حلقهی فاشیستی حکومت، از کارکرد حضور خیابانی تظاهر کنندگان، نگران شده بودند، برای بی اثر کردن "قدرت خیابان"، طرح انتحار را ریخته و در دوم اسد ۹۵ اعمال کرد که ۸۶ جوان نخبه را شهید و ۳۰۰ نفر عدالتخواه نخبه و آگاه را زخمی کردند، تا آب چشم دادخواهان را گرفته باشند. دلایل و شواهد بسیاری این ادعا را تایید میکند:
نویسنده: کارشناس ارشد حقوق نجیب الله شرافت
قبل از ارائه سلسله نوشتههای ذیل به مناسبت دومین سالگرهی جنبش روشنایی، لازم به ذکر این مهم است که:
۱- عدالتخواهی و عدالتطلبی سابقهی ریشهدار و دوامدار و بسیار کهن در فرهنگ و تمدن هزارهها دارد و بسیاری از آزادیخواهان و ستمدیدگان این قوم و تبار، طلایهداران پرچمدار عدالتخواهی بودند و هستند؛ زیرا که اینان با تمام وجود ظلم و ستم را در سرزمین خود چشیده و ذایقه دادخواهی در تار و پود این ستمدیدگان رخنه کرده است؛ از آنجایکه بنده نیز جزء از این پیکرهی عظیم بوده و هستم نمیتوانم در برابر تبعیضها و بیعدالتیهای سیستماتیک بیتفاوت بوده و ندای عدالتطلبی سر ندهم اما معتقدم که فریاد کردن دردهای تاریخی بدون داشتن کدام برنامه مشخص و مدون جز یأس و نومیدی اجتماعی محصولی نخواهد داشت.
نقل از منابع خارجی
طالبان در حال پیش روی در افغانستان است و ترامپ مانند اوباما و بوش در حال عقبنشینیتوماس گیبونز و هلن کوپر
نیویورک تایمز
دولت دونالد ترامپ در رویکردی که پیشتر سابقه اجرای آن در دولتهای باراک اوباما و جورج دبلیو بوش مشاهده شده بود، از نظامیان افغان مورد حمایت آمریکا در افغانستان خواسته از مناطق کم جمعیتتر این کشور عقب نشینی کنند که این باعث کنترل مجدد طالبان بر مناطق وسیعی از افغانستان میشود. سه مقام آمریکایی که نامشان را فاش نکردند به نیویورک تایمز گفتند:
ادامه مطلب: طالبان در حال پیش روی در افغانستان است و ترامپ مانند اوباما و بوش در حال عقبنشینی
ایتلاف ملی برای آن نمی نویسم که هنوز یک ملت نشده ایم تا ملی بگویم، من واژه ها را با وسواس و تعهد روی صفحه می گذارم.
در این چند دهه اخیرو به ویژه دراین اوضاع فاجعه بارکشور این نخستین باری است که چنین یک ایتلاف بزرگی از سوی ملیت های مختلف کشورشکل گرفته است، با یک شکوهمندی چشمگیر. اما چشمان نگران مردم بینوای کشور به دست آورد و پیامد این ایتلاف بزرگ دوخته شده است که چه تغییری درسرنوشت دردناک شان خواهد آورد؟
شتابان داوری کردن خردمندانه نیست، زمان خود داور بیرحم است.
مرکز پخش: کابل، چهار راهی پل سرخ، مارکت ملی، انتشارات بنیاد اندیشه.
تحقیق و تعهد
مرور و نمونهخوانی دستنوشتهها و آثار حسین نایل در واقع مرور رنجهای مردی است که در طول زندگیاش چنان شمعی در طوفان سوخته است و خطبهخط دردهای سرزمین و قبیلۀ به تاراج رفتهاش را بازخوانی کرده است. رنج پیچیده در گریبان طوفان خوردۀ او را میتوان از مجموعه دستنوشتههای او فهمید؛ دستنوشتههایی که بر کاغذهای متنوع نوشته شدهاند، کاغذهای سفید، کاغذهای زرد، کاغذپارههایی که با کاغذهای دیگر چسپانده و پینه شدهاند، برشی روزنامهها و مطبوعاتی که در روزگارش منتشر میشدهاند؛ چون دشتی با صورت گلگون، عظم راسخ و نیاسودگیهای مردی را در سینه جای دادهاند.
یقینا او بیشتر از نسل امروزی زخمهای تازۀ ایل و طایفهاش را لمس کرده است و کمر بسته با تمام توان خود و با تحمل سختیهای زندگی، نخواست رنجهای رفته بر سرزمینش را به تاقچۀ فراموشی بسپارد. ازاینرو، بدون اینکه آسایش مصلحتسنجی و طرفندهای هزارویک پهلو را سلوک زندگیاش قرار دهد، تحمل سختیهای سکرآور و بیان تلخیهای گذشته و عدم آسایش را به جان خرید و انگار یک لحظه از این رودبار خون آلود فرزندخوار غافل نبود.
زمستان 1394، کابل، بنا شد در ساختار فعالیتهای انتشاراتی بنیاد اندیشه، مجموعه دستنوشتههای استاد حسین نایل نمونهخوانی شده، چاپ شوند. مجموعۀ دستنوشتهها به دست مرد اهل علم، فرهنگ و فرزانگی، استاد سرور دانش، رئیس بنیاد اندیشه بود. ایشان مجموعه را بعد از فوت مرحوم نایل به دست آورده بود و از تلفشدن نجات داده بود و همواره دغدغۀ چاپش را در سر داشت و حالا زمان چاپ آن رسیده بود. در میانۀ کار روی مجموعه آثار حسین نایل، هرچند به دلایل تراکم طرحهای کاری بنیاد اندیشه، وقفههایی پیش آمد؛ اما کار روی این کتابها هیچگاه متوقف نشد و حالا به خود میبالیم که شش جلد پیش روی، به زودی به دست خوانندگان و پژوهشگران گرانقدر قرار میگیرند.
خوشبختانه تابستان 1395 سه اثر حسین نایل از سوی انتشارات بنیاد اندیشه به چاپ رسیدند که دو عنوانش مثل «ساختارهای طبیعی هزارهجات» و «سرزمین و رجال هزاره» باز نشر بودند و این کتابها قبلا از سوی مرکز فرهنگی نویسندگان و انتشارات سلسال، در قم به چاپ رسیده بودند؛ اما «جستارها» سومین مجموعه آثار نایل که مجموعه مقالات ایشان را دربرمیگیرد، از سوی انتشارات بنیاد اندیشه چاپ شده است و به دست علاقهمندان و پژوهشگران قرار گرفته است. لازم به یادآوری است که سه عنوان کتابی که قبلا چاپ شدهاند، مجموعه مقالات نگاشته شده توسط خود حسین نایلاند؛ اما مجموعهآثار ششجلدی که اکنون حضور علاقهمندان قرار میگیرند، مجموعه پژوهشهاییاند که در طی سالیانی از منابع مختلف گردآوری شدهاند.
در ادامه لازم است که چند نکته دربارۀ آثار تألیفی حسین نایل یادآوری شود.
شیوۀ پژوهش
پژوهش این مجموعهها به گونۀ دایرةالمعارفی است و قالب و محتواهای متفاوتی را میتوان در آن دید از قبیل ادبیات، سرزمین و رجال و آداب و رسوم. حسین نایل موضوع و نظرگاه خاص تاریخی را در نظر نداشته که بر محور همان موضوع مباحث تحقیقی خودش را پژوهش و تنظیم کند؛ بلکه برای او خود هزارهها و هزارستان و آنچه که بر سرنوشت آنها مربوطه میشده است، مهم بوده است و آنچه که دربارۀ جغرافیا، تاریخ، سرزمین و ادب و فرهنگ این مردم به چاپ میرسیده است. از همین روی، هر آنچه که مربوط به مسائل هزارهها در کتابها و مطبوعات روزگار نایل به چاپ رسیده است، جمعآوری شده است. لذا در این کتابها هم میتوان برشی از یک کتاب را شاهد بود و هم گزارشها و مقالاتی که در روزنامهها، هفتهنامهها، فصلنامهها و سالنامهها به چاپ میرسیدهاند.
اینگونه تحقیق در عین حال که از لحاظ موضوعبندی ریز، دارای خط سیر پژوهشی و نظریه خاصی نیست، اما حسنش ازاینروست که هر آنچه را که دربارۀ هزارهها و هزارستان نیاز داریم و در روزگار نایل و قبل از آن به نگارش درآمده و یا اتفاق افتاده است، به شکل کلی پیش رو داریم و میتوان براساس نیازمندیهای پژوهشی و از منظر و زوایای مختلف از این مجموعهها بهره برد.
تعهد پژوهشی یکی از خصوصیتهایی است که هر محققی بایستی به آن آراسته باشد. هرچند این حرف به گونۀ ایدهآل همواره مطرح شده است، ولی کمتر نمونهای را میبینیم که بر این مبنا و آرمان خلق شده باشد. در طول تاریخ دیده شده است که بسیاری از آثار تاریخی به گونهای شکل پیدا کرده است که صاحبان قدرت و مکنت میخواستهاند و بسیاری از حوادث و تحولات تاریخی همانگونه به تصویر کشیده شده است که امیال و دیدگاههای صاحبان قدرت را پوشش میداده است. از همین روی است که سخن مشهور «تاریخ را جنگآوران مینویسند»، به میان آمده است و ابر بیاعتنایی نسبت به مقوله تاریخنگاری، ذهن و روان خواننده را پر کرده است. اما حسین نایل سعی کرده است به آرمانهای راستگرایی پژوهش تاریخی پایبند بماند و هرآنچه را که در مورد هزارهها نوشته شده است، جمعآوری کند؛ ولو گاه با کجتابیهای پژوهشی بربخورد. جالب اینجا است که در بین همین مجموعهها گاه مطالبی دیده میشوند که به تحریف سخن رانده شده است و حتی نسبتهای کاذب و ناحقیقتهایی نسبت به جغرافیا و تاریخ این مردم صورت گرفتهاند که چندان به سود متن هدفمند نیستند؛ ولی نایل این مسئولیت را به شکل متعهد به دوش کشیده است که در تمام زمینهها بدون گزینش و تحریف، مطالب را جمعآوری کرده برای نسلهای آینده به ارمغان بگذارد. او یقینا فکر میکرده است که نسل آیندۀ تاریخی حتما به شکل استدلالی متن را رد و یا باور میکنند و سره را از ناسره تشخیص میدهند.
شیوۀ تنظیم از سوی انتشارات
شیوۀ تنظیم این مجموعهآثار شش جلدی، حدودا همان تنظیمی است که خود حسین نایل انجام داده است. این مطلب لازم به ذکر است که در این مجموعه مطالب بسیاری هستند که شبیه به هماند و تا حدودی تکراری به نظر میآیند؛ مثلا دربارۀ یک موضوع مطالب چندی در هریک از این مجموعهها به چشم میخورند. شاید این مسأله دغدغۀ خود مرحوم نایل بوده است که تنظیم نهایی را چگونه شکل بدهد؛ اما خوبی مطلب این است که این نوشتهها و مقالات بعینه تکراری نیستند، به شکلی که هر مطلب عین همان متنی باشد که در جلد دیگر هم آمده است؛ بلکه این نوشتهها متونیاند که از ذهن و زبان نویسندگان مختلف و در مطبوعات مختلفی نوشته شدهاند و با زبان و ساخت متفاوت یک مسأله و موضوع را پوشش دادهاند. از همین روی در انتشارات بنیاد اندیشه نسبت به گونۀ تکرارها نقطهنظرهایی مطرح شد که چگونه گزینش صورت بگیرد؟ در ابتدا چنین به نظر میآمد که مطالب شبیه به هم که یک موضوع را پوشش دادهاند و روایتکنندۀ یک واقعهاند، ولو از زبان و قلم نویسندگان متفاوت، بایستی حذف و گزینش شوند. در این صورت دیگر با مطالب نزدیک به هم و تکراری روبهرو نیستیم. راه دیگرش همین است که پیش رو داریم و بایستی طبق دستهبندی خود مرحوم نایل باشد. بالاخره تصمیم قطعی بر این شد که مجموعهها به همان شکلی که خود مرحوم نایل تنظیم و جلدبندی کرده است، به چاپ برسند. بعد از آن نوبت پژوهشگران است که از بین این باغستان میوههای پژوهشی خودشان را برچینند؛ اما وقتی به صفحهآرایی رسیدیم، متوجه شدیم که بایستی کمی جابهجایی مطالب صورت بگیرد. این کار هم از این روی بود که پراکندگی نسبت به موضوعبندی مطالب به چشم میآمد و بایستی وحدت موضوع درنظر گرفته میشد تا شکل کتابآرایی نیز طبق اصول صورت میگرفت. لذا در این مرحله برآن شدیم که مطالب را باتوجه به سنجش وحدت موضوع، کنار هم بچینیم تا خوانندگان نیز بدون دستانداز و با یکدستی مطالب و بخشها روبهرو باشند.
شیوۀ ویرایش و اصلاحات
مجموعه آثار شش جلدی مسائل هزاره قسمتی دستنویس بودند و قسمتی هم مجموعه مقالات چاپ شده و گزارشها، بیانیههای سیاسی و اجتماعی برگرفته شده از مطبوعات. قسمت روزنامهها تا حدودی در گذر زمان فرسوده شده بود و دقت بیشتری را لازم داشت. از همین جهت سعی شده است که با نمونهخوانی و بازخوانیهای مکرر این مهم تحقق پیدا کند. ازاینرو، علاوه بر خوانش مکرر نسبت به بسیاری از واژگان بومی حساسیت و دقت صورت گرفته است از جمله اسم طوایف، مکانها، بعضی اصطلاحاتی که در حروفچینی روزنامهای اشتباه ثبت شده بودند و یا در زمان مرحوم نایل از غلطهای مشهور املایی به حساب میآمدهاند، اصلاح و به صورت امروزی ثبت شده است. همچنین سعی شده است که این مجموعه طبق آخرین روشهای نگارشی زبان فارسی اصلاح و ویراستاری شود.
از جمله مواردی مهمی که نسبت به این کتابها ضرورت داشت، کامل کردن منابع بود. این مجموعه بنا به رسم و نحوۀ پژوهش دهههای گذشته، از منابع کاملی برخوردار نبودند؛ لذا سعی شده است که منابع به شکل امروزی کامل شوند، البته به حد وسع و امکان.
در آخر لازم میدانم که از جناب استاد سرور دانش، معاون دوم ریاست جمهوری اسلامی افغانستان و رئیس بنیاد اندیشه نهایت سپاس و قدردانی را داشته باشم که دایم پیگیر کارهای انتشارات و خصوصا این مجموعۀ شش جلدی بوده است. همچنین از همه دوستان و یارانی که در امر مشورهدهی و کتابآرایی، یاری رساندهاند، سپاسگزارم.
حسین حیدربیگی
بنیاد اندیشه
بهار 1397، کابل
نوسند: حسن علی عدالت
اکنون که طالبان تایید کرده است که با هیأت عالی رتبه آمریکا در غیاب شورای عالی صلح افغانستان و دولت افغانستان مذاکره ثمر بخش داشته اند ، بدون اینکه دولت افغانستان در جریان باشد به تدریج چگونگی این مذاکرات از سوی مقامات آمریکایی افشا می گردد تا ذهنیت ها را در افغانستان برای تطبیق آن آماده سازی نمایند ، چیزی که اکنون از آن یاد آوری می گردد تغییر فاحش در موضیع ایالات متحده آمریکا در قبال افغانستان است ،
ادامه مطلب: تغییر عمده در موضیع ایالات متحده آمریکا در قبال افغانستان !
بلاهت، يا منطق ماشين دودى مخالفان سالگرد شهداى دوم اسد در شهر قم ايران
استادشهيد، مرتضى مطهرى، در يكى از كتاب هايش داستان " منطق ماشين دودى" را براى تشخيص و تبيين جامعه مرده و زنده از قول يكى از دوستانش بيان مى كند.
ادامه مطلب: بلاهت، يا منطق ماشين دودى مخالفان سالگرد شهداى دوم اسد در شهر قم ايران
جناب رویش گرامی، دوست ارجمند و آموزگار پرافتخاری که نام تان با معلمی گره خورده است، امیدوارم از اشاراتم بر سخنان دیروز تان دلخور نشده باشید. شما یکی از معلمین برتر در سطح جهان شناخته شدهاید و لیسه معرفت (شناخته شده به عنوان لیسه نمونه و برتر از سوی وزارت محترم معارف) که برای قشر محروم جامعه و در محرومترین بخش پایتخت تأسیس شده است، دستآورد اندکی نیست.
دوست عزیز، به رغم خدمات علمی و فرهنگی در خور ستایش شما، در این مدتی که با شما آشنا شدهام، یک پدیده را در شما بسیار برجسته یافتهام: به هر سو که رو مینمایید، اندکی تا قسمتی زیاد، احساساتی، شتابآلود، پرمبالغه و تا آخر خط پیش میروید. احساس میکنم که دیروز نیز اصل سخن منتقدانه تان با تأکیدهای مکرر و تکیه بر ضربالمثلهای نه چندان زیبا، به نوعی مبالغه و افراط کشید که به جاافتادن پیام اصلی سخنتان بسیار آسیب وارد نمود.