دکتر حفیظ شریعتی
هزارههای خوستوفرینگ
خوستوفرینگ نام دو طایفۀ معروف هزارهها در بغلان است. خوست و خوسته از واژههای کهن و دیرینۀ هزارههایند که معنای معشوق و نامزد را میدهد. بیش از پنجا ه درصد ساکنان خوستوفرینگ هزارهاند که مذهبشان اهلسنت است. هزارههای خوستوفرینگ بیشتر در قریههای میانشهر، قشلاق درگی، قشلاق دامنه، درۀ خاهوش و قشلاق هزاره، دشت رباط، هزاره پایین، یامک، درۀ آب، ده خواجه قلندری، زندگی میکنند و آداب و رسوم هزارهگیشان را حفظ کردهاند.
السوالی فرینگ
السوالی فرینگ ولایت بغلان در میانۀ السوالیهای خوست و گذرگاه نور قرار دارد. این السوالی با السوالی ورسچ ولایت تخار هممرز است. چهل درصد جمعیت این السوالی را هزارههای اهلسنت تشکیل میدهد. دشترباط، چهارقشلاق، قشلاق وکیل انور، کَلقشلاق، «دشترباط بالا» قشلاق حاجی محمد بهای «زیر چنار» قشلاق حاجی علم خان، «قل بهای» قشلاق سایپاتمال، قشلاق ستار بهای، قشلاق مولوی امامالدین، قشلاق معلم مؤمن خان، قشلاق نوآباد، قشلاق سخی بهای، قشلاق نوآباد سایپاتمال، قشلاق یامک، قشلاق باوه، قشلاق کَرمَنگَگ، قشلاق یامک بالا، قشلاق قوماندان امانالله، قشلاق درِآب از مناطقیاند که هزارههای اهلسنت در آن زندگی میکنند.
السوالی خوست
«مناطق مسکونی هزارههای سنی در السوالی خوست چنیناند: قریۀ فرغانبل: سنگ نورزی، سه مسجد دوصدخانه، مَدبیک خیل. مسجد ارباب قیوم، یک صدوپنجاه خانه. نذیرخیل. خیابان، یک مسجد چهل خانه. بته پر، سه مسجد. مسجد حاجی کاظم کوهگدایی. مسجد مولوی محمد عثمان. دهن ماچرک و سمرقندی. بلاسد بالا. بلاسد پایان. مسجد حاجی گلآغا. مسجد معلم سنگیمحمد خان. مسجد رسول پهلوان. مسجد سر معلم صاحب رسول خان. مسجد ملا کریم. مسجد ملا محمد ایوب. مسجد داملا ضیا. مسجد غلام بهاوالدین ترکان. مسجد استاد سرورخان. مسجد تغای بیگ خان. درۀ یخهچهار مسجد، نوروزخیل، دوصد خانه. سفید ریگ پایان، سه مسجد، صدخانه، نوروز خیل. ریگ بالا، دو مسجد، هشتاد خانه، نوروز خیل. مسجد سیفالدین بای، بیست خانه، مَد بیگ خیل. مسجد مرحوم حاجی اشرف، بیست خانه، نوروز خیل. مسجد استاد عبدالرزاق بیستوپنج خانه، داده. مسجد مرحوم حاجی عبدالغفار، هفتاد خانه، داده خیل. مسجد حیدر بای، پانزده خانه، داده خیل. مسجد مولوی آغا، بیستوپنج خانه، داده خیل. مسجد ابوبکر صدیق، چهار سرکه، سی خانه، داده خیل. مسجد رحمتالله، پانزده خانه، نوروز خیل. مسجد، ملاعبدالغفار، ده خانه، گاوی. مسجد مرحوم الحاج وکیل عبدالغفار، ده خانه، مَد بیک خیل. مسجد خالق بای، دوازده خانه، مَد بیگ خیل. مسجد مولوی صاحب جمعه خان، پانزده خانه، نوروز خیل. مسجد، مولوی عبدالغفار، بیست خانه، نوروز خیل. مسجد ملا گلاحمد، بیست خانه، نفس خیل. نوآباد، چهار مسجد، دوصد خانه، نفس خیل و تورسُن، گاوی. گاویها، شش مسجد، دوصدوپنجاه خانه. تورسُنها، چهار مسجد، یک صدوپنجاه خانه. نفسخیلها یک مسجد، پنجاه خانه. زیبایها، یک مسجد، پنجاه خانه. بهارک، هفت مسجد، سیصد خانه، تورسن، چاچه و مَدبیک خیل. خاهوش: پنج مسجد، یکصدوپنجاه خانه، زیبای، بندول. لٌندکی، یک مسجد، چهل خانه. درگی، سیصد خانه. سیاهگگ، یک مسجد، زیبای، چهل خانه. دامنه، ده مسجد، چهارصد خانه. فارزو، مزار کلو، دشتک، دربند. مسجد پوزهکمر، بیست خانه. قاضیان، یک مسجد زی بای بیست خانه. وچ پایان، قلیها، یک مسجد سی خانه.»
در شهرستان خوستوفرینگ هزارههای تولی ساکنند که شجرهنامۀ آنان اینگونه است:
اُلسوالی گذرگاه نور
السوالی گذرگاه نور ولایت بغلان در درۀ خیلاب واقع شده است که با السوالی اشکمش ولایت تخار هممرز است. این السوالی پیش از این، السوالی غارو خوانده میشد که پس از شکست رژیم طالبان به گذرگاه نور تغییر نام داد. در دشت خاصه این السوالی بیشتر از هشت مسجد و هزار خانهوار هزارههای سنی زندگی میکنند. همچنان در قریۀ یحیای بالا بیشتر از نُه مسجد و دوازدهصد فامیل هزارههای سنی زندگی میکنند.
هزارههای نهرین (نارین)
«نهرین را نارین، سرایعاصم و لاچین گفتهاند که شامل نهرین، برکه و جلگه میشده است. «نهرین» شکل عربی شدهای نارین است. سرایعاصم در المسالکوممالک اصطخری در اوایل قرن چهارم آمده است. ایشان شهرهای تخارستان را چنین آورده است؛ خلم، سمنگان، بغلان، سکلکند، وروالیز، ارهن، روان، طالقان، سکمیشت، روب، سرایعاصم، خست، اندراب، مذرو کو و استاد طغیان ساکایی به نقل از صورتالارض شهرهای تخارستان را اینگونه برشمرده است؛ سمنگان، بغلان، سکلکند، وروالیز، ارهن، روان، طالقان، سکمیشت، روا، سرایعاصم، خست، اندراب، مذرو کاه و استاد بدروز به این باور است که سمنگان، بغلان (شهر بغلان مرکزی)، سکلکند (شهر پلخمری که بنیاد آن را نخستین بار سکاییها گذاشتهاند)، وروالیز (رستاق یا ولوالج)، ارهن (خانآباد)، راون (جلگه)، تالقان، سکمیشت (اشکمش)، روا (بورکه)، سرایعاصم (نارین یا نهرین)، خست، اندراب و مذروکاه (کهمرد بامیان) باید باشد. نارین را تر و تازه، روشن، براق، ظریف، آراسته، صاف، خزانۀ محتوای جواهرات و زر سرخ زیر نظر مستقیم سلطان وقت، قلعهای به درون قلعه یا قلۀ کوه معنا کردهاند. در زمان امانالله خان حکومت درجه دو بوده است که شامل برکه، اشکمش، چال، نمکآب و جلگه میشده است.
نارین، ۱۶۴۶ کیلومتر مربع مساحت دارد، جمعیت آن در حدود ۱۲۸۰۰۰ نفر است که در ۱۷۰ قریه زندگی میکنند و به چهار حوزۀ کوهگدای، آبخانه، سجان و حوزۀ مرکز تقسیم شده است و از شرق به شهرستان جلگه، از جنوبشرق به اندرابها، از شمال به شهرستان بورکه از غرب به بغلان مرکزی و شهر پلخمری و در طرف جنوب آن دشت کیلهگی شهرستان دوشی قرار دارد.»
در نهرین بغلان طایفههای «کوهگدای، قوزی، دهمرده، قورغولی و تولی» بسیار معروفند که از هزارههای کهن افغانستان به شمار میروند و در سفرنامهها نیز از این چند طایفه یاد شدهاند. آمر عبدالحی حقجو، مسئول جبهات جهادی ولایت بغلان جمعیت اسلامی، از قوماندانهای معروف افغانستان از هزارۀ نهرین در بغلان است. هزارههای دایمیرک نهرین چار دستهاند که شامل دهمرده، ساکه، خواجهاحمد و قوزی میشوند.
هزارههای قوزی قریب دوهزار خانوار میشوند که در جنوب نهرین و شرق خانآباد زندگی میکنند و در خانآباد نزدیک به 1200 خانواده از هزارههای قوزی ساکنند.
هزارههای تولی در شمالغرب نهرین زندگی میکنند.
هزارههای دهلهپسکندی در حدود دو هزار خانواده در غرب نهرین و شرق اندراب زندگی میکنند.
هزارۀ «کوهگدای» (اصل کوکه دای: کاکادای بوده است. پیشوند «دای» که به صورت پسوند در بیشتر طوایف هزاره دیده میشود)، در غرب نهرین زندگی میکنند.
در کتاب راهنمای قطغن و بدخشان، نوشتۀ کشککی در این باره آمده است: «... سکنۀ اینجا عموماً ازبیک، هزاره، تاجیک و کمی افغان هم میباشند.»
در قشلاقهای سمت شرقی نهرین در تنگی خواجههجران، 240 خانوار، در زرد اسپان، 117 خانوار، در خواجه تولیا و ماسان، صد خانوار، در آشتی دره، بیست خانوار هزاره زندگی میکنند.
در قشلاقهای سمت شمالی نهرین در قشلاق شرشر، پنجاه خانوار، در سای، شصت خانوار، در توغای (توغی)، بیست خانوار، در ونک بیست خانوار، در ترسک ده خانوار، در چکاب شصت خانوار هزاره ساکنند.»
در قشلاقهای سمت غربی نهرین و در قریۀ قرهباغی یازده خانوار هزاره زندگی میکنند.
در قشلاقهای سمت جنوبی نهرین در قشلاق سجان؛ سی خانوار، در قویباغر هفتاد خانوار، در شورک پانزده خانوار، در بادامدرّه بیست خانوار، در قجر خانه شصت خانوار، در جامی سی خانوار، در کاریز هشتاد خانوار، در واترچی پنجاه خانوار، در بزک بیست خانوار، در سنجدک سی خانوار هزاره زندگی دارند. تعداد خانوار این مردم اکنون بیشتر از این آمار احتمالی شدهاند.
قریههای نارین و روستاهای هزارهنشین آن
«قشلاق بغلک؛ در حدود صد خانواده دارد که در گذشته شیعۀ دوازده امامی بودهاند؛ ولی با گذشت زمان مذهب تسنن را پذیرفتهاند، مرحوم حاجی بسمالله، ملا جانعلی، حاجی محمد ابراهیم از بزرگان آنهایند. قشلاق دهلههای جویکلان؛ در حدود صد خانواده دارد که هزارهاند. مرحوم حاجی فقیر، عباس بای، مرحوم پهلوان عبدالحکیم، پهلوان ذینالعابدین و... از بزرگان آنهایند. قشلاق لوگریها؛ در حدود ۱۲۰ خانوادهاند. ارباب وکیل، حاجی محمدحنیف کوهگدای، تحویلدار خالق، ارباب خلیل، حاجی محمدعمر، حاجی غلامنبی، حاجی داملا عبدالعلیم، از بزرگان آنهایند. قریهٔ شورک پایین؛ در حدود پنجاه خانواده دارد. به هزارهگی سخن میگویند. از شاخۀ طایفۀ گاویهایند. مأمور عبدالحمید شهید، معاون جمعیت اسلامی در ولایت بغلان، حاجی عبدالغفور گاوی، حاجی عبدالحنان، ملا عبدالاحمد، خداینظر بای، حاجی علی، حاجی جمعه خان، عبدالحی سُجانی، رئیس اداری والی بغلان از بزرگان آنهایند. گاوی شورک بالا؛ در حدود بیست خانواده دارد. عبدالرئوف بای، تازه بای، ملاعبدالواحد، دادمحمد بای، غلامنبی بای، عبدالرببای از بزرگان آنهایند. منطقهٔ دهمرده؛ دو قریه دارد. کور پیتو؛ در حدود دوصد خانواده در آن زندگی میکنند که گویش هزارهگی دارند. حاجی ملا طاهر، قاری جمعه خان، مولوی عبدالمنان، محمد حنیف ارباب امیر از بزرگان آنهایند. قوماندان عبدالوهاب از قوماندانان جهادی این قریه است. قشلاق قلعهٔ دهمرده؛ در حدود صد خانواده دارد. باشندگان آن گویش هزارهگی دارند. داملا محمد خلیل یکی علمای شهیر السوالی نهرین در زمان کنونی و قوماندان محمد هاشم و قوماندان ابراهیم از فرماندهان جهادی و حاجی جمعه خان و قربانمحمد از افراد سرشناس این قریهاند. منطقهٔ حافظ بچه؛ قشلاق بابرهای پایین؛ در حدود پنجاه خانواده دارد. از تاجیکان خوستوفرینگ و هزارههای بابُریاند. پیرمحمدخان (کسی که در مقابل حکومت شاه امانالله قیام کرد، با ابراهیم بیگ لقی و امیر حبیبالله کلکانی همدست شد؛ ولی در جریان مبارزات به دست نوکرش به شهادت رسید. مزار او در شهرستان اشکمش است)، آغا، ملا محمد عمر بابر، حاجی نظرمحمد بابر از بزرگان آنهایند. قشلاق اوزبیکها؛ در حدود صد خانواده دارد که در حدود پنجاه خانوادۀ آن دری زباناند که از بابریان هزاره و اقوام دیگرند و پنجاه خانوادۀ آن از قوم اوزبیکند. قوماندان قربان از بزرگان آنها است. قشلاق بابرهای بالا؛ در حدود شصت خانواده دارد که از طایفۀ بابر هزاره است. حاجی عمرداد، محمد ابراهیم از بزرگان آنهایند. قشلاق درهگی حافظ بچه؛ در حدود صد خانواده دارد که از قوم هزارهاند و هزارهگی صحبت میکنند. معلم عبدالبشیر نهرینزاد از همین قریه است. قشلاق حاجی شیخک؛ در حدود صد خانواده دارد. قشلاق نیاز افغان؛ حدود صد خانواده دارد و به زبان پشتو صحبت میکنند. منطقۀ دشت قاضی؛ در حدود هزار خانواده دارد و از اقوام مختلف پشتون، تاجیک و هزارههای اهل سنتاند. حوزۀ کوهگدای؛ کوهگدای (کهنه، بیریم، مرخواجه، نورک و الیمکه)؛ پس از طی کوتل شیخ جلال، اولین حوزهٔ آن کوهگدای است. مردم این حوزه بیشتر به گویش هزارهگی صحبت میکنند و مذهبشان حنفی است که شامل طوایف کوهگدای، ایماق، گری، سالنگی، حسین خیل (قوال)، سادات، پشتونهای ترهخیل و مردم موسوم به ترک میشوند. این منطقه از چشمهٔ برهقی که سرکوب آن در منطقهٔ ترک و صیاد است، شروع میشود و تا منطقهٔ آب زیارت پیوسته با السوالی دوشی ادامه مییابد و نصف نهرین را در بر میگیرد. این مناطق دارای سیوهشت شورای همبستگی ملی است و نزدیکبه نودوپنج درصد مردم آن از طایفۀ کوهگدای هزارهاند. منطقهٔ ارهکش؛ سادات ارهکش؛ ساکنان این قریه سادات حسینیاند و به لهجهٔ تاجیکی صبحت میکنند که درحدود صد خانواده میشوند. خواجهاحمد؛ در حدود دوصد خانواده دارد. مردم آن هزارهاند و هزارهگی حرف میزنند. طایفۀ خواجهاحمد یکی از شاخههای دایمیرکها است که در گذشته در مناطق جنوب افغانستان زندگی میکردند به گمان اغلب ملا شمسالدین ارهکشی از همین منطقه باشد. مولانا فضلالرحمان یکی از قوماندانهای سرشناس دورهٔ جهادی و عابد جاهد مشاور فرهنگی استاد محمد محقق، معاون رئیس اجراییۀ دولت وحدت ملی از همین قریهاند. حسین خیلها؛ در حدود صد خانواده دارد. ترهخیل؛ در حدود شصت خانواده دارد و زبانشان پشتو است. گاوی و کهنه؛ گاوی و کوهگدای در این روستا زندگی میکنند. به هزارهگی حرف میزنند، در حدود صد خانوادهٔ آنها گاوی و نزدیکبه صد خانوادهٔ آن کوهگدایاند. حاجی عبدالواحد گاوی، تازهخان گاوی، ارباب بدل خان کهنه، ارباب ضیای حشم، حاجی عبدالرئوف حشم، ارباب ضیای حشم، داملا تاشمحمد گاوی، نور بای گاوی، حاجی قاسم خان کوهگدای، آمرحبیبالرحمان کوهگدای (امیر جبهات حزب حرکت مولوی محمد نبی محمدی، در ولایت بغلان)، قوماندان داوود کوهگدای، ارباب جهانگیر خان کوهگدای از بزرگان آنهایند. قشلاق قوبی؛ در حدود دوصد خانواده دارد. مردم آن از شاخهٔ میرخواجهٔ کوهگدایاند و هزارهگی حرف میزنند. حاجی ارباب جبار پهلوان، حاجی عبدالقهار پهلوان، حاجی عبدالرحمان پهلوان، (ملا غلام نبی و ملا شیر از هنرمندان آنان در گذشته) از بزرگان آنهایند. (کشتن پلنگ با دست خالی توسط حاجی غفور از چوپانان این قریه و کشته شدن شیر نر توسط امام پهلوان قوبیچی در این روستا رخ داده است) ساکنان این روستا فرزندان سه برادرند. قریۀ امام پهلوان؛ رجب بای، رحیم ایشان و فضل بایاند، که در گذشته در بادامدرهٔ کوهگدای زندگی میکردند. قشلاق نورک؛ در حدود دوصد خانواده دارد و باشندگان آن هزارهگی صحبت میکنند. نورک یکی از شاخههای عمدهٔ طایفۀ کوهگدای است. مولوی وفا، حاجی عزیز نورک، پهلوان ناصر نورک، فضلی پهلوان از بزرگان آنهایند. میرخواجهٔ سرِ نهر؛ در حدود دوصد خانواده دارد و مردم آن به هزارهگی صبحت میکنند. ملا مولا، قاری کریم، قوماندان عبدالحی پهلوان، ارباب کبیر، ارباب ظاهر، مولوی افضل از بزرگان آنهایند. منطقۀ کهنهٔ مدرسه؛ در حدود پنجصد خانواده دارد. وکیل محمدحسین خوشبین، بازگل چاپانداز، حاجی بازمیر پهلوان، مدیر عبدالله پهلوان، قوماندان نادر کهنه، قوماندان صلاحالدین (از چهرههای ضد طالبانی در زمان کنونی)، حاجی صلاح، استاد شریف رحیمی، مرحوم ارباب جانمحمد، مولوی عبدالودود کوهگدای، مدیر دینمحمد رستگار، مرحوم حاجی عبدالقیوم، مرحوم حاجی صلاح، مرحوم داملا ابن یمین، حاجی مخدوم عبدالقدیر (از چهرههای جهادی) از بزرگان آنهایند. قشلاق چهار سای؛ در حدود پنجصد خانواده دارد، هزارهگی صبحت میکنند و از قوم گرایهایند. (گری طایفهای در جاغوری است)، رئیس امیرمحمد، حبیبالله (از شاهنامهخوانهای شهیر السوالی نارین)، مهندس ناصر (استاد دانشگاه فاریاب) از بزرگان آنهایند. منطقۀ چمقلعه؛ قشلاق چمقلعه؛ در حدود دوصد خانواده دارد و از شاخهٔ میرخواجهٔ کوهگدایاند. قشلاق نوآباد چمقلعه؛ در حدود صد خانواده دارد. قشلاق اَبَکه؛ در حدود صد خانواده دارد. مختلط از دو قوم میرخواجه و ابکه (شاخهای از هزارههای دهصلاح اندراب)اند. قشلاق پشتونهای ناصری؛ نزدیکبه صد خانواده دارد. مردم ناصریها کوچیاند. منطقهٔ برهقی؛ دو قریه به نام آبسرینه و آگیلی دوصد خانوادهاند. باشندگان آنها به لهجهٔ تاجیکی صبحت میکنند، از ایماقهای هزارهاند. پهلوان آبسرینه، ارباب میاگل، عصمتالله از بزرگان آنهایند. منطقهٔ ترک و صیاد؛ ترک و صیاد؛ این نام برای سه قریه داده شده است. ترکها، شیخها، جولهها و جولههای پایین که از نهر برهقی تا قریۀ صیادی به درازا و تا قریۀ شیخ در عرض واقع شده است. در حدود پنجصد خانواده است. در حدود سی درصد پشتونها و باقی تاجیکاند. قوماندان نظر پهلوان، ارباب سرور و... از بزرگان آنهایند. قشلاق صیادی؛ در حدود صد خانواده دارد. مردم آنها به هزارهگی و تاجیکی صحبت میکنند که از دو طایفۀ کوهگدای و ایماق هزارهاند. حاجی کرم خان کوهگدای، حاجی عبدالرئوف خان کوهگدای، ارباب غیور کوهگدای، عبدالشکور کوهگدای از بزرگان آنهایند. درۀ کاریز کوهگدای؛ در این دره در حدود پنج هزار خانواده زندگی میکنند که طایفۀ بیریم، کهنه، میرخواجه و نورک از شاخههای کوهگدایاند، در ضمن مردم خواجهاحمد، جامیها، جوکنه و سادات نیز در این دره زندگی میکنند. در مناطق سنجتک، بیدک و سیاهدره نیز طایفۀ کوهگدای باشندهاند و در حدود دو هزار خانواده میشوند، که دور افتادهترین مناطق نهرین به شمار میرود. جویکلان؛ در حدود هفتصد خانواده که از بابرها (۳۰ خانواده)، پشتون (۳۰ خانواده)، شمالیوال (۵۰ خانواده)، اندرابیها (۲۵ خانواده)، پنجشیریها (۵۰ خانواده)، خواجهخضریها (۳۰ خانواده) و... ارباب علیمحمد، دگروال حاجی رحیم نهرینوال، حاجی ارباب امرالدین، رئیس انور، از بزرگان آنهایند. قشلاق جویبوری؛ در حدود دوصد خانواده دارد که به لهجۀ تاجیکی صبحت میکنند. معلم ربانی، مدیر یعقوب، مأمور دلاور، حاجی عبدالعظیم از بزرگان آنهایند. قشلاق باشقلعه؛ در حدود چهارصد خانوادهاند. حاجی معلم جمالالدین، داملا عبدالحق، ضابط عبدالمجید، دکتر عبدالبصیر، ارباب عبدالحق، معلم واحد، استاد هارون واحدی، استاد دستگیر نائل، میرزا محمدعلم ساحل، استاد صمد، حاجی سلام، معلم محمد نور از بزرگان آنهایند. منطقۀ خواجهخضر؛ قشلاق غوربندیها؛ پنجاه خانواده دارد. حاجی بیگ غوربندی، ارباب عبدالخیر، پهلوان صادق از بزرگان آنهایند. دیههٔ حاجی مراد؛ درحدود سی خانواده دارد. حاجی عبدالرئوف، حاجی آدم خان، خال محمد بای و... از بزرگان آنهایند. قشلاق بیخک، یا بغلک؛ در حدود شصت خانواده دارد. ارباب اشرف، قوماندان فیضالدین، خضر بای، ملا عبدالاحد، ملاعبدالقیوم از بزرگان آنهایند. بولک قشلاق بالا؛ در حدود پنجاه خانواده دارد. قوماندان جمال، ظابط ابراهیم، تازهمیر، سارنوال مجید، صوفی دلاور از بزرگان آنهایند. بولک قشلاق پایین؛ در حدود سیوپنج خانواده دارد. قوماندان سلامالدین، خانعلی بای از بزرگان آنهایند. خواجهخضر سرِ آب؛ در حدود ۱۵۰ خانواده دارد. حاجی میراحمد، قوماندان فضلالحق چینکی از بزرگان آنهایند. قشلاق کلان خواجهخضر؛ در حدود هفتصدوپنجاه خانواده دارد. مولوی ملنگ، مولوی صاحب خلیل، مولوی ضیاالاحمد، مخدوم عرفان از بزرگان آنهایند. قاری محمدعلم مجاهد قوماندان فرقهٔ نهرین در زمان مقاومت از قوم غوربندی و حاجی شفیق از سرشناسان این قریهاند. قشلاق نوآباد خواجهخضر؛ صد خانواده دارد. قوماندان جانک، ارباب دینمحمد، سرکاتب قربان، حاجی بابه، حاجی سنگین، مأمور علم از بزرگان آنهایند. قشلاق بز دره؛ در حدود دوصد خانواده دارد. عبدالنبی پهلوان، عبدالصبور پهلوان، ارباب وکیل، وکیل سیدمراد، سیدجلالالدین، آغای کلان، آغای دیان، مأمور بسمالله، معلم علیاحمد، معلم عتیقالله، قوماندان غفور، قوماندان شاه سید از بزرگان آنهایند.
بزرگان السوالی نارین
شمسالرحمان لکنخیل، مولوی شاهسید، خزانهدار عبدالمقیم جلگهای، استاد عبدالحی حقجو، آمر حبیبالرحمان کوهگدای، قاری محمدعالم مجاهد، ملا شمسالدین بورکهای، قوماندان شیرآغا چپهای، ملا حسن چپهای، قوماندان محمدحسین بورکهای، قوماندان عبدالحق، قوماندان پهلوان طاهر، مولانا فضلالرحمان، مولوی ضیاالحق حقیار والی سابق بغلان، قوماندان محمدحسین مشهور به خوشبین کوهگدای، قوماندان ضیا کوهگدای، ملا داوود بتشکن، مدیر عبدالحی بورکهای، قوماندان تاجمحمد بورکهای، معاون حشمتالله قوزی، داملا عبدالغیور کوهگدای، قوماندان عصمتالله سالنگی، قوماندان صفا جلگهای، مأمور عبدالحمید گاوی و در دوران طالبان؛ قوماندان ابرار درهگی، قاری محمدعالم مجاهد، مولانا صفیالله سفیر، مولوی حنان مفکر، پهلوان حبیبالرحمان چپهای، قوماندان سردار شرشری، قوماندان عایشه مشهور به قوماندان کفتر، ملا عیدیمحمد جلگهای، ارباب معصوم و... از بزرگان السوالی ناریناند.