داکتر آصف اکبری

هرانساني حق انتخاب دارد كه كسي را با ويژگي هاي مورد پسندش بپذيرد و رويش حساب باز كند. گرچه، در اين دور از انتخابات نسل جوان و نخبه مردم ما اكثراً به ميدان آمدهاند كه همه با طرح و برنامه و دانش سياسي روز آراسته اند و همه قابل اعتماد اند. شخصيت‌هاي همچون عزيز رويش، آصف آشنا، داكتر ارشاد، ناجي، اميد، ناصري كه من همه‌ی اين شخصيت ها را سخت احترام دارم و همه اين‌ها اميد نسل هاي آينده ما اند؛ اما از اين‌كه صرفن حق انتخاب يك شخص را دارم بناء اين راي را مسوولانه و حساب شده و با مسووليت به صداي عدالتِ نسلِ ستم كشيده‌ی مان جناب احمد بهزاد باز مي‌كنم. از آنجايي‌كه شناخت از بهزاد عزيز دارم او را شخصيت متين، متعهد با صلاحیت، شجاع و انديشمند يافته ام و ايمان دارم كه ايشان با راي من به معامله نخواهد نشست.

یعقوب یسنا

هزاره‌های اهل سنت چهار سال می‌شود شورای "سراسری هزاره‌های اهل سنت افغانستان" را به رهبری الحاج غلام‌سخی پارسایی تاسیس کرده‌اند. از چهار سال به این‌سو به‌طور گسترده در عرصه‌های مدنی، اجتماعی و دادخواهی هویت‌طلبانه فعال بوده‌اند.

مشارکت سیاسی قدرت در افغانستان قومی است که بر اساس پیش‌فرض حاکمیت، شصت فیصد قوم پشتون ما و چهیل فیصد(؟) اقوام دیگر طراحی شده‌است. به فکرم هژده فیصد تاجیک، دوازده فیصد هزاره، شش فیصد اوزبیک و چهار فیصد اقوام‌های دیگر، درنظر گرفته شده‌است. جدایی از درستی این فیصدی بر اساس آمار سرشماری و تحقق این فیصدی در حکومت کنونی؛ که تحقق همین فیصدی نیز مساله است. از ریاست‌های وزرات‌خانه‌ها، ریاست‌های امنیت ملی، کارمندان شورای امنیت و ارگ ریاست جمهوری که بگذریم؛ آیا در تقرر والی‌های ولایت‌های افغانستان این فیصدی پیش‌فرضِ طراحی‌شده، تحقق یافته‌است؟

 

رضا رایان

انتخابات و انتخاب كردن، يكي از اساسي ترين اصلِ دموكراسي و مهم ترين روند، در دولت هاي مدرن و دموكراتيك است. تحولات بيش از يك و نيم دهه‌ی اخير در افغانستان، تاثيرات چشم گيری در روند زندگي مردم اين سرزمين داشته و شركت در انتخابات، يكي از مهم ترين بخش حكومتِ پسا طالبان، در افغانستان به حساب مي آيد. انتخابات پارلماني امسال، به مراتب متفاوت تر از دوره هاي قبلي هست و در حوزه ي كابل مردم را شگفت زده كرده است. چه كسي يا كساني واقعا شايسته راي هستند؟ چه كساني مي‌توانند صداي مردم باشند؟ چه كسي يا كساني به سادگي معامله را بر ايستادگي ترجيح مي‌دهند؟

 

حسن رضایی

از آنجایی‌که جنبش روشنایی یک جنبش مدنی مسالمت آمیز و یک پدیده‌ی تاریخی، سیاسی و اجتماعی ای کم نظیر در تاریخ سیاسی معاصر افغانستان بوده است و اهداف بزرگی  چون؛ حقوق بشر، حقوق شهروندی، عدالت اجتماعی، دادخواهی، انصاف، رواداری، زدودن تبعیض سیستماتیک و انکشاف متوازن را برای رفاه اجتماعی و جامعه‌ی متعادل مطرح کرده است، هیچ جایی تردیدی نیست. در حقیقت پیش‌تازان جنبش روشنایی باب گفتمان نوین و ادبیات جدید سیاسی را بازکرده اند و مطالبات جنبش بیشتر برای زیرساخت های اجتماعی و اقتصادی، معطوف به تولید کار و توسعه‌ی اجتماعی بوده‌است. یعنی در واقع عدالت را برای همه‌ی شهروندان افغانستان در تمامی زمینه‌های زندگی اجتماعی و اقتصادی می خواسته است.

 عبدالعظیم احمدی

در جریان بیشتر از دوسال گذشته در مبارزات جنبش روشنایی کمتر هزاره ی را پیدا میتوانیم که بی تفاوت بوده باشد و همراه با شورای عالی مردمی جنبش روشنایی علیه تبعیض صدایش را بلند نکرده باشد, من هم از جمله کسانی هستم که به اندازه ی توانم در موارد مختلف با این جریان بزرگ عدالتخواهی همگام و همکار بوده ام و تقریبا همه اعضایی شورای عالی را از نزدیک دیده ام و با همه ی شان آشنایی دارم. سال پار که کابل بودم در حاشیه های افتتاح موسسه ی فانوس با عزیزان شورای عالی دید و بازدید داشتم برایم شگفت انگیز بود اما ویژگی های شخصی هریک از عالی جنابان را نیز دیدم.