سلطه و قدرت

ماکس وبر ـ ترجمه‌ی یدالله موقن

الف) «قدرت» (Macht) عبارت است از احتمالی که در چارچوب روابط اجتماعی، فرد در موقعیتی قرار بگیرد که بتواند اراده‌ی خود را به رغم مقاومتی که در برابر آن می‌شود، به پیش برد؛ صرف نظر از اینکه این احتمال بر چه پایه‌ای قرار داشته باشد.

 
«شهید وحدت ملی، مرد صلح دوست بود و همیشه می گفت: هیچ قومی بر قوم دیگری برتری ندارد. می خواست همه اقوام عزت مند افغانستان، یک ملت باشند و دارای حقوق مساوی.
 
 
بابه مزاری شهید، بدون اینکه به آرمان خود نایل آید، به شهادت می رسد. اما برای شناخت بابه مزاری شهید و آرمانهای واقعی او باید در درون جامعه هزاره یا قومی رفت که شهید وحدت ملی از درون آنها بر خواسته است.
 
ما دیگر نمی خواهیم هزاره بودن جرم باشد. من صدا می کنم، دیگر نمی خواهیم هزاره بودن شرم باشد.
_ما دیگر نمی خواهیم در تصمیم گیری های سیاسی کشور سهیم نباشیم.
_ما میخواهیم انحصارگرایی و تمامیت خواهی را بشکنانیم.»
 
برگرفته شده از متن بیانیه
 
 

 

بنام خـداونـد جان خـرد

بـیـانـیـه تـیم بـیرون مـرزی« کنگره ملی هزاره» در ارتـباط با حـمـله انـتحاری فاجـعـه بار در بامیان، ۲۴ نوامبر۲۰۲۰

بامیان تاهنوز از جمله ولایت‌های به نسبت امن به شما ر می‌رفت. امنیت، باعث شده بود که این ولایت رو به توسعه باشد و توسعه انسانی در ان ولایت، رشد خوبی را نشان می‌داد؛ اما در کنار آن بامیان همواره محروم و  بـدون نیروی دفاعی و امـنیّـتی لازم بوده است. این بی‌پناهی امنیتی و عـدم توجه دولت و به امنیت این ولایت، نشان می‌داد که روزی این شهر در برابر تروریستان رها خواهد ماند. از طرف دیگر اکثریت ساکنان این ولایت را بومیان هـزاره تشکیل می‌دهنـد که نه تنها مورد بی‌مهری و در محاق توجه زمامدارن سیاسیي تبارگرا  نبوده است؛ بلکه این مردم، سال‌ها است که مورد تبعیض سیستماتیک قرار داشته اند و  سرکوب های هـدفمند را نیز تجربه کرده‌اند. نمونه‌ بارز این  تبعیض سازمان یافته، انحراف خط توتاپ از مسیر بامیان به مسیر پر خطر سالنگ بوده است.

دکتر حسین یاسا

چکیده:

تا هنوز رویکرد رهبری طالبان در پیوند با دولتداری، همان تمرکز گرایی، البته با سلطه خود آن ها بوده است. از مطالعات موردی بر می آید که آن ها هوادار ساختاری اند که در رأس یک «عالم دینی» باشد که از سوی یک شورای غیر انتخابی به گمان غالب، همان «شورای اهل حل و عقد»، انتصاب می گردد.

منبع: روزنامه ۸ صبح

گفت‌وگوکننده: حبیب حمیدزاده۱۱میزان , ۱۳۹۹

بخش اول

پرسش: از نظر شما هویت قومی چیست و برای اقوام چه اهمیت و ارزشی دارد؟

دکتر موسوی: خب، هویت قومی شناسه‌های فرهنگی، تاریخ، زبان، دین، عواطف، هنر، عنعنات و رسم و رواج‌هایی است که یک قوم را از دیگران متمایز می‌سازد، و این تازه یکی از خرده‌هویت‌ها است، ولی خرده‌هویت است، اما در یک محدوده ریز‌تر. در برابرش هویت کلان داریم. هویت کلان، هویت ملی است که در‌برگیرنده‌ی ده‌ها و صدها خرده‌هویت است، مثل هند. پس فرق هویت کلان و ریزه در‌بر‌گیرنده‌گی آن‌ها است. هویت کوچک دل‌بسته‌گی‌هایش، علایقش، گذشته‌هایش و… منحصر است به یک گروه محدود بشری. از بسا لحاظ با هویت کلان فرق نمی‌کند، ولی فرقش این‌جا است که هویت کلان همه‌شمول است و هویت قومی همه‌شمول نیست؛ فقط شناسه‌ی یک قوم است.