بنام آفریدگار جبار و منتقم
سالیان اخیر، گواه سازماندهی حملات متعدد و کثیری بر علیه کتله عظیمی از مردمی بوده است کههمواره در تمامی عرصه های سازندگی، امنیت، مدنیت، صلح طلبی، آموزش و پیشرفت، پیشگام بوده و افتخارات زیادی را برای این سرزمین فرو رفته در لجنزار بی عدالتی، ناامنی، تبعیض سیستماتیک، قتل عام، ویرانگری و نسل کشی، کسب کرده است.
هزاره ها، در طول تاریخ ثابت کرده اند که در صورت هموار بودن زمینه های رشد و بالندگی، میتوانند بعنوان بازوی قدرتمندی برای حکومت عمل کنند. در حکومت بعد از افول طالبان نیز، این مردم بخوبی ثابت کرده اند که در تمامی عرصه ها پیشتاز و پیشگام بوده اند. تسلیم دهی داوطلبانه تمامی سلاح و تجهیزات به حکومت، سهم گیری فعال در روند نظام سازی، مشارکت وسیع و گسترده در تمامی انتخابات ها، پذیرش مردم سالاری و همکاری فراگیر در روند بازسازی و به سازی نظام و حکومت، همه و همه از مواردی اند که نقش مثبت هزاره ها را در تاریخ معاصر این کشور غیرقابل
کتمان ارزیابی میکند.
با این وجود این ملت رنج کشیده، ستم دیده و خسته از تبعیض، همواره در معرض بزرگترین تهدیدات و خطرات بوده است. رویدادهای سالیان اخیر همچون قتل عام عزاداران حسینی در زیارت ابوالفضل، گروگان گیری و به شهادت رسانیدن مسافرین هزاره در زابل، سرکوب و نسل کشی هزاره ها در میدان شهدای روشنایی، کشتار بیرحمانه مسجد باقرالعلوم، نسل کشی میرزاولنگ، رویدادهای تروریستی مساجد امام زمان در خیرخانه و غرب کابل، کشتار بیرحمانه مردم بیگناه در زیارت سخی، سقوط پرسش برانگیز ولایت غزنی، و اخیرا قتل عام گسترده و هدفمند کاروان دانایی در مرکز آموزشی موعود، همه و همه، فقط یک نکته را حکایت دارد و آن اینکه هزاره ها بدون تردید به شکل هدفمندانه و سازماندهی شده در معرض نسل کشی قرار گرفته اند.
حمله بر دانایی، انتحار در میان دانش آموزان مکتب و آموزشگاه، در هیچ کیش و دین و آیینی نمی تواند منطقی برای دفاع داشته باشد. عاملین این رویداد، در هیچ مکتبی با هیچ استدلالی قادر نخواهند بود، تا جنایت شان را در راستای قتل عام نونهالانی که فقط برای فراگیری دانش و امید برای سهم گیری در توسعه و سازندگی وطن گام برمیدارند، توجیه نمایند. حالا مگر نه این است که این پروسه و این دسیسه فقط برای ایجاد رعب و وحشت در میان مردم و بعنوان اهرم بازدارنده در برابر مردم همیشه مدنی و صلح خواه بکار گرفته میشود، تا آنان را از دست یابی به علم و دانش و ره یابی به مدارج عالی تحصیلی بازدارند؟ آیا با چنین وضعیتی نباشد پنداشت که در پشت این توطئه خطرناک نباید هدف جلوگیری از رشد و پیشرفت هزاره ها نهفته است؟
بنابرین، با توجه به این که کارد به استخوان رسیده است و کشور سیه روز افغانستان تبدیل به جهنمی برای هزاره ها شده است و هر لحظه زندگی این مردم با خشونت، قتل، کشتار و نسل کشی به همراه است، مردم، نهادها و فعالین مدنی بامیان، ضمن اینکه رویداد اخیر را نسل کشی آشکار میداند، بار دیگر با راه اندازی اعتراض مدنی، خواسته ها و مطالبات شان را چنین بیان میدارند:
1- حکومت وحدت ملی بعنوان مسئول درجه اول تامین امنیت شهروندان، قطعا باید درین زمینه پاسخگو بوده و پس از انجام بررسی ها و تحقیقات لازم، ضمن به مجازات رسانیدن عوامل اصلی این رویداد، مسئولینی را که با غفلت وظیفوی، باعث شهادت دهها تن از دانش آموزان بی گناه آموزشگاه شده اند، به دست قانون بسپارند.
2- سران حکومت وحدت ملی؛ رئیس جمهور غنی و شریک پنجاه فیصدش داکتر عبدالله، باید مستقیما برای پاسخگویی در برابر مردم حاضر شوند و کوتاهی شان در قبال تامین امنیت مردم را پاسخ دهند، در غیر آن باید بدلیل عدم مسئولیت پذیری در برابر مردم استعفا دهند.
3- جامعه جهانی بعنوان حامیان اصلی نظام افغانستان، باید اقدامات جدی را در بررسی عملکرد حکومت وحدت ملی روی دست گیرند و با اعمال فشار های همه جانبه و موثر بر حکومت افغانستان، زمینه نفاق ملی، تبعیض سیستماتیک و نسل کشی را از میان بردارند.
در آخر ضمن، آرزوی بهشت برین برای شهدای رویداد آموزشگاه موعود و بهبود عاجل برای زخمیان، حادثه، بار دیگر تعهد می سپاریم که تا آخرین حد توان، در برابر روند نسل کشی هزاره ها خواهیم ایستاد و از هر ابزاری برای از میان برداشتن این دسیسه، استفاده خواهیم کرد.
بااحترام
مردم، نهادها و فعالین مدنی بامیان
25 اسد 1397