روحالله بهزاد
هفتۀ گذشته کتابی در شهر لندن رونمایی شد که پسلرزههایش تا هنوز در حوزۀ زبانهای فارسی و پشتو قابل مشاهده و لمس است. این کتاب مجموعۀ سرگذشت زندهگی سیاسی، ادبی و هنری صادق فطرت ناشناس، هنرمند پرآوازۀ کشور است. این کتاب حاصل گفتوگوی صبور سیاهسنگ، یکی از نویسندهگان پُرکار با او است.
این کتاب تحت عنوان «ناشناس ناشناس نیست» چاپ شده است. صادق فطرت ناشناس در این کتاب به پرسش پیرامون مسایل تاریخی پاسخ گفته که واکنشهای گوناگونی را در جامعۀ افغانستان به وجود آورده است. آقای ناشناس در این کتاب احمدشاه ابدالی و امانالله خان را به تندی نقد میکند و نیز میگوید که کتاب «پته خزانه» جعل تاریخی است.
ناشناس در این کتاب مدعی شده است که «پته خزانه» را عبدالحی حبیبی نوشته است و هم زبان استفاده شده در این کتاب، زبان ۱۳ صد سال پیش نیست. او در این گفتوگو اظهار داشته است: «من صادق فطرت هستم، حق را حق میگویم و ناحق را ناحق. چپ و راست حساب کنیم، زبان پشتو تاریخ مکتوب بالاتر از چهارصد سال ندارد. در همین چند قرن خود هم هرآنچه دارد، تمامش شعر است. لسانی که در آن کیمیا، فزیک و بیولوژی نباشد؛ تاریخ، جغرافیه و جیولوجی نباشد؛ روانشناسی، فلسفه و آثار علمی نباشد، شعر و شعر و شعر – ولو هر قطعهاش شهکار – کدام درد پشتون ها را دوا خواهد کرد؟.»
این گفتهها و اظهارنظرهای داکتر ناشناس که دکترای زبان پشتو دارد، فضای ادبی افغانستان را در چند هفتۀ است که به خود مشغول کرده است. عدهیی اظهارات آقای ناشناس را جسارت مسکلی و نشانگر صداقت میخوانند و میگویند که حق با او است و پته خزانه جعلی است، اما عدهیی دیگر پته خزانه را «پس از قرآن» برای خود مقدس دانسته و مدعی شده اند که ناشناس مطالعۀ دقیق از تاریخ زبان پشتو ندارد.
در این میان، روایت سومی این است که نسخۀ اصلی «پته خزانه» به یکی از لابراتوارهای معتبر جهان فرستاده شود تا اصلات آن از سوی یکی از نهادهای معتبر زبانشناسی جهان تایید شود.
فیاض غوری، یکی از فعالان فرهنگی در صفحۀ رسمی فیسبوکش نوشته است: در پته خزانه بالای نامی به نام «امیر کرور سوری» بسیار تمرکز شده است و حبیبی مولف آن گفته است که در سال ۱۳۰ هجری یک شعر پشتو را کرور سروده است. اما در طبقات ناصری که منبع تاریخ دربار غوریها است و در سال ۶۵۸ هجری تألیف شده است، هیچ نامی به نام «کرور» ذکر نشده، در حالی که دهها تن از شاهان غوریتبار، «سوری» تخلص کرده اند .
آقای غوری در ادامۀ یادداشتش مینگارد: نمیدانم چرا عبدالحی حبیبی در پته خزانه به شخصیت دستساختۀ خود خیلی تمرکز کرده و از شاهان تاریخساز و عینی سوری نامی نگرفته است؟ در تاریخ هزار سالۀ غوریها هیچ نوع تعرضی بر اقوام و تمدن دیگران صورت نگرفته است و ما به دیگران هم اجازۀ دخالت در تاریخ خود نمیدهیم.
کاظم یزدان، یکی از نویسندهگان و تاریخنگاران کشور نگاشته است که عبدالحی حبیبی هزگز ننوشته که «پته خزانه» را چگونه و از کجا و از نزد چه کسی به دست آورده و کتاب، تا کنون کجا بوده است؟
آقای یزدان میگوید که لازم بود حبیبی چگونهگی پیدایش آن را به تفصیل و با تمام جزئیات مینوشت و هر نوع شک و شبه را برطرف میکرد، اما او با سرعتی «غیرمتعارف» از این موضوع عبور کرده و جواب بسیاری از پرسشها را گنگ و مبهم باقی گذاشته است.
نجیب مایل هروی، تاریخنگار دیگر کشور در پیوند به جعلی بودن پته خزانه نوشته است: «هر چند چاپ افست و عکسی از آن کتاب به عمل آورده، ولی از روی عکس به اصل نسخه نمیتوان پی برد و هم نمیتوان از لحاظ نسخهشناسی و خطشناسی آزمون کرد و به محک مرکبشناسی زد. از اینجاست که پشتوشناسی به نام «دورگنستیرنه» (morgenstierne) در مورد پته خزانۀ حبیبی و یارانش از نظرگاه زبانشناسی و تاریخشناسی ایرادهایی را وارد دانسته و گفته است که صحت نظریات حبیبی و اصالت این اثر آنگاه مقبول میافتد که نسخۀ خطی از لحاظ فیلالوژی بررسی شود».
مخالفان جعلی بودن پته خزانه استدلال بیشتر به سخنرانیهای پس از پایان محفل رونمایی کتاب آقای ناشناس و نیز مصاحبۀ او با بخش پشتوی فارسی بی.بی.سی اشاره میکنند که در آن، آقای ناشناس میگوید که در مورد پته خزانه در حالی حرف زده که آن را تا کنون دقیق مطالعه نکرده است.
صادق فطرت ناشناس در یکی از مصاحبههای پس از رونمایی کتاب به خبرنگار میگوید که عبدالحی حبیبی از «الفنستون» خواسته بود تا اصالت پته خزانه را تائید کند، اما الفنستون از این کار اباورزده بود، زیرا او باور داشت که نسخۀ اصل پته خزانه باید در نهادهای معتبر زبانشناسی دنیا تایید شود. اما الفنستون تاریخنگاری بود که در سال ۱۸۵۹ در گذشته است، اما آقای حبیبی در سال ۱۹۱۰ زاده شده است و تفاوت کلان زمانی در تولد و مرگ این دو نویسنده وجود داشته است.
اما موافقان جعلی بودن پته خزانه استدلال میکنند که ممکن آقای ناشناس در آن لحظه نام الفنستون را با کسی دیگری اشتباه گرفته باشد. با اینهمه، اما بسیاریها تأکید دارند که برای پایان این غایله، باید نسخۀ اصلی پته خزانه به یکی از نهادهای معتبر جهانی برای بررسی و تشخیص اصالت آن بفرستند.
کتابِ ناشناس ناشناس نیست از نشانی انتشارات شاهمامه در بیرون از کشور منتشر شده و تاهنوز به افغانستان نرسیده و نسخههای از آن به گونۀ آنلاین به فروش میرسند.