جلال مهجور
انتخابات پیشرو برخلاف توقع و انتظار کسانی چون من (مهجور) که خواهان تحریم و توقف آن در این مرحله بودند، برگزار خواهد شد. با در نظر داشتِ اختلاف ها و عدم هماهنگی میان "شورای عالی مردمی جنبش روشنایی" در مورد انتخابات که از آدرس جنبش روشنایی تصمیم واحد و روشن نتوانستند بگیرند. و در نتیجه، دل سردی و دو دلی را در پی داشت. لذا احتمال قوی میرفت که هوادران و بدنهی اصلی جنبش در انتخابات شرکت ننموده و بجای استفاده از حق رای از حق اعتراض و نا فرمانی مدنی خود استفاده کنند. اما از قرائن و شواهد چنین پیداست. که هوادران و عدالت خواهان جنبش روشنایی عزم شان را جزم نموده اند که در این انتخابات شرکت نمایند تا زنده بودن شان را نشان دهند.
یکی از چالش های عمده، فرا روی جنبشیان بهعنوان انتخاب کننده و رأی دهنده، تعدد کاندیدا و نامزد های اعضای شورای عالی جنبش است. که انتخاب کردن میان این چند نفر را مشکل کرده است. اما اوضاع و احوال چنان نشان میدهد که هوادران جنبش روشنایی بصورت قابل ملاحظه بر این مشکل فایق شده، مصمم اند که از احمد بهزاد حمایت نموده و او را انتخاب کنند. مبارزات انتخاباتی بهزاد تقریبا از کنترل ستاد انتخاباتی اش خارج شده، شکل و شمایل مردمی را به خود گرفته است. که از او میتوان به عنوان یک کاندیدا و نامزد پیش تاز نام برد.
اما چرا احمد بهزاد پیشتاز است و پیشتاز خواهد ماند؟ دلیلش صرفا محبوبیت او (بهزاد) در میان عدالت خواهان و تبعیض ستیزان جنبش روشنایی نیست. یکی از دلایل که حساسیت و علاقه مندی مردم به بهزاد را شدید نموده است، حساسیت و نفرت دشمنان مردم بهصورت عام (هیئت حاکمه ی فاشیزم و تبعیض) و دشمنان "جنبش روشنایی" بهصورت خاص نسبت بهزاد است. تاکید و تبلیغ دشمنان مبنی بر اینکه اگر دیگران. .....! رای بیاورند نه مهم است و نه نگران کننده؛ چرا که آنان از آدرس حزب و قوم کاندیدا شده اند. کمپاین و مبارزات انتخاباتی شان نیز رنگ و بوی حزبی و قومی دارد و پیروزی شان را میتوان به حساب حزب و قوم شان گذاشت. ولی بهزاد نه پسوند قومی دارد و نه پیشوند حزبی چه بخواهیم و یا نخواهیم، بهزاد کاندیدا و نامزد "جنبش روشنایی" است. پیروزی بهزاد، یعنی پیروزی جنبش روشنایی، یعنی اینکه این مردم مصر و سرکش که "عدالت اضافی میخواهند" و توتاپ را خط قرمز میدانند" ازمطالبات شان دست نکشیده اند. باز همان آش است و همان کاسه[خواهد بود].! و همان مزاحمت های همیشگی و دایمی بهزاد. بهزاد به یک کابوس تبدیل شده و کیست که از کابوس خوشش بیاید. مگر اینکه گفته شود ساکنان ارگ و سپیدار از جمع آدمی زاد نیستند.
تبلیغات دشمنان و استفاده از هر وسیلهای علیه بهزاد، نه تنها به ضرر بهزاد تمام شده؛ بلکه بر عکس شده است. اینک، خیلی ها میگویند: "به همان دلیل که دشمنان نمی خواهد بهزاد پیروز شود، ما از او حمایت کرده و برایش رای میدهیم. چراکه در این مقطع زمانی (انتخابات) بهزاد یک فرد و یک کاندیدای معمولی نیست. او یک مطالبه است. ما میخواهیم به دشمنان و بد خواهان نشان دهیم و بگویم که همچنان بر مطالبات عدالت خواهانه و تبعیض ستیزانه و خواست های بر حق خود مصمم و استوار هستیم، سهل انگاری و عقب نشینی را یک اشتباه جبران ناپذیر میدانیم. ما مصمیم و اراده کرده ایم که بهزاد باید با آرای بالا و قابل ملاحظه پیروز شود که پیام قاطع و محکم سیاسی برای دشمنان داشته باشد. حتا به قیمتی ناراحتی و آزردگی بعضی از دوستان (البته دراین مقطع.) در انتخابات شرکت میکنیم و به بهزاد رای میدهیم تا نشان دهیم "هستیم بر آن عهدی که بستیم".
هرچه میگویم در این انتخابات شرکت نکنید و به کسی رای ندهید. کجا گوش شنوا؟! در جواب میگویند: "همین که ما به تو کاری نداریم خدا را شکر کن و از ما متشکر باش، فعلا با تنهایی و مهجوری ات بساز و بسوز و پس از انتخابات باز گپ میزنیم". منم با همه ی اختلاف نظر های که با آنان دارم صبوری و ایستادگی شان را می ستایم و میگویم خدا کند که از حمایت، اعتماد و انتخاب شان پشیمان نشوند که انشاءالله نخواهند شد.
یادداشت: یکی از هوادران جنبش روشنایی میگوید: منظور ما از دشمن هرگز رقیبان انتخاباتی نیست. آنهم رقیبان که به جای شعارهای انتخاباتی در ذیل عکس های رنگارنگ شان جوک، فکاهی و معما نوشته اند؛ بلکه دولت فاشیزم و تمامی زیر مجموعه تبار گرایانه و تمامیت خواهانه شان است.