دیروز یکشنبه 24 سرطان 1397 در موسسه امام حسین (ع) در قم در محضر استادسید_غلامحسین_موسوی، پژوهشگر و رجالشناس هزاره بودم و طی سه، چهار ساعت از محضر ایشان استفادۀ فراوان بردم. ضمن بحثهای تاریخی و رجالی بسیار، از آغاز فعالیت فرهنگی و پژوهشی ایشان در نجف صحبت شد. به دلیل اهمیت تاریخی موضوع آن را با دوستان شریک میکنم.
ایشان[سیدغلام حسین موسوی] گفتند: «در داواخر دهۀ چهل و اوایل دهۀ پنجاه شمسی پنج نفر از طلاب افغانستانی دور هم نشستیم، انجمن ویا تشکیلات حوزوی و طلبگی را به منظور فعالیتهای فرهنگی و پژوهشی ایجاد کردیم. مؤسسین عبارتبودند از شهید سید حسین حسینی، شهید عبدالحسین اخلاقی، صادقی، مرحوم قربانعلی عرفانی و این جانب سید غلامحسین موسوی. بعد هر کدامِ ما زیرمجموعه داشتیم که با مجموعههای خود کتابخوانی و تبادل افکار میکردیم. در سال 1351 ش، اساسنامه نوشتیم که یکی از بندهای آن عبارت بود: «این اساسنامه بعد از اجازۀ کتبی مرجع تقلید، قابل اجراست و در غیر آن، قابل اجرانیست.»
از آنجایی که با سید «محمود دعایی» از اعضای دفتر امام خمینی در آن زمان و مدیر مسئول فعلی «روزنامه اطلاعات» رفاقت داشتیم، از وی خواستیم زمینۀ ملاقات ما با امام خمینی را فراهم کند. ایشان هم زمینه را فراهم کردند. البته یک بار قبل از آن مراسم پر شکوه در یکی از مساجد نجف گرفته بودیم و از حضرت امام دعوت کردیم که ایشان در آن محفل تشریف آورده بودند. آقای دعایی ما را معرفی کرد و گفت: «اینها اساسنامهای دارند و یکی از بندهای آن چنین است که اجازۀ کتبی مرجع تقلید شان را داشته باشند.» امام، اساسنامه را گرفت و به ما گفت نظرش را خواهد نوشت. چند روز بعد آقای دعایی خبر داد که امام نظرش را نوشته. جالب این بود که امام، نه تنها اساسنامه را تأیید کرده بود که با دقت نظر بندها را هم جا به جا کرده بود. یعنی نوشته بود جای بند سوم مثلاً در جای بند هفت است و ....
شبابالهزاره
در آن زمان در نجف و در ایام عزاداری، موکبها و هیئتهای بزرگی از مردم عراق راه میافتاد. دو موکب بزرگ آنها به نامهای «شبابالمِشْراق» و دیگری «شباب العماله» بودند. طلاب، علما و مردم افغانستانی ساکن نجف زیرمجموعۀ شبابالمشراق بودند و در دستههای سینهزنی آنها شرکت میکردند. ما در جمع خود تصمیم گرفتیم که هیئت مستقل تشکیل دهیم. با بزرگان از جمله مرحوم مدرس افغانی و سید عوض حسینی ودیگر علما هم مشورت کردیم. عنوان آن را «شبابالهزاره ینادی یاحسین» گذاشتیم که بعدا به شبابالهزاره شهرت یافت. از این هیئت ما بسیار استقبال شد و مردم افغانستانی ساکن نجف، کاظمین، کربلا و دیگر شهرها به این هیئت پیوستند. ابتکاری که انجام دادیم در پلاکاردها شعارها و شعرهای انقلابی و جملات حماسی امام حسین (ع) را درج کردیم. نوار خاص با نوشته «شباب الهزاره ینادی یاحسین» به صورت گسترده چاپ کردیم که همۀ عزاداران روی سینۀ خود انداخته بودند. در صحن امام علی (ع) دو نوحهخوان یکی به زبان عربی و دیگری به زبان فارسی داشتیم. بعدها مردم بیشتر ما را با نام «شبابالهزاره» میشناختند که در واقع همان تشکل طلبی و حوزوی «طلاب و محصلین افغانی حوزۀ علمیه نجف اشرف» بود.
استاد موسوی گفتند: کسانی که مطالب خلاف واقع از این تشکل حوزوی نشر کردهاند، بسیار بیخبرند و حتی افرادی را از اعضای شباب الهزاره نام بردهاند که هیچ ارتباطی با ما نداشتند.
۲۵ سرطان ۱۳۹۷