در حالی به آخرین روزهای دیکتاتوری غنی نزدیک می شویم که دستگاه حاکمه او در همه بخش ها، یک حکومت شکست خورده است. وضعیت کشور در بخش های امنیت، حاکمیت قانون و مبارزه با فساد و توسعه اقتصادی و اجتماعی بسیار بدتر و وحشت آور شده است. بیش از نیمی از کشور از کنترل حاکمیت خارج شده است. تلفات نیروهای امنیتی به بالاترین سطح رسیده است. اکثر شهرها در آستانه سقوط قرار دارند. ملیشه های تحت امر غنی در هماهنگی کامل و بی پیشینه با گروه های تروریستی، برای دستگیری نیروهای دفاع مردمی به امن ترین نقاط هزارستان لشکرکشی کردند و کودکان و زنان بی دفاع را قتل عام کردند.
بسمالله الرحمن الرحیم
وَ مَن قَتَلَ مَظلُوماً فَقَد جَعَلنا لِوَلِیِّهِ سُلطانا
مردم مظلوم هزارهجات امروز، در مناطق مختلف ارزگان خاص و جاغوری ولایت غزنی قتل عام و آواره میشوند. اطفال و زنان و انسانهای مظلوم در میان خون و آتش قساوت و بیرحمی تروریزم و دشمنان افغانستان دست و پا میزنند، اما حکومت و جامعة جهانی برای دفاع از ابتدائیترین حق بشری و نجات جان انسانهای مظلوم و بیدفاع با بیمسئولیتی تمام برخورد نموده نظارهگر قتل عام مردم و آوارگی زنان و اطفال بیدفاع هستند. در روزهای گذشته بیش از هفتاد تن از مردم بیگناه و مظلوم غیرنظامی مردم ما در خاص ارزگان قتل عام گردید و بیش از هشتصد فامیل آواره و بیخانمان شد. علیرغم هشدارها و تقاضاهای مکرر نمایندگان مردم و نهادهای مدنی از حکومت برای سرکوب تروریزم و دفاع از مال و جان مردم بیدفاع با کمال تاسف هیچگونه اقدامی صورت نگرفت و مسئولان امنیتی کشور با وعدههای دروغ و با برخورد غیرمسئولانه و سهلانگارانه موجب گسترش دامنة قتل و جنایت تروریزم و آوارگی و کشتار بیشتر مردم ما گردید.
داوود ناجی
یکم؛ خیلیها پرسیدهاند که چرا در باب ارزگان ننوشتهام، اولا که اگر قرار بود/باشد از طریق فضای مجازی کاری انجام شود، شمار زیادی در فضای مجازی فعال بودند و هستند که بدون شک بیتاثیر نبود و نیست. اما فراتر از فضای مجازی هم تلاشهایی از سوی جمعی از اهالی و دوستان جریان داشت و دارد که بخش دیگری از کار بود.
یعقوب یسنا
فاجعههای بشری، که در مناطق هزارهنشین رخ میدهد، چندان احساس و وجدان ما را جریحهدار نمیکند؛ برای اینکه آگاهی ما از هزاره، دچار یک پیشفرض خاص تاریخی استکه این پیشفرض باعث میشود، درد و رنج هزاره برای ما اهمیت بشری نداشتهباشد و احساس و عواطف هزاره نیز برای ما سطحی و خندهآور تلقی شود؛ با دیدن احساس و عواطف انسان هزاره، دچار تعجب شویم و با گفتن اینکه "هه هه هزاره را ببین" احساس و عواطف بشری آنها را دست کم بگیریم.
احد بهادری
فکوری بیش از ۱۵ سال در فقر و غربت و تنهایی در مقابل طالبان و قبیله گرایان ایستاد، جنگید و قربانی شد.
فکوری میتوانست در این ۱۵ سال با خانوادهاش در کابل زندگی کند.
فکوری میتوانست درس بخواند، دانشگاه برود و حد اقل ماستریاش را بگیرد.