دکتر حفیظ شریعتی
در درۀ شاشان، قریۀ چگن و سرخبریو در حدود ششصد خانوار، در کوتلمرغ در حدود سیصد خانوار هزارۀ کرمعلی، در ساکه حدود صد فامیل و در کوهبند (ششبند و اطراف آن) حدود هزار خانوار هزارۀ قوزی و دایمیرک زندگی میکنند.
قریههای السوالی دهصلاح
ارزنگان، در این قریه بیشتر تاجیکها و ایماقهای هزاره زندگی میکنند؛ اما هفت هشت خانواده از مردم هزاره نیز در این دهکده سکونت دارند.
صیادها، این قریهها تاجیکنشین است؛ اما چهلوهشت خانه هزارۀ کندی و سیوسه خانه هزارۀ قوزی در این قریهها زندگی میکنند که کلانشان ارباب عبدی احمد و حاجی نورعلی بای است.
تهنهر، در این قریه در حدود پانزده خانه هزاره زندگی میکنند که از مردم قریه کمیخلر و از قوم قوزی هستند.
اُنُو، در این قریهها نودوهشت خانه هزاره دهله زندگی میکنند که بزرگ قوم آنها ارباب ابول هنو است.
ساکه، صد خانوار هزاره در این منطقه زندگی میکنند. قوماندان نسیم ساکایی از این قریه بود که در سال 1396 به شهادت رسید. سرمعلم محمد اکبرخان کلان این طایفه بود که در سال 1396 وفات کرد. استاد دکتر محمد یونس طغیان ساکایی استاد دانشگاه کابل و از مؤسسان «شورای سراسری هزارههای اهلسنت» از این قریه است.
حاجیخیل، (حاجی باقی محمد خیل) در این قریه درحدود 160 خانه هزاره دهله زندگی میکنند که از گلمحمد خیلها است که کلانشان طاهر بای بود.
خزینه، در این قریه درحدود صدوپنجاه خانه هزارۀ قوزی زندگی میکنند که ستار قوزی و محمد قربان از بزرگان آنها هستند.
آلوگک، در این قریه درحدود دوصد خانه هزارۀ قوزی زندگی میکنند که عبد الاحمد و قوماندان نصرالله و افضل بای از بزرگان آنها هستند.
کمیخلر، در این قریه درحدود صد خانه هزارۀ قوزی زندگی میکنند که مدعلی بای، ده ملا صادق و محمدنعیم بای از بزرگان آنها هستند.
چراخیل، این قریه همجوار با کمیخلر است و در آن در حدود بیست خانه هزارۀ قوزی زندگی میکنند که کتال و حاجی نور احمد از بزرگان آنها هستند.
کتهسنگ، در این قریه درحدود سی خانه هزارۀ قوزی زندگی میکنند که ایوببای، سید مرادبای و قوماندان جلیل از بزرگان آنها هستند.
شخسرای، در این قریه درحدود چهل خانه هزارۀ قوزی زندگی میکنند که بابهبای بزرگ آن است.
قلعۀ ارباب ایوب، در این قریه درحدود شصت خانه هزارۀ قوزی زندگی میکنند که کلان آنها ارباب ایوب و ملا عبدالحفیظ است.
ده صلاح، در این قریه درحدود بیست خانه هزاره زندگی میکنند که رازمحمد بای بزرگ آنها است.
کاردگرد، در این قریه درحدود شصت خانه هزاره از قوم دهله از جمله وفاخیلها زندگی میکنند که حاجی مداکبر بزرگ آنها است.
اگریها، در این قریه درحدود یکصدوبیست خانه هزاره زندگی میکنند که سرمعلم بدل، محمدخان و داکتر اکبر از بزرگان آنها هستند.
خارپشته و چاریکارک، در این قریه درحدود سی خانه هزاره زندگی میکنند که حاجی حسامالدین بزرگ آنها است.
کوتلمرغ، در این قریه درحدود چهارصد خانه هزاره زندگی میکنند. از دو قریه کوچک تشکیل شده است. کیلاس دره (keelasdara) و باغ نظر که مولوی امیرمحمد، قوماندان انور و جاجی بابه ریزه از بزرگان آنها هستند.
قریۀچگن، که آن را میربایها هم گویند، در این قریه درحدود شصت خانه هزاره زندگی میکنند که قوماندان خلیل چگنوال و حاجی امانالله چگنوال از بزرگان آنها هستند.
قاجغری، این قریه در پایان شاشان واقع شده است که درحدود سی خانوار از قوم قرغلی در آن زندگی میکنند.
درۀ بران، در این قریه درحدود شصت خانه هزاره زندگی میکنند که سرمعلم محمدامین بزرگ آنها است.
قریۀ مرغی، در این قریه درحدود صد خانه هزاره زندگی میکنند که مولوی شیرمحمد از جمله بزرگان آنها است.
قشلاق مولوی جلندر، در این قریه درحدود بیست خانه هزاره زندگی میکنند.
قریۀ سرخ بَرْیَوْ،(surkhbaryaw) در این قریه درحدود هشتاد خانه هزاره زندگی میکنند که خلیل، ابول و ژنرال داکتر شرف از بزرگان این قریه هستند.
هزارههای السوالی پلحصار
پلحصار مرکز اتصال درههای واغدره، انعامک، تغانک، پسکندی، سراب، سمندان، قزه، آهنگران، تیرگران، کاویان و دیهک هممرز ولایت پنجشیر است.
در السوالی پلحصار طایفۀ داله (دهله) حدود هزار خانوار در قریۀ پسکندی و نوبهار و اُنو زندگی میکنند.
قریههای السوالی پلحصار عبارتند از نوبهار که دارای سیزده مسجد است و در حدود 2200 خانواده دارد و همه هزارهاند و پسکندی که چهار مسجد دارد، در حدود هفتصد خانواده که بیشتر در نوآباد خان آباد خانه و زمین دارند و به صورت کوچنشینی زندگی میکنند و قریۀ اُنو که دو مسجد دارد.
هزارههای السوالی خنجان
در السوالی خنجان جمعیتی از هزارههای اهل سنت زندگی میکنند که در حدود بیست خانوار میرسند. هزارههای خنجان در مناطق خواجه زی، باجگاه، دشت امرود، والیان، دروازه، مرکز خنجان، چوگانی و... که شامل اقوام محب، نوکر، چاکر، آتشالغو، کرمعلی، کوهگدای میشوند، زندگی میکنند.
در السوالی خنجان دستههای طایفهای زیر زندگی میکنند. 1. گری که شامل چهار زی مانند زیعلی، محب، نوکر و چاکر که در حدود سه هزار خانوار میشود که در مرکز السوالی خنجان و درۀ سالنگ زندگی میکنند. در درۀ والیان هزارههای دالغان، علیبیگتن، پارسایی زندگی دارند که حدود یکونیم هزار خانوار میشوند. در باجگاه به طرف السوالی اندراب هزارۀ ابکه در حدود یکونیم هزار خانوار زندگی دارد. در این السوالی قریههایی بهنام گزان، منجانه و قریۀ ترکان است که مختلط از پشتون و هزارهاند و تعداد محدودی از مردم تاجیک در درۀ سالنگ زندگی دارند که دیگران همه هزارۀ اهلسنتاند. مردم درۀ سالنگ براساس روایتهای شفاهی نیز هزارهاند که فرزندان «صالحلنگ» برادر هزارههای نیکپیاند.
از بزرگان این مردم میتوان از مرحوم مولوی عبدالرحیم خنجانی، ژنرال محمد داوود، انجنیر محمد عاصم، استاد خلیل احمد خنجانی، ثارنوال ییلاقی، حاجی شیرمست، دکتر زاهد الله زاهد، خلبان رحمان رحمانی، غلام حیدر الپتگین خنجانی و... دیگران نام برد.
هزارهها در مرکز خنجان: پنجصد خانه، گری دروازۀ خنجان: دوصد خانه، گری ترکان: صد خانه، سیاهچوب مزار: صد خانه، دشت امرود: صد خانه، چهار خانه: ابکه باجگاه دالغان: چهارصد خانه.
هزارهها در والیان؛ دوآب: سیصد خانه، پَرَله: ۲۵۰ خانه، خوبدره: هزار خانه، یخک: ۲۵۰ خانه، بین ده: پنجصد خانه، زیمحمود: سیصد خانه، خواجه بارگاه: چهارصد خانه، زیربندی: چهارصد خانه، چوگانی: ۲۵۰ خانه.
عبدالشهید ثاقب در نوشتهای بهنام «درنگی بر هویت هزارههای گمنام در افغانستان» مینویسد: «چند روز پیش در شهرستان خنجان، استان بغلان، درگیری اتفاق افتاد که «نبرد هزارهها و سالنگیها» نام گرفت.
در این درگیری که میان مردم بومی خنجان (هزارهها) و سالنگیها اتفاق افتاده بود، دو نفر کشته و چندین تن دیگر زخمی شدند.
این درگیری، اگرچه از یک رویداد جزئی و حاشیهای آغاز شد که در میان دانشآموزان لیسۀ خنجان پیوسته بود؛ اما در پشت سر آن عقدهمندیهای تاریخی نهفته است که برخاسته از مسئلۀ هویت است.
مردم خنجان که تا پیش از این خود را تاجیک میپنداشتند و در زدوبندهای سیاسی–قومی چند دهۀ پسین کشور، جانب آنها را میگرفتند، تازه متوجه شدهاند که برخورد تاجیکها با آنان، نه برادرانه بلکه تبعیضآمیز بوده است و از گونۀ برخورد با «غیرخودی»ها است.
هزارههای خنجان که اکثریت مردم آنجا را تشکیل میدهند، مدعی هستند که در چند دهۀ پسین کشور، آنان توسط یک اقلیتی به نام «سالنگی» که در «درۀ باجگاه» و «سالنگ شمالی» زندگی میکنند و تاجیکتبارند، استثمار شده و از همۀ عرصههای سیاسی و اجتماعی کنار زده شدهاند و از حوزههای تصمیمگیری طرد گردیدهاند.
مردم خنجان بدین عقیدهاند که در درازنای چند دهۀ گذشته، آنان نه تنها از سوی مردم سالنگی استثمار شدهاند؛ بلکه افزون بر آن حتا برخی جایدادها و زمینهایشان نیز به زور غصب شدهاند و در مجموع رفتار آنها با آنان، ستمگرانه بوده است.
حضور این عقدهمندیهای قومی و تاریخی، در کنار برخی مسائل جزئی و حاشیهای دیگر، سرانجام، کار را بدانجا کشانده است که این دو قوم به مصاف همدیگر برآمدند و آهنگ خصومت و دشمنی با یکدیگر را نواختند. حادثۀ خنجان، نشان داد که هزارههای سنی نیز به این امر پی بردهاند و در صدد آن هستند که دوباره به هویت گمشدۀ شان برگردند و دیگر خودشان را تاجیک نخوانند. شاید این امر، نتیجۀ قومیشدن سیاست در افغانستان باشد.
هزارههای السوالی دوشی
در السوالی دوشی سه دسته مردم در سه حوزه زندگی دارند. هزارههای اسماعیلی حدود شش هزار خانوار بهنام طایفۀ نیکپی که در درۀ کیان تا السوالی تالهوبرفک زندگی میکنند. هزارههای اهلسنت که حدود شش هزار خانوار میشوند که همه از طایفۀ گاویاند، در قریههای خواجهزید، زارغه، پلکندهسنگ، چغک ،چارباغ، مرو، چهلغوری، باغ ملا شاه، ذوالفقار، دوستی، کرو و درحدود دوصد خانوار در دهن پیازقول و قرهاحمد زندگی دارند. هزارههای اهلسنت کوهگدای و قوزی حدود یک هزار خانوار از طایفۀ کوهگدای در درۀ لرخواب و حدود پنجصد خانوار از طایفۀ قوزی و کوهگدای در سنگسوراخ کیلگی زندگی میکنند. در السوالی دوشی کمی پشتون و ایماق هزاره در کیلگی زندگی دارند. در ضمن در مرکز السوالی دوشی درحدود پنجصد خانوار از هزارۀ آهنگر اسماعیلی و درحدود چهارصد خانوار اسماعیلی در قریۀ چقمقشیخ، که در اصل هزارۀ اهلسنت مربوط به قریۀ دوستی بودند که در دوران حکومت ظاهر شاه با دعوت و فشار خانوادۀ سید کیان، به مذهب اسماعیلی گرویدند، نیز زندگی میکنند، همچنان در السوالی دوشی ساداتی بهنام سادات قندهاری باشندهاند که در بین هزارههای اهلسنت دوشی از جایگاه معرفتی و معنوی ویژهای پیر و مریدی برخوردارند. سید جهانگیر آغا و سید مصطفی آغا از بزرگان آنانند. این سادات در قریههای چارتاق، دوازده امام، زیر پل خواجه زید، تیمورشاه، گزان که درحدود پنجصد خانوار میشوند، زندگی میکنند.
در السوالی دوشی هزارهها در قریۀ دهنکرو هفتصد خانوار، در قریۀ کرو علیا هشتصد خانوار، در قریۀ دهن توغک یک صدوپنجاه خانوار، در قریۀ بید دره دوصد خانوار، در بلوسنگ یکصدوپنجاه خانوار، در تازان صد خانوار، در مدرسۀ دوستی دوصد خانوار، در نظامها صد خانوار، در اغورسنگ هفتاد خانوار، در کوکبری هفتاد خانوار، در دهنقل صد خانوار، در ایتک پنجاه خانوار، در بیغانها صد خانوار، در خواجهزید علیا پنجصد خانوار، در مرو دوصد خانوار، در باغ ملا شاه دوصد خانوار، در چهلغوری پنجصد خانوار، در ذوالفقار یکصدوپنجاه خانوار، در مرو صد خانوار، در پل کندهسنگ سیصد خانوار، در گردو کندهسنگ دوصد خانوار، در چغک یک صدوپنجاه خانوار، در زارغه شش صد خانوار، در دهن پیازقول دوصد خانوار، در دهن لرخواب دوصد خانوار، در درۀ لرخواب پنجصد خانوار، در سنگسوراخ دوصد خانوار هزاره زندگی میکنند.
بیشتر ساکنان السوالی دوشی از طوایف نیکپی، شیخعلی، گاوی، گری، چهلغوری، لرخوی، کرمعلی، کوهگدای، ایشخوجه، پارسایی، توقلق و... هستند که در مناطق چهلغوری، قرهمد، کورو، دوستی، خوجهزید، مرو پایین و بالا، کندهسنگ، زارغه و... زندگی میکنند. در قریۀ مرو درحدود شصت خانوار از هزارههای دوازده امامی نیز زندگی دارند.
شخصیتهای نامدار هزارههای دوشی، خنجان و اندراب در گذشته عبارت بودند از نظرمحمد مینگباشی، علییار خان کورو، بابهبیگ میرهزار، ارباب عطا، ارباب امامعلی، ارباب کریمداد، ارباب صاحبنظر، ارباب مؤمن یوچ، ملا تازه مینگباشی، ارباب محمدسرور، وکیل عبدالحمید خان، حاجی محمدصادق، وکیل شیرمحمد خان، ارباب خان خوجین، دولتنظر خان، میرزا غلاممحمد خان، فتحالله خان، ارباب مجید خان کرو ارزبیگی و... و در زمان کنونی سلطانمحمود سنگرمل، مولوی عبدالحی، معلم قیوم، انجنیر هارون، قوماندان یعقوب، قوماندان مصعب، ژنرال فاروق خان، مدیر عبدالحمید خان، دکتر مسکین کاوی، حاجی محریر جلال، ملا رحیمالله، آمر شجاع، قوماندان سخی امین، استاد سلام بینا، شجاع خان زارغه، ارباب ضیاالدین کرو، ارباب عبدالله دوستی، عبدالخالق دوست، داکتر فضل رحمان فایض، حاجی عبدالحق خان، السوال عبدالولی و... هستند.