حمزه واعظی کارشناس ارشد امور اجتماعی
اقدام نظامی برای دستگیری قوماندان علیپور در شرایطی اتفاق می افتد که تمام شهروندان افغانستان، علیرغم وضعیت ناپایدار امنیتی، خودرا باشور و شوق برای انتخابات پارلمانی آماده می کنند. آنگونه که گفته می شود براثر عملیات نیروهای نظامی دولت بمنظور دستگیری قوماندان علیپور، تعدادی از شهروندان ملکی بشمول یک زن و یک کودک نیز کشته شده اند. این اقدام با هر توجیهی صورت گرفته باشد، اقدام نابخردانه، غیرمسولانه و بشدت تفرقه افگنانه است که جز تکرار حادثه ی قیصاری و به تنشو تشنج کشاندن مردم هزاره جات هیچ دستاورد و هدف دیگری ندارد.
تا آنجا که من معلومات دارم، قوماندان علیپور نه یک نظامی غیر مسول است و نه تا حالا شکایتی و پرونده ای از او وجود دارد. او سالهاست در ولایت میدان، تحت پوشش تشکیلات نظامی قانونی و دفاعی بنام خیزش مردمی در برابر طالبان فعالیت دفاعی دارد. طالبان در طول ده سال گذشته در گلوگاه هزارجات، یعنی مسیر میدان وردک، تعداد زیادی ازمسافران ملکی شامل پیر و جوان و دانشجو و محصل و دکاندار را ربوده و سر بریده اند. علیپور با هماهنگی ارگان های نظامی- امنیتی دولت، توانسته با جسارت و مهارت و قدرت گروه تحت امرش، نقش مهمی در برقراری امنیت و مقابله با طالبان در این منطقه ایفا کند.
حال، گروه آشوب آفرین حلقه ی ارگ می خواهد با ایجاد تنش و آشوب در هزاره جات، چند هدف را دنبال کند:
1. امنیت هزاره جات را دچار اختلال نماید تا حوزه های رای دهی بسته و یا دستکم روند انتخابات دراین مناطق مانند غزنی و سایر مناطق نا امن جنوبی و شرقی کشور، مختل گردد.
2. با ایجاد آشوب های اجتماعی و وادار نمودن مردم این مناطق به سمت رویکردهای خشونت طلبانه شکاف امنیتی در هزاره جات فراهم گردد و در نتیجه زمینه ی حضور و نفوذ نیروهای داعش وطالبان در این مناطق مهیاگردد.
3. ادامه ی این نوع قیصاری سازی، زمینه ی رویارویی نیروهای نظامی محلی وابسته به دولت و عموم مردم را فراهم می آورد. به تعبیر دیگر، هزاره هارا مجبور می سازد که جنگ داخلی و درگیری درونی را با حاکمیت های محلی روشن کنند
4. درگیری و آشوب در هزاره جات، به چند دستگی گروهی و تقابل حزبی، جناحی و سیاسی بیشتری از یکسو میان رهبران و حلقات سیاسی هزاره میدان می دهد و از سوی دیگر به دو قطبی شدن شدید میان هزاره های وابسته و شریک در دولت و هزاره های مقابل دولت منجر می گردد
5. در صورت عدم مهار این حادثه و اصرار حلقات دولتی بر ادامه تنش و مقابله با مردمی، که گفته می شود بصورت انبوه علیه نیروهای دولتی درحال بسیج شدن هستند، هزاره ها مجبور می شوند بجای بسیج و نشاط سیاسی برای مشارکت در انتخابات، خشم و نفرت و اندوه و انزجار خودرا علیه آشوب افرینان ارگ نشین و قیصاری سازان عرصه ی استراتژی توطیه بسیج نمایند. این درست، همان مسیر خوفناک و خطرناکی است هم هزاره هارا از مسیر صلح و مدنیت و منش های دمکراتیک شان منحرف می کند و هم بنیاد حاکمیت توطیه
و دسیسه را سست تر و مجبور به پرداخت تاوان عظیمی می سازد.
از همین رو باید روشنفکران، رهبران سیاسی و تمام فعالین هزاره باید ضمن تحلیل دقیق و مشارکت فعال در کاهش این بحران، سعی کنند به آتش احساسات مردم و جوانان پترول بیشتر نریزند و خونسردانه و معقولانه در صدد حل بحران و هدایت اذهان جامعه به سمت آرامش و شکیبایی برآیند