زندگینامه
داوود ناجی از روزنامهنگاران بهنام افغانستان که با ظهور جنبشهای مدنی اخیر در کشور با مردم همگام شد، در ۲۶ سرطان ۱۳۵۲ در کابل متولد شده است. ناجی زبان و ادبیات فارسی را در دانشگاه بلخ خواند، سپس در همین دانشگاه در سمت استادیاری مشغول به تدریس شد و بعد به دانشگاه بامیان رفت. در مکتب افغانترک معلم بود. در دورة رژیم طالبان به غزنی رفت و سالها در مکتب انگوری و لیسة داوود (اشکه) در ولسوالی جاغوری معلمی را ادامه داد. از آن پس، مهاجر شد، به پاکستان رفت و مکتب البیرونی را در شهر کویته تأسیس کرد.
«...از جوانان خود این تقاضا را دارم که دانشگاههای معتبر دنیا را فتح کنند. امروز جوانان از مناطق مختلف هزارجات توانسته دانشگاههای افغانستان را فتح نمایند. در هریکی از صنفهای دانشگاهها را بچههای درس خوان هزاره پرنموده، و انتظار ما از جوانان بیرون از کشور ایناست که آکسفوردها و هاروارد را فتح نمایند.
از فرهنگیان و قلم بدستان ما این تقاضا را دارم که نسبت به محرومیتهای مردم خود و مشکلات که مردم هزاره در افغانستان دارند و حتی در دوران خونبار گذشته، زمان قتل عامهای دوره عبدالرحمن و دوره طالبان و در زمان فعلی متن به زبانهای زنده دنیا درست بکنند. مقالات راهبردی؛ مقالات که دارنده اطلاعات دقیق باشد، اینها به زبانهای خارجی نشر شود تا منبع شود برای محققان و ژورنالیستهای خارجی.»
سرادار قلندری
مقدمه
بحث مالی در جنبش روشنایی را می شود به چهار دوره تقسیم بندی کرد که دو دوره اول و دوم، در نوشتار اول و دوره سوم در نوشتار دوم شرح کلی داده شد، خاطر نشان شود آنچه تحت عنوان گزارش مالی جنبش روشنایی در اعلامیه 61 آمده است مربوط به دوره چهارم است و مربوط به دورهای قبل نمی باشد. این قسمت شرح کلی بخشی از دوره چهارم است.
«سیستم عبارت است از رابطه معنادار اجزا در میان یک کل در نسبت با محیط سیستم.
سیستم ها در تمام قسمتهای اجتماع وجود دارند، از سیستمهایی که درون بدن یک شخص نظیر سیستم مغز و اعصاب، سیستم خون و… تا سیستمهای اداری،اجتماعی نظیر سیستم های بانک داری، سیستم های برق رسانی، سیستم ترافیک و … همه در یک اجتماع وجود دارند که هر یک به نوعی تأثیر گذار می باشند.»
(چند تأمل و چند پیشنهاد)
1. جنبش روشنایی یک پتانسیل عظیم برای بسیج اجتماعی، انگیزش فرهنگی و خیزش مدنی بوده است که نخست برمحور یک خواسته ی کوتاه مدت بنام "توتاپ" شکل گرفت اما بتدریج برمحور یک بیانِ بزرگتر بنام "عدالت خواهی" و برالگوی یک شخصیت مستقل فرهنگی ـ اجتماعی بنام "مبارزه ی مدنی" تداوم وتبلور پیدا کرد.