نویسنده: حسن رضایی


هزاره ها در آسترالیا، جمعیت چشمگیری را تشکیل نمی دهند؛ زیرا بسیار دیر وبه تعداد کم به آسترالیا پناهنده شده اند. اما انگیزه کاری داشته وپویا وفعال وارد جامعه شده اند. هزاره ها با این که یک اقلیت بسیار کوچک به شمار می روند، وچون در نظام دموکراتیک وچندفرهنگی آسترالیا، از مزایای حقوقی وموقعیت مساوی با دیگر شهروندان آسترالیا برخوردار استند، رشد داشته نسبتا خوش درخشیده اند.


دغدغه حفظ هویت

هزاره ها از همان آغاز حضور در آسترالیا, به هویت اتنیکی خود اهمیت داده وآن را حفظ کرده اند. هزاره‌هااولین انجمن را در ایالت کوینزلند، به ریاست حامدصابری به عنوان «هزاره اتنیک سوسایتی» ایجاد کردند وبعد انجمن دیگری را به عنوان جامعه هزاره های ویکتوریا، در شهرمیلبورن به وجود آوردند. هزاره اتنیکسوسایتی اولین جریده‌ای را به زبان فارسی و چاپ رنگی به عنوان «سحر» به مدیریت حسن رضایی نشر کرد. این انجمن مبلغ ۳۰ هزار دالر کمک از برخی مؤئسسه های دولتی آسترالیا، برای کلاس های آموزش زبان انگلیسی -در سطح ابتدایی- در شهربریزبین دریافت کرده بود. در این وقت ریاست انجمن را حسن غلام، معروف به حسن بهسودی به عهده داشت. در اثر بی توجهی به قوانین حساب مالی سالانه و عدم حساب دهی شفاف مالی، این انجمن غیر فعال شد و بعد «انجمن هزاره های آسترالیا» به ریاست طاهرفروتن به فعالیت شروع کرد وپس از مدتی در سال گذشته به «انجمن هزاره‌ها کوینزلند» تغییر نام داد و اینک یکی از انجمن های فعال و منظم در کوینزلند است و مرکز فرهنگی هزاره‌های کوینزلند را تأسیس کرده که ساختمان این مرکز در حال ساخت و ساز است. هزاره های مقیم سیدنی، انجمنی را در سال‌های ۲۰۰۰، زیرعنوان «انجمن هزارستان» تشکیل دادند واینک زیرعنوان «انجمن کاتب هزاره» تغییر نام داده وفعال است و مرکزی را به نام «مرکزارشاد» خریداری کرده است. آنچه گفته آمد، دو سه نمونه برجسته‌ای از سازمان های فرهنگی واجتماعی هزاره‌ها در آسترالیا بود که هزاره های آسترالیا به عنوان هزاره، یعنی وهویت اتنیکی خود تشکیل داده اند. دغدغه های اصلی هزاره ها نیز در واقع، حفظ هویت اتینکی - زبان هزارگی، زبانی، تاریخی وفرهنگی- شان بوده است.

هزاره‌ها در افغانستان یکی از گروه‌های عمده‌ و بومی ساکنان اصیل این خطه به حساب می روند که دارای تاریخ طولانی وفرهنگ درخشانی اند؛ اما در دوسدهٔ اخیر این مردم بومی، زهر تلخی نسل کشی را چشیده واز کشور وسرزمین آبایی شان آواره شده‌اند. به ویژه بعد از سقوط رژیم طرفدار شوری ورویکار آمدن مجاهدین، وضعیت هزاره نه تنها در این برهه‌ی از تاریخ بهبود نیافت؛ بلکه نسل کشی و تبعیض سیستماتیک را تا حال تجربه کرده اند. هزاره‌ها در یک چنین وضعیتی نا هنجار اجتماعی واز این که در معرض ژنوساید قرار داشته، مجبور به ترک وطن شده وبه آسترالیا وکشورهای غرب و همسایه افغانستان، پناهنده و آواره شده اند.

مهاجرت هزاره‌ها به آسترالیا وکشورهای اروپایی بیشتر در زمان حاکمیت گروه تند رو طالبان صورت گرفت وقبلا از آن به ایران وپاکستان مهاجرت می کردند. سال های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۰، رویکرد پناهندگان هزاره را می توان گفت فراتر از مرز کشورهای همسایه افغانستان بوده است. وعلت های اساسی مهاجرت وپناهندگی هزاره‌ها به آسترالیا وکشورهای غربی را می توان گفت: ادامه سیاست های نسل کشی عبد الرحمن خان، تبعیض سیستماتیک، نابرابری، اختطاف وغصب دارایی شان توسط گروه مجاهدین، وگروه تندرو وتروریستی طالبان و افراطیون نژاد گراه افغان، بوده است و این روند ظالمانه نسبت به هزاره‌ها متأسفانه تا حال ادامه داشته است.

از آنجایی که قاره اقیانوسیه آستر الیا، یک جزیره ای بزرگ را می ماند وعبور از آب های اقیانوس آرام وهند دشوار بوده وهزینه رفتن به آسترالیا نیز سنگین، لذا کم ترین جمعیت راهزاره ها در آسترالیا، نسبت به کشورهای اروپایی وکشورهای ایران وپاکستان داشته اند. اما فعال وپویا بودن هزار‌ه‌ها در همه‌ی این کشورها امری غیر قابل انکار بوده واز مزایا وویژگی های نیک هزاره‌ها بوده است. آنچه در این نبشته مورد توجه قرار داشته است، گزارش وآمار جمعیت هزاره ها در آسترالیا بر اساس سر شماری رسمی دولت فدرال در سال ۲۰۱۶، بوده است ومختصر توضیح وتبصره بر آن. این آمار در واقع جامعه ما را آگاه می کند، تا خود را درک و هویت خویش را بشناسند ودر آیینهٔ جامعه مدرن خود را نگاه وبه ارزیابی گیرند.

هزاره های آسترالیا، در سال های اخیر در آسترالیا پناه برده واسکان یافته اند. بر اساس آمار غیر دولتی گفته می شود که در حدود بین پنجاه تا شصت هزار جمعیت دارند؛ به نظر نگارنده این رقم تا جایی مبالغه آمیز بوده و مبنای علمی و تحقیقی وآماری نداشته است، وبا آمار رسمی دولت استرالیا، بسیار متفاوت است.

«هزاره ها درنفوس شماری سال ۲۰۱۶، که از طرف دولت فدرال استرالیا انجام شد، علاوه بر تعداد نفوس مسایل ذیل نیز در رابطه با هزاره های استرالیا، مورد توجه بوده اند»، مانند: سطح فراگیری زبان انگلیسی، سواد، تحصیلات عالی، کار و حرفه های فنی، ساعت کاری، در آمد مردان در هفته و تفاوت سنی،جنسیتی وزبانی.

«۱. جمعیت کل هزاره ها در استرالیا۲۲،۲۷۵ نفر اعلام شده است. اما واقعیت امر این است که جمعیت هزاره‌ها‌ بسیار بیشتر از این رقم هست؛ زیرا عده ی زیادی از هزاره ها زبان شان را دری ویا فارسی نیز ثپت کرده اند و یا در آمار گیری شرکت نکرده اند، بنا براین جمعیت هزاره ها را که به زبان هزارگی در خانه صحبت می کنند، ۲۲،۲۷۵  نفر اعلام کرده اند».

« ۲. جمعیت جوانان هزاره بطور چشمگیر بیشتراز بزرگ سالان است. تقریبا ۱۸٪ جمعیت مرد ها، بین ۲۰-۲۴ سال هستند وجالب اینکه ۱۳٪ جمعیت طبقه اناس ۵-۹ سال هستند ودر حدود۵٪  جمعیت هزاره ها بالای ۵۰  سال هستند».

در این زمینه می تواند گفت: جوانان مهاجر بیشتر، بدون سرپرست هستند؛ لذا با چالش های زیاد امکان دارد مواجه شوند. مانند:احساس تنهایی، نداشتن کار ودر حاشیه قرار گرفتن جامعه، که همهٔ این مسایل پی‌آیند ناگوار روانی به بار می آورند وجوانان دچار افسردگی می‌شوند و در اثر افسردگی روانی، نسل جوان سرخورده شده ورویکرد به اعتیاد وفساد پیدا می کنند. بر اساس تجربه وچشم دید شخص نگارنده از کشور های اتریش، آلمان، و بلژیک، جوانان در آسترالیا فعال تر وهدفمند تر به نظر می خورند و بیشتر شایق به کار وتحصیل اند با این که جمعی  از جوانان بدون سرنوشت و با ویزای عبوری وموقت زندگی می کنند با آنهم رویکرد به اعتیاد ویا سرخوردگی روانی کم تر دارند. اما باید اعتراف کرد که انجمن های هزاره در غرب تا هنوز به استندردهای نهادهای فرهنگی و انجمن های چون چینایی ها، سریلانکایی‌ها و یهود‌ها در غرب نیستند، زیرا رهبران و مدیران انجمن ها بیشتر در حال وهوا و مناسبات سنتی وقبیله ای جامعه افغانستان نفس می کشند وکم تر برای جوانان و  پیران توجه مبذول می دارند، کدام برنامه ویژه‌ای برای این دو طیف اجتماعی خود نمی اندیشند و طرح و استراتژی‌یی برای رفاه پیرمردان و پیر زنان و جوانان تا حال نداشته اند. از همه مهم تر، فاصله تفهیم و تفاهم، زبان گفتمان ودیالوگ میان نسل جدید و نسل قدیم است که این فاصله هم زبانی و همدلی و همدردی و همکاری را سدمه شدید وارد کرده است. اگر به این امر توجه نشود، در دراز مدت گریز از هویت و یا خلأ هویت به وجود می‌‌‌آید و این خلأ و گریز از هویت عواقب ناگوار در پی داشته و جوانان رویکرد نهیلیستی پیدا می کنند.

۳. «تعداد مرد ها بیش از دو برابر تعداد زنها می باشد. مردها ۶۱.۳٪وخانم ها ۳۱.۷٪ در حالی که ۵۰۷٪ جمعیت کل استرالیا را مرد ها و ۴۹.۳٪ را خانم ها تشکیل می دهند».

تعداد مردها در این آمار بیشتر از زنان نشان داده شده است؛ زیرا بیشتر جوانان تا حال ازدواج نکرده ویک عده ای هم ازدواج کرده اند اما تا هنوز فامیل شان را نتوانسته اند به آسترالیا بیاورند. از طرفی در سال های اخیر اردواج های جوانان با چالش‌های روبه‌رو بوده و به ویژه ازدواج های که توسط والدین پسران ودختران بدون شناخت دختر وپسر از همدیگر انجام شده بیشتر چالش‌زا  بوده است، یا منجر به خشونت های فامیلی شده وسر انجام منجر به جدایی و برخی اوقات به خود کشی و یا قتل انجامیده است، نمونه بارز آن گزارش روز نامه دی ایچ از کشته شدن مرموز یک خانم جوان  هزاره در میلبورن است.

۴. «مذهب. ۹۵.۷٪ هزاره دین شان را اسلام گفته اند وصرف ۳.۷٪ گفته اند که پیرو هیچ دینی نیستند».

در رابطه با مسایل مذهبی، جامعه هزاره سنتی وبسته می اندیشند، در بسیاری موارد دغدغه های شان افراطی است؛ زیرا بسیاری خانواده ها احساس می کنند، که چیزی را در مهاجرت از دست داده اند. فاصله عمیق تفهیم وتفاهم میان نسل جوان ونسل کهن سال از همین گرایش پدیدآمده وکم کم احساس می‌شود. جامعه مذهبی هزاره ها در ماه محرم وماه رمضان مصارف سرسام آور واسراف گونه‌ای انجام می دهد. از طرفی این گرایش سنتی هزاره‌ها به مذهب، بستر نفوذ تند روان مذهبی شیعه را فراهم می آورد. شبکه جهانی اهل بیت ودستگاه سازمان یافته جامعة المصطفی از این روند و رویکرد بسته و سنتی هزاره‌ها سود می برند. در این اواخیر مجالس ۱۵ روزه صلوات بین زنان بی کار، رونق یافته است و این گونه مراسم باعث شده است که مادران با دختران وعروس‌های شان گلاویز شوند، در این گونه مجالس واعظان مذهبی ذهنیت منفی به شنوندگان شان می دهند، همه فکر می کنند، که دختران جوان شان حجاب اسلامی را رعایت نمی کنند وبه روزه ونماز بی اعتنا شده اند. این دیدگاه نسبت به جوانان سبب نزاع وخشونت‌های فامیلی می شود. حتی از فرصت های تحصلیی وپیشرفت علمی جوانان می کاهد. انگیزه وهدف دراز مدت رشد را از جوانان، توسط والدین شان سلب می شود. بنابراین این رویکرد در دراز مدت برای جامعه هزاره زیان بار است.

آنچه گفته آمد، سخن از چالش ها وفرصت‌ها فراروی رشد تحصیلی جوانان وعدم توجه فامیل ها به تحصیل جوانان شان و فاصله دو نسل جوان و قدیم است. از آنجایی که فضا وجو مناسب برای رشد علمی و فنی جوانان و کودکان در آسترالیا فراهم بوده است، در مقایسه با دیگر کمیونیتی‌ها مثل سریلانکایی‌ها و چینایی‌ها و یهود‌ها رشد علمی، فراگیری زبان ورویکرد به تحصیلات عالی در میان جوان هزاره در آسترالیا رضایت بخش نبوده است؛ ولی چنین دیده می شود که نسبت به کشورهای اروپایی به ویژه کشورها که زبان رسمی شان غیر از زبان انگلیسی است، بهتر بوده است ودر آمار چنین آمده است:

«۵. ۳۶.۴٪ هزاره ها خوب انگلیسی صحبت می کنند و٪25.5 بطور عالی انگلیسی صحبت می کنند وفقط  ٪9.8 اصلا انگلیسی صحبت نمی توانند.»

۶. ۷۲.۲٪ «6. 72.2٪ هزاره های استرالیا در افغانستان متولد شده اند٫٪13 در پاکستان و ٪11.6 در خود استرالیا. »

۷. ۶۱.۹٪ هزاره ها در استرالیا هنوز ستیزن نشده اند و ۳۶.۱ ستیزن استرالیا شده اند.»

۸. ۳۳.۳٪ آنها اصلا مکتب رسمی نرفته اند و ٪27.1 توانسته اند که صنف 12 را تمام کنند و ٪5 توانسته اند تحصیلات فوق لیسانس داشته باشند که در مجموع جمعیت استرالیا ٪9.7 تحصیلات فوق لیسانس دارند.»

در زمینه کار ودرآمدهزاره‌های آسترالیا- هزاره ها مردم سخت کوش وفعال بوده اند. ودر این آمار نحوه شغل، در آمد هفتگی وساعات کاری هزاره‌ها برتابیده شده است. هزاره ها بیشتر در کار ساختمانی، وقصابی بیان شده است، در حالی که هزاره ها در بازار نیز موفق بود اند ولی در ر این راستا در آمار دولت فدرال ذکری به میان نیامده است، لذا نیاز به جستار وتحقیقات میدانی است، که باید مورد توجه محققان وپژوهشگران هزاره قرارگیرد.

۹. اکثریت مردان هزاره درآمد هفتگی خودرا ۸۰۰  تا ۱۰۰۰دالر اعلان کرده اند ولی در آمد هفتگی اکثریت قاطع زنان 0 است.

۱۰ اکثریت هزاره های که کار می کنند٫ ۴۰ ساعت در هفته است و در کل نیروی کاری استرالیا 35 ساعت در هفته کار می کنند.

۱۱. ۳۲.۳٪ ز مردم گفته اند که تمام وقت (فول تایم) کار دارند و۴۲٪ جذب نیروی کار نیستند.

۱۲.قریبا  ۸۰٪ مردم با موترهای شخصی خود سر کار می روند وبقیه مردم استرالیا۶۱٪  شان با ماشین سر کار می روند.

۱۳. اکثریت کلان نیروی کاری هزاره اختصاص به کار های ساختمانی یافته است٫ ٪18.5 کاشی و تایل ٪10.5 رنگمالی وپینتینگ ٪5 خیشت ٪4.9 پلاستر ٪3.8 کار گوشت و قصابی.

۱۴. ۶۶.۱٪ از هزاره های استرالیا مجرد هستند و٪33 متاهل.

نگارنده به حیث یک عضو از اعضای جامعه هزاره های آسترالیا، ‌پیشنهاد هایی ذیل را لازم می داند:

۱. اجمن ها وسازمان‌های فرهنگی باید به زبان فارسی توجه کنند وآموزش زبان فارس در واقع بستر احیای فرهنگ وفهم تاریخ مردم ماست.

۲. در رابطه با مراکز فرهنگی جای وطرح برای سرگرمی پیر مردان وپیرزنان را مورد توجه قرار دهند..

۳. از افراط گرایی مذهبی پرهیز شود وزمینه انتگراسیون فرهنگی را برای جامعه فراهم سازند. در اخیر این آمار می تواند جامعه مارا در بسیاری موارد راهنمای خوب برای پلان گزاری آینده باشد.



«جزيیات مطلب، همرا با جدول بندیها در لینک زیر قابل دست رسی هست»


http://www.sbs.com.au/news/census