تهیه کنند: خداداد فقیهی
نوییسنده :عبدالحسین عاقلی
تاریخ تدوین:
۱۳۵۹/۱۲/۷
وجودکشورپاکستان مظهر کامل آرمان های به نتیجه نرسیده ی مسلمان های قرن بیستم می باشد.هنگامیکه موج بیداری مسلمین وبعثت دوباره اسلامدراین قرن واواخر قرن نوزدهم پدیدآمد، مسلمانهای شبه قاره[یهند] بایک مشکل ویژهای که دیگر مسلمانهادر کشورهای اسلامی بدان روبرونبودند، مواجه بودند. وآن وجوداکثریت غیر مسلمان درکشور شان بود. آنها باتلاشها وفداکاریهای زیاد توانستند در زمان استقلال شبه قاره[یهند] از تسلط بریتانیا، استقلال کشور مستقل وجداگانهای به نام پاکستان شرقی وغربی رابگیرند و مانع ویژهای را ازسرراه انقلاب اسلامی بردارند.اما به علت عدم تجربه وآگاهی ونبودکادرهای مخلص ومسلمان ولایق، به آرمان اصلی شان که پیاده نمودن اسلام واقعی باشد، نرسیدند و پاکستان به دست ارتشی با بافت کاملا انگلیسی وفئودالیسم و سرمایه داری کمپرادور سقوط نمود. خونِ هزاران شهید به هدر رفت. کوشش های بعدی نیز تا کنون به نتیجه نرسیده است.
پاکستان همواره خطرتجزیه وسقوط به دامن امپریالیسم روس، ارتجاع فاشیست پشتون ها ازشمال وشمال غرب وامپریالیسم نوپای هند ازجنوب وجنوب شرق را احساس می کند. برای خلاصی از این ترس، به دنبال دوستان قابل اعتمادی در جهان سرگردان است.
انقلاب اسلامی افغانستان، پاکستان را در ریسک خطرناکی قرار داده است. اگر به مجاهدین کمک نماید، وآن ها پیروز گردند، پاکستان برای همیشه ازشرفاشیسم پشتون وامپریالیسم روس وتجزیه ی داخلی مصؤن خواهد ماند.اگر کمک نکند و یا مجاهدین پیروز نشوند، سقوط [دولت پاکستان]دیر یا زود حتمی می نماید.رژیم پاکستان طریق اول(کمک به مجاهدین )رابرگزید؛ امادراین راه باید همکاریها واطمینان از دوستانشان را همراه داشته باشد.اجرای طرح کمک به همکاری آمریکا،انگلیس، مصر، چین، سعودی و(کشور های)خلیج پیاده شد. دراین ضمن پاکستان نمی توانست وهم نمی خواست که به نیروهای اصیل ومسلمان انقلاب اسلامی در افغانستان کمک کند؛ بلکه به نیروهای ویژهای در خط مشخصی کمک گردید[کرد].اکنون پاکستان درصدد است که هرچه زودتر رژیمی که حافظ منافع شرق وغرب باشد، درافغانستان بر سر قدرت بیاید و نیروهای شوروی از افغانستان بیرون روند.
نوت: نگارنده، عاقلی را ندیده بودم؛ اما نام دو شخصیت مهم را که نبوغ سیاسی و اطلاعاتی داشتند، از زبان دو دوستانم شنیده بودم. یکی شهید محمودی بامیانی بود که نامش را از زبان دوست دوران گرمابه و دبستانم، شهید جانعلیدانش شنیدم از قوغزار شنیدم که می گفت: «یکی از نوابغ سیاسی و علمی است». شهید دانش، در سال ۱۳۵۷، روزی در خانهی ما در الومقادهی بوسعید آمده، مهمان ما بود. تازه از مشهد آمده بود و از شریعتی و آیتالله خمینی صحبت میکرد. او محمودی را میگفت که کفایت الاصول آخوند خراسانی را بدون درس خواندن، مطالعه کرده، امتحان داد و نمره عالی گرفت. محمودی را در غزنی رژیم ترکی بازداشت کرده، و بعد شهیدکرد. اما جانعلی دانش، خود استعداد ناب بود، را رژیم ترکی در تظاهرات مشهور هرات گرفت. که بعد از جمله شهید شدگانِ دوره نظام خلقیها بود. ولی اسم عاقلی را از زبان سیداحمدموسوی برای بار اول شنیدم، فکر میکنم، با شهید بصیر مالستانی از کویته پاکستان آمدهبودند، حاجی محبی مهاجرین دیده، و بعد کتابهای دکتر شریعتی را (مثل فاطمه فاطمه است، علی تنهاست، و حکومت اسلامی آیتالله خمینی را که پوش آبیرنگ، به اندازه یک قوطی سیگرت چاپ شده بود، برایم آورده بود. دیگر از زبان آقای محبی شنیده بودم. بعد از چند روز بصیر را در مدرسه مرحوم شیخ آمان فصیحی در سنگ ماشه دیدم و در آن زمان صادقی استادم بود. بعد روزی که شهید بصیر را در لومان دستگیر کرد، من در مسیر قندهار بودم که توسط حسین، یکی از کارگران منطقه ما که در نیمروز میرفت در هوتل در مسیر ولایت زابل شنیدم، ولنگی مدارسی ام به عنوان نشانی برای خانواده ام فرستادم، زیرا که خانوادهام در جریان نبود. دقیق یادم روز جشن به صطلاح استقلال ۱۳۵۷، بود. از قندهار در کویته رفتم. هشت روز در خانه یکی از هزارههای با احساس از مردم بابه جاغوری بود، ماندم. بعد به جامعه امامیه رفتم که آن زمان زیر نظر شیعه کنفرانس بود. با عاقلی در ذالفقار مارکیت آشنا شدیم. به همراه آقای امینی ارزگانی خواهر زاده سیدنقوی رفته بودیم. کتابچه، قلم و کاغذ میفروخت. پس از سلام و احوال پرسی و معرفی کردن، اولین سوالی که از من کرد، در باره موسیقی و سرود ملی افغانستان بود که من هیچ اطلاعی نداشتم. گفتم: «من در باره موسیقی چیزی نمیفهم» از من سوال کرد آقای محبی و صادقی لوخک را میشناسید گفتم: «محبی پسرمامایم میشود و صادقی استادم.» من گفتم اسم شما را از سید احمد موسوی شنیده بودم. سیداحمد کتاب های شریعتی و خمینی را در جاغوری آورده بود. گفت بصیر را میشناسید گفتم آری، با بصیر در کابل آشنابودم. بعد گفت: تخلص شما چیست و گفتم:«نهضت در مدرسه تخلص داشتم و فعلا رضایی نام خانوادگی من است». گفت: «در مدرسه بروید با آقای اخلاقی صحبت کنید، تا برای شما اتاق تهیه کند. من با آقای فاضل صحبت میکنم، تا شهریه شما را درست کند». از آن بعد برای مدتی ماندگار کویته شدم. این اولین باری بود که عاقلی را از نزدیک دیده، به قیافه لاغر، چشمهای با هوش او آشنا شدم.
عاقلی همراه استاد صادقی و شهید مزاری، در قیام مدرسه فضیه دستگیر شده بودند و مدتی در زندان اوین تهران مانده، شکنجه ساواک شده بودند. او از جمله کسانیبود که با محمد منتظری آشناو دوست بسیار صمیمی بود و او را از افغانستان نیز نجات داده بود. برای آخرین بار عاقلی را همراه حاجی فلاح، عرفانی شاکینوکه در بوسعید یک روز عصر در فصل خزان در خانه گلین پدری ام دیدم که بعد از آن به طرف پنچشیر رفت و در برگشت مقاله تحلیلی از اوضاع منطقه نوشته، جنگ قریب الوقوع حرکت اسلامی و سازمان نصر را در قرباغ پیشبینی کرده بود. عاقلی با داکتر عبدالرحمن از جمعیت اسلامی از نزدیک قبلا در کویته آشنا بود و کتابهای تشکیلاتی، مثل سازماندهی و تاکتیک ها و شورشگری را از کتابخانهای که من مسوولش بودم توسط عاقلی یک روز عصر در جامعه امام صادق تحویل دادم. عاقلی مسوولیت کتابخانهی مخفی، صندوق پستی ارتباطات و کتابخانه خانه جامعه امام صادق به عهدهی من سپرده بود. این کتابخانهها بیشتر توسط وی تدارک یافته بود. من هرهفته در پستخانه جناح رود میرفتم و کلید صندوق پستی را با خود نامهها و بستهنشریات جنبش مبارز، اچقون و مشعل رهایی را میآوردم و برایش تحویل میدادم بدون اینکه بستهها نامه را باز کنم، اما بستههای کتاب و مجله را باز میکردم و میخواندم و و در اختیار دیگر دوستان قرار میدادم.
عاقلی طرحی بسیار مفید برای هزارستان داشت که متأسفانه موفق نشد. او میگفت: باید در هزارستان اردوی نظامی داشته داشتهشود، بدون یک نیروی نظامی و کدرهای برجسته ما به جایی نمیرسیم. در این راستا، بعدا احسانی، شفیعی، احمدی، ناصری، اختری سر پل، و ... در خلیج و فلسطین آموزشهای نظامی دیدند.
عاقلی میخواست با مسعود در سیاه گیرد، جبهه نظامی باز کند. باید بگویم عاقلی یکی از نوابغ سیاسی و اطلاعاتی بود که بسیار زود رقیبانش او را زود از مسیرش برداشته، از جامعه ما گرفت و نگذاشتند که این هوش سیاسی هزارهها به حیات خود ادامه داده، به طرحهای خود دستیازد. اشارتی بود در باره عاقلی. و اما در دفتر خاطراتم بیشتر نوشتهام. رضایی ۲۲ فبروری ۲۰۱۹