به روایت: سحر مهریار
روزی با استاد علی امیری و عصمت الطاف از دانشگاه کابل سمت دانشگاه ابنسینا میآمدیم. استاد امیری در دانشگاه کابل بهمناسبت چهارسالگی گروه کتابخوانی «قاف-قصه»، در مورد ادبیاتِ واپسین سالهای کشور سخنرانی داشت و من و الطاف و دیگر دوستان از مستمعین بودیم. (متن سخنرانی استاد امیری را ما در هفتهنامه تحوّل منتشر کردیم. از مخاطبان هفتهنامه، حضرت وهریز با دیدگاه امیری مخالفت ورزید و واکنش نشان داد و متن زیبایی را برای نشر فرستاد. دوباره استاد امیری جوابیه وهریز را در هفتهنامه نشر کرد...).
یعقوب یسنا استاد ادبیات فارسی
جشنهای باستانی و کهن از نظر روانکاوی یونگی به ناخودآگاهی جمعی ماقبل تاریخی جامعههای بشری رجعت میکند. جشن شب یلدا* یا به تعبیر فارسی زبانان جشن شب چله نیز از جشهای باستانی و ماقبل تاریخی است که بیانگر ناخودآگاهی جمعی ما است. بصورت دقیق تاریخ پیدایش این جشن را نمی توانیم مشخص کنیم. اما دریافت باستان شناسی و اساطیری نشان میدهد که این جشن هشت هزار سال پیشینه دارد. در خاورمیانه، ایران، افغانستان، آسیای میانه و... برگزار میشدهاست.
حسین حلامیس (عبدالعدل دای فولادی)
شماره سوم عصری برای عدالت
خـرگـوش سفـید کـوچـک
شب بود. طوفان، پیهم قرار و آرام را ازهمه چیزمی گرفت. حیوانات، درها و پنجره های خانه هایشانرا محکم بسته بودند تا طوفان بگذرد و جنگل آرام بگیرد. طوفان سال یکبار و در فصل خزان به جنگل می آمد و تا صبح ادامه می یافت. حیوانات دراین شب طوفانی بیدارمی نشستند و درخانه ها مادرکلانها نواسه هایشانرا به گرد شان جمع می کردند و این قصه را برای انها می گفتند:



