فاضل کیانی
آناهیتا آلهة مادر در آبان يشت بسیار نغز و زیبا تصویر شده است. آبان یشت از جملة یشت های بیست و یکگانه اوستا است. سراسر آبان یشت در باره ستایش از ایزدبانوی ناهید و الهه آب است. در بندهاي مختلف آن از آناهیتا این الهة زیبای زن به نام الهة پاک و منزه ستایش شده است. آناهیتا بانویی مستقل و نیرومندی است که برای اقتدارش متکی به هیچ مردی نیست. او پاک کننده نطفه مردان و رحِم زنان و کمک کننده و پشتیبان زنان در هنگام زایمان و بخشندة شیر خوب به زنان است.
دکتر حفیظ شریعتی (سحر)
«شورای سراسری هزارههای اهلسنت افغانستان» براساس درد و رنج تاریخی مردم هزاره که برخی از آنان نزدیک به دوصد سال پیش از مناطق اصلیشان براساس ظلم و استبداد حاکمان قندهار و کابل آن زمان، تغییر مکان داده بودند و به مناطق دیگری مهاجرت کرده بودند، در مناطق هزارهنشین به ویژه حوزۀ شمال و غرب افغانستان امروزی ساکن شدند و به روی زمینهای کشاورزی شروع به کار کردند، با مردمان اقوام دیگر از جمله پشتونها، تاجیکها، اوزبیگها به نوعی پیوند خونی ایجاد کردند و به خاطر مذهب اهلسنت، دختر دادن و دختر گرفتن از اقوام دیگر باعث شد تا این مردم از هویت اصلیشان دور بمانند. با آن هم هویت و چهرۀ هزارهگی در میان این مردم به کلی از بین نرفتند. اگر چند در آداب و رسوم، پوشش، باورهای هویتی با هزارههای دیگر کمی متفاوت شدند. با آن هم این مردم به گویش هزارهگی حرف میزنند در میان اقوام دیگر هزاره خوانده میشوند؛ اما بیشتر اینان در بیرون و سطح ملی به نام تاجیک خوانده میشوند. در این میان اگر شکلگیری شورای سراسری هزارههای اهلسنت نبود، هزارهای بهنام هزارههای سنی از میان میرفت و در میان نسلهای جوان این مردم دیگر کسی هزارۀ اهلسنت را نمیشناخت.
عربها، نسل در نسل مدیون نسل اندر نسل خراسانیاناند، آنان که از اجساد اجدادمان، پشته ساختند و روی پشته، قصرهای شام و بغداد را بنا کردند. آری، مهاجمان برای صید جسم خراسانی، روی دریاچه خون نیاکانمان، زورق جهل و بدویت را به حرکت در آوردند که سرانجام نه خراسانیان را صید کردند و نه خود جان سالم به در بردند. ذهن معیوب آلامیه و بنیعباس، نیای ما را موالیان و بردگانی میدانست که برای بردگی اعراب خلق شدهاند. آنان میکشتند و میکوشیدند که تن آریایی را تحقیر، روحش را تسخیر، تاریخش را تحریف و تمدنش را نابود کنند. کافی است تا دو برگ از کتاب تاریخ سیستان، تاریخ مسعودی و تاریخ یعقوبی را ورق بزنیم تا بدانیم که صحاری لمیزرع و سرزمینهای بایر عربنشین چگونه به بهشت مبدل گردید و کوخهای بادیه نشینیان صحراگرد عاری از فرهنگ و تمدن، چطور با دستمزد دستان پینهبسته دهقانان خراسانی، به قصرهای رویایی هزارویک شب تبدیل شد. اعراب، سرمایهها و اندوختههای چندین قرن خراسانیان را تحت عنوان جزیه، باج و خراج، قاپیدند و چاپیدند و ما نیز دلمان خوش بود که با کمک به حرمسراهای خلفای اموی و عباسی، خدا را از خود راضی کردهایم.
محمد مرادی
امروز یکی از یادداشتهای گذشتهام تحت عنوان «من فارسی زبانم»، به مناسبت روز جهانی «زبان مادری» به روزرسانی شد. برخی دوستان به خصوص آن عده از عزیزان که در خارج از کشور بسر میبرند، سؤال کردند که فارسیزبانان قندهار متعلق به چه قومیتی هستند؟ در پاسخ باید عرض کنم که فارسیزبانان قندهار، از معدود ساکنان افغانستان هستند که به قومیت شناخته نشده، بلکه با گویش خود یعنی زبان فارسی شناخته میشوند.
دکتر حفیظ شریعتی
هزارهها هویت تباریِ قومی دارند.
هزارهها از یکسو دارای هویت قومی است و از سوی دیگر هویت تباری دارند. هویت تباری آنها یکتبار بودن هزارهها است. در این هویت، تمام هزارههای جهان (هزاره)اند. هزارههای شیعه، سنی و اسماعیلی همه هزارهاند. بنابراین، هزارههای پنجشیر، بدخشان، فرخار، تخار، قندوز، لغمان، بلخ، بغلان، پروان، غور، بادغیس، هرات، تایمنی، جمشیدی، فیروزکوهی، چهارایماق، فرا، هیرمند، قندهار، ارزگان که اکنون بیشترشان سنیاند، هزارهاند.