال کشتار هزاره ها و قتل عام این مردم سکوت رضایت آمیزی پیشه کرده است. پارلمان ما حتی درحد صدور یک بیانیه و یا استیضاح وزرای امنیتی حکومت از خود همدردی و فعالیتی نشان نداده است. انگار بلند کردن صدای مظلومیت شهروندان هزاره تنها و تنها وظیفه و مکلفیت هزاره ها در پارلماناست.
۸- جنبش روشنایی به عنوان تنها جنبش میلیونی دادخواهانه که می تواند و می باید ابتکارات وسیعی را در این میان انجام دهد اما با تاسف این جنبش ماه هاست که در محاق فرورفته و اکنون حتی نمی تواند از عهده حساب و کتاب سرانگشتی مالی خود بیرون شود. انتظار براین است که جنبش روشنایی باید در مورد این گونه قتل عام و نسل کشی ها سکوت نکند و بی توجه نباشد و عمیقا بیاندیشد و تدبیر کند. با پیش بینی ها و آینده نگری ها به مردم آمادگی مقابله دهد. این جنبش باید از ظرفیت های عظیم انسانی خود استفاده نماید و حاکمیت را تحت فشار ملی و بین المللی قرار دهد
این جنبش باید یک باردیگر به میدان بیاید و در سراسر جهان تظاهرات ها و کنفرانس هایی را دایر نماید و از حکومت افغانستان و جامعه جهانی مخصوصا ناتو بپرسد که چرا مسولیت خود را در قبال جان و مال و زندگیصلح جو ترین قوم افغانستان انجام نمی دهند؟ جنبش روشنایی باید تدابیر انسانی را برای حفاظت از جان هزاره ها بسنجد و به مردم هدایت و رهنمون دهد. باید به جامعه جهانی مراجعه کند و بگوید که هزاره ها به مثابه موتور دموکراسی تا آخر نمی توانند تماشاگری و بیخیالی شما را تحمل کنند.خلاصه این که جنبش روشنانی باید در این گونه رویدادهای تراژیک و ویرانگر به سرعت ظاهر شود و ابتکار عمل را به عهده بگیرد. اما و با صد تاسف این جنبش عظیم هیچ گونه واکنش مطلوبی در مورد این رویدادها از خود نشان نمی دهد. حد اکثر برخی از افراد ان( مانند صاحب این قلم ) تلاش می کنند که به نگارش بیانیه های دست یازند و قصه های غمبار هزاره را در قالب چند پاراگراف فشرده سازد و خلاصه این که ما هزاره ها به رغم ادعاهای کلان و شعارهای که صاحب حق و هویت شده ایم و ....در روزگار قابل قبول و مناسبی به سرنمی بریم و این که هیچ کس صادقانه برای حفاظت از جان و مال و زندگی و کرامت انسانی و حرمت دینی هزاره ها کاری انجام نمی دهد!
۱۱- حال باید بدون هیجان و با آرامش و تسلط براعصاب خود به این پرسش پاسخ دهیم که برای عبور از این وضعیت چه باید کرد؟ و اصولا چه می توان کرد؟ لطفا به کسی طعن و لعن نفرستید لطفا نگویید که مسلح شوید. بکشید تا کشته نشوید. نگویید اگر فلانی ها این و ان کار را نمی کردند حالا اوضاع چنین و چنان بود! چرا که حالا وقت تصفیه حساب سیاسی نیست. حالا وقت تفکر و پیدا کردن راه حل های دایمی و پایدار برای جلوگیری از کشتار هزاره هاست؛ پس دوباره تکرار می کنم:
آهای عقلای قوم و آزادگان جهان مشورت و نظر دهید که برای حفاظت از جان و مال و نوامیس و کرامت انسانی انسان هزاره چه باید کرد؟ می توانید نظرات تان را در مسنجر بفرستید می توانید کامنت کنید. می توانید از طرق دیگرعمومی و همگانی نمایید. قطعا به این نظرات بها داده خواهد شد و جامع این دیدگاه ها به عنوان راهکارهای دایمی و پایدار و عاجل مورد استفاده قرار خواهد گرفت!
و ماتوفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب.
https://www.facebook.com/permalink.php?story_fbid=176655492990840&id=160476381275418: