بر چه می‌لرزد صدف، برگوهرش

سخن نخست

نخست باید از تمام کسانی که در این مدت به هر نحوی به دانشنامۀ هزاره توجه کرده‌اند، قدردانی و سپاس‌گزاری کنیم. آنچه باعث مرگ یک اثر می‌شود، بی‌توجهی به آن است. توجه از هر سنخی که باشد؛ اعم از توبیخ و تحسین، نشان از تأثیر و اهمیت اثر علمی دارد. این واکنش عمومی و مجّدانه و پیگیرانۀ فرهیختگان، نشان داد که دانشنامه را مهم ارزیابی کرده و آن را از آن خود و شایستۀ توجه دانسته‌اند. معمولاً انسان هرچیزی را که با ارزش و از آن خود بپندارد، درباره‌اش حساسیت نشان می‌دهد و دل می‌سوزاند. به قول مولانا: «بر چه می‌لرزد صدف، بر گوهرش». در روزهای گذشته به بهانۀ‌ چاپ جلد اول دانشنامۀ هزاره، از هر گوشه صدایی برخاست. از هر دری سخن رفت و هرکسی به فراخور حال خود، مقالی را در میان افکند. در کل گفتمان مبارکی شکل گرفت. شاید این نخستین بار باشد که مردم ما بیرون از امر سیاسی بر سر فرهنگ تا این حد گسترده دغدغۀ خود را ابراز می‌کنند. در فضای گفت ‌و گو و بر محور چنین امر مهمی حتی شنیدن سخنان تلخ و طعنه‌های جانکاه نیز قابل تحمل است.