مایکل والزر

مترجم: عرفان ثابتی

آیا لیبرالیسم هم «ایسم»ای مثل دیگر «ایسم‌ها» است؟ به نظرم، زمانی چنین بود. در قرن نوزدهم و نخستین سال‌های قرن بیستم، لیبرالیسم ایدئولوژی جامعی بود: بازار آزاد، تجارت آزاد، آزادی بیان، مرزهای باز، دولت کمینه، فردگرایی شدید، آزادی مدنی، رواداری دینی، حقوق اقلیت‌ها. اما امروز این ایدئولوژی را لیبرتارینیسم می‌خوانند، و اکثر کسانی که خود را لیبرال می‌دانند، دست‌کم همه‌ی این‌ها را نمی‌پذیرند. امروز در اروپا احزابی را نماینده‌ی لیبرالیسم می‌شمارند که یا مثل «حزب دموکراتیک آزاد» آلمان لیبرتارین و راست‌گرا هستند یا مثل لیبرال دموکرات‌های بریتانیا با حالتی معذب در حد فاصل میان محافظه‌کاران و سوسیالیست‌ها قرار دارند، و از هر دو طرف سیاست‌هایی را وام می‌گیرند بی‌آنکه خود عقیده‌ی راسخی داشته باشند. همان‌طور که در «طرح تازه» (New Deal) دیدیم، لیبرالیسم در آمریکا نسخه‌ی بسیار کم‌رنگی از سوسیال دموکراسی است. پیروان این نوع لیبرالیسم هم عقیده‌ی راسخی ندارند و بسیاری از آنها نئولیبرال شده‌اند.

«وهم»، اثر کوزما پتروف-ودکین، ۱۹۲۵، رنگ روغن روی بوم

«جوهر اندیشه و عملِ تمامیت‌خواهانه عبارت است از فدا کردن فرد در پای ایده‌ای مقدس. وقتی جامعهای ایده را والاتر از قداستِ زندگی فردی می‌شمارد، شهروندان متحمل بدرفتاری، زورگویی، خشونت و درد و رنج میشوند، میلیونها نفر جانشان را از دست میدهند زیرا بتپرستیِ سیاسی مستلزم قربانی کردن دائمی انسانهاست. این درس انقلاب روسیه است.»

 

«در شرایط کنونی دولت بایدن به همراه متحدان بین المللی این کشور، تشکیل اتحاد‌های مختلف جهت مهار چین را بیش از هر مساله دیگری دارای اولویت می‌داند. این مساله تا حد زیادی به این دلیل است که اساسا راهبرد اصلی دولت بایدن، مهار چین به عنوان خطرناک‌ترین رقیب آمریکا است.»

 تام مک تیگ

اکبرگنجی

آتلانتیک

دنیای جدیدی در حال شکل گیری است ، حتی اگر در لباس قدیمی پوشیده باقی بماند.

 

ریتا کاتز

اکبر گنجی

فارن پالیسی

بیست سال پس از ویرانگرترین حملات تروریستی در خاک آمریکا، خروج آمریکا از افغانستان و تصرف فوری این کشور توسط طالبان به معنی بزرگترین تقویت القاعده و جنبش های بنیادگرایانه جهانی از زمان ۱۱ سپتامبر تا کنون است.

خاویر سولانا، مسوول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا و وزیر خارجه سابق اسپانیا

اکبر گنجی

پراجکت سیندیکیت

 بیست سال قبل، حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، جهان را عمیقا شوکه کرد. در آن زمان این شعار که "ما همه آمریکایی هستیم"، در اقصی نقاط جهان و برای همدردی با مردم آمریکا به شعاری رایج تبدیل شد. پس از این حملات بود که توهمِ آسیب ناپذیری غرب پس از دوران جنگ سرد، به نحو قبال توجهی عیان شد و ثابت شد که این ایده توهمی بیش نبوده است. در پی حادثه ۱۱ سپتامبر بود که مشخص شد "جهانی شدن" که موجب سلطه اقتصادی غرب در دهه ۱۹۹۰ شده بود، جنبه‌های تاریکی نیز دارد.